سرویس تجسمی هنرآنلاین: در جامعه هنری ما، رسانه پوستر دستخوش تلاطم‌های بسیاری شده است و برخوردهای متعدد و متنوعی با آن می‌شود. باتوجه به این‌که پوستر یک رسانه صریح، گویا و به معنای نزدیک‌تر، یک فریاد آنی است. پوستر به شما این زمان را نمی‌دهد که بایستید و با آن مواجهه طولانی مدت داشته باشید، یا مثل یک اثر نقاشی در آن بی‌اندیشید و به لایه‌های عمیق و چندگانه آن ورود پیدا کنید. ذات پوستر، سریع و گذرا است. نمی‌توان در مواجهه با یک پوستر، بیش از چند ثانیه یا در نهایت چند دقیقه متوقف شد. به خاطر این ویژگی پوستر، باید سمت زیبایی شناسی‌ای برویم که خلاصه است و بیان صریح و گویا دارد و شما را درگیر لایه‌های عمیق نمی‌کند. امروزه پوستر کاربردهای خود را تا حدی از دست داده است و بیشتر تبدیل به یک رسانه عمومی شده است که تنها در مراسم‌ها از آن در سطح شهر بهره گرفته می‌شود و یا صرفا به جهت تبلیغات تجاری می‌توان با انواع و اقسام پوسترها روبه رو شد. از سوی دیگر وجود فضاهای مجازی و امکاناتی که کاربران این فضاها دارند موجب شده تا پوسترها به جای این‌که بر در و دیوار شهرها نقش ببندند، بیشتر در فضاهای مجازی خود را نشان دهند و به جای چاپ بر روی کاغذ بر روی دسکتاپ‌ها دیده شوند. به همین منظور و در راستای بررسی کاربردها و کارکردهای پوستر در فضای شهری امروز؛ به سراغ چند تن از طراحان گرافیک برجسته کشور رفتیم و نظر آنها را در این زمینه جویا شدیم. رسانه‌ای به نام پوستر

بهرام کلهرنیا، هنرمند و طراح گرافیک در تعریف پوستر می‌گوید: پوستر یک رسانه است و رسانه‌ها حامل پیام‌هایی هستند که برحسب ضرورت‌های اجتماعی از سمتی به سمت دیگر می‌روند. در واقع جامعه ما انباشته از پیام است اما در عین حال رسانه‌ها در این زمینه مرده‌اند و به آن توجهی ندارند، از سوی دیگر تولیدکنندگان معنا نیز عمدتا صاحبان رسانه نیستند. پیش از هر چیز یک سفارش‌دهنده باید دلایل کافی برای ارائه کار خود در یک رسانه داشته باشد تا آنچه که می‌خواهد را در یک جایی مورد بهره‌برداری قرار دهد. کوروش پارسانژاد مدرس دانشگاه نیز در این زمینه معتقد است: با توجه به تعاریفی که برای پوستر وجود دارد، مهم‌ترین کارکردش در طول دوران مختلف در فضای شهری بوده است و معمولا برای اطلاع‌رسانی یک موضوع در زمینه‌های مختلف از آن بهره گرفته می‌شد. در واقع می‌توان گفت پوستر یک فکر و ایده را در قطع بزرگ به فضای شهری انتقال می‌دهد تا عموم مردم آن را ببینند و با موضوع درگیر شوند. از سوی دیگر فرزاد ادیبی دیگر طراح گرافیک نیز می‌گوید: با پیوستن رسانه‌های امروزی‌‌تر به جمع رسانه‌های گذشته، از اهمیت پوستر کاغذی به عنوان یکی از رسانه‌ها (Media) کاسته شده است که البته مسئله‎ای طبیعی است. امروزه نرم‎افزارهای پیام‎رسان تلفن‎های همراه بهترین وسیله برای اطلاع‌رسانی از یک رویداد هستند. یک گوشی ابتدایی نیز، حتی تنها با پیام نوشتاری از نظر نفوذ، گسترش، گزینش مخاطب خاص و انتقال اطلاعات قدرت بیشتری دارد. گوشی‌هایی با تعداد زیادی اپلیکیشن و برنامه که نه تنها می‌توان پوستر الکترونیکی را با آن‌ها دید که (motion graphics) و یا فیلم‌های چند دقیقه‌ای را نیز به راحتی می‎توان با آنها مشاهده کرد. می‌دانیم که گرافیک دارای سه بعد ویژه هنر، فن و رسانه است. آنچه گفتم به بخش رسانه‌ای پوستر مربوط می‌شود اما از بعد هنری، پوسترها نه تنها به حاشیه تبعید نشده‌اند که قدر دیده و بر صدر نیز نشسته و صاحب موزه‌هایی در دنیا هستند و می‌شوند و همچنان به عنوان هنرناب و زیبا، عیار و اعتبار هنری خود را حفظ کرده‌اند. آگهی‌های تبلیغاتی پیشتاز در عرصه پوستر

کلهرنیا درباره انواع پوستر و دسته بندی آن می‌گوید: پوستر به صورت رایج به چند دسته تقسیم می‌شود. پوسترهای تبلیغاتی، پوسترهای روشنفکرانه و پوسترهایی که سازمان‌های دولتی بر حسب ضرورت‌های ملی آنها را چاپ می‌کنند. پوسترهایی که به سفارش سازمان‌های دولتی کار می‌شوند، عملا مخاطب ندارند چرا که سفارش‌دهنده نگاه بالا دست خود را مدنظر قرار می‌دهد و عمدتا نیز مدیران اطلاع چندانی از وظایف این رسانه ندارند. لذا این عملکرد منجر به یک نگاه غیر حرفه‌ای می‌شود. نمونه آنچه که امروز در سطح شهر در مقیاس وسیع بسیار دیده می‌شود. این هنرمند گرافیست بیان کرد: امروز پیروزترین پوسترها را آگهی‌های تبلیغاتی، شکل می‌دهند که به صورت غیر مجاز منتشر می‌شوند. آنها تبدیل به استیکرهای تبلیغاتی شده‌اند. در حالی که پوسترهای فرهنگی - اجتماعی که بسیار سودمند برای بهبود مناسبات زندگی، اطلاع رسانی فرهنگی و رشد هستند، کاملا از بین رفته‌اند که دلیل آن نیز نبود سفارش دهنده است. جامعه امروز به جامعه مجازی پناه برده است که همه جور اخباری درآن یافت می‌شود. فرزاد ادیبی نیز می‌گوید: با واردات تکنولوژی‌های نو و تحولالت فناورانه مثل گذشته، بسیاری از تعاریف و مفاهیم عوض می‌شوند و حتی خیلی از مشاغل از بین رفته و تعریف بسیاری از ارزش‌ها نیز تغییر می‏‌کند؛ با این حال هنر همیشه هنر است، همچنان که نقوش روی سفال‌های چند هزار سال پیش هم هنوز هنر هستند. چیزی که اینجا اتفاق می‌افتد باز تعریف برخی از کاربردها و رسانه‌ها است، به عنوان مثال با آمدن تلویزیون، رادیو کاربرد واقعی خودش را یافت و یا عکاسی نه تنها به نقاشی کمک‌های شایانی کرد که پویایی و اعتبار هنری ویژه نقاشی را بازنمایاند. به نظر من مهم اصل هنر و هنر اصیل است که هرگز از بین نمی‌رود. این طراح و گرافیست درباره این موضوع که چگونه می‌توان بیش از گذشته از پوستر در فضای شهری به عنوان عنصری هنری و نه لزوما تبلیغاتی استفاده کرد نیز اظهار کرد: در گام نخست با حمایت نهادهای شهری می‎توان به این هدف دست یافت. حداقل کمکی که نهادهایی همانند سازمان زیباسازی شهر یا سازمان فرهنگی هنری شهرداری‌ و... می‌توانند در این باره داشته باشند این است که مانند بسیاری از کشورها دیوارک‌ها و ستون‌هایی برای نصب پوسترها ایجاد کنند. در گام بعدی با آموزش عمومی به شهروندان می‌توان ارزش هنر را آموزش داد تا تخریبش نکنند و یا پوسترهای تخلیه چاه و کنکور و... که معمولا عیار هنری ندارند را رویشان نچسبانند. این آموزش به عهده نهادهایی همچون رسانه‌های دیداری، شنیداری و مکتوب، مراکز آموزشی و مدارس و دانشگاه‌ها و... است که در کنار آموزش بسیاری از مفاهیمی که همه یا نمی‌دانیم یا به آنها بی توجه هستیم گوشزد شود. پوستر و فراموشی وظایف

کلهرنیا با اشاره به این‌که وظایف پوستر از میان رفته و فراموش شده است، افزود: ما به پوستر نیاز داریم چرا که کارایی بسیاری دارد. اما وظایفی که پوستر دارد به فراموشی سپرده شده‌ است. جامعه ما به عنوان جامعه معاصر به یک رسانه خوب نیاز دارد و متاسفانه استفاده از پوستر تنها خلاصه شده به رقابت در مسابقات و شرکت در جشنواره‌ها و بی‌ینال‌ها، در حالی که جشنواره‌های ما نیز جشنواره نیستند و تنها جایی برای جایزه بگیرها شده‌اند. بستر فرهنگی و گفتگویی خوبی نداریم و پوستر تبدیل به یک رسانه معلول شده است. این هنرمند به دلایل این معلولیت اشاره کرده و می‌گوید: وقتی ما فضا را خالی از عناصر واقعی می‌کنیم، عناصر درجه چند آن را پر می‌کنند. ما بی‌نهایت دانشجوی فارغ‌التحصیل داریم که فاقد صلاحیت کاری هستند و نظام آموزشی بدون مسئولیت آنها را می‌پذیرد و در نهایت با دادن یک مدرک آنها را رها می‌کند که در نهایت این فارغ‌التحصیلان تنها رقیب هم شده و باعث ایجاد یک بازار سیاه کاری می‌‎شوند. در این میان سفارش دهنده یک پای ماجرا را شکل داده و کار را خراب کرده است. وی پیشنهاد داد: باید با شجاعت شرایطی بسازیم تا سرمایه‌گذار فرهنگی قدم پیش بگذارد؛ اگر می‌خواهیم یک کار درخور ارائه دهیم، باید از طراحان برجسته دعوت کنیم، موضوعات خود را اعلام کنیم و آنچه را می‌خواهیم قسمت کنیم تا یک کار خوب با تیراژ بالا چاپ شود، مردم ببینند و رسالت فرهنگی به درستی انجام شود. قطعا با چنین رویکردی شاهد اتفاقات خوبی خواهیم بود. شهرداری بزرگترین سفارش دهنده در این بخش است اما سرمایه‌گذاری خوبی برای آن انجام نمی‌دهد، همین باعث می‌شود طراحان جوان جایگاه یابند و بازار بیمار امروز ارزش بررسی نداشه باشد. کوروش پارسانژاد نیز در پاسخ به این سوال که چرا پوستر کارکرد خود را از دست داده است، نظر خود را اینطور بیان می‌کند: به طور کلی در کارهایی که ریشه هنری دارند کارهای درجه یک و خلاق تعداد بسیار کمی دارند، نسبت به کارهایی که حرفی برای گفتن ندارند. اما اینکه چرا این اتفاق رخ داده است، من اوضاع گرافیک فعلی را بد نمی‌دانم، چرا که توانایی‌های خوبی وجود دارد. فقط ماجرا اینجاست که گرافیک و طراحی پوستر براساس یک سفارش آغاز می‌شود، حال اینکه در این چرخه چه اتفاقی می‌افتد و چقدر طراح به درستی انتخاب شده و تا چه میزان دست طراح آزاد بوده است دلایلی است که می‌توان به یک محصول خوب یا بد رسید. این نیاز به یک آسیب‌شناسی وسیع دارد. طراح زمانی می‌تواند کار خوب ارائه کند که سفارش مناسب داشته باشد، زمانی که سفارش وجود داشته باشد قطعا پوستر نیز وجود دارد. باید متولیان سفارشات خود را رونق بدهند تا در و دیوار شهر از پوسترهای زیبایی برخوردار شود. به تعداد چشم‌ها می‌توان پوستر تکثیر کرد

پارسانژاد در ادامه صحبت‌هایش درباره نمایش پوسترها و تاثیر استفاده از فضاهای مجازی معتقد است: استفاده از تکنولوژی و فضاهای مجازی یک بخش اجتناب ناپذیر است، چرا که تکنولوژی پیشرفت کرده و شما با ارائه اثر در آن فضا می‌توانید مخاطبان زیادی را جذب کنید. به نوعی با این اتفاق پوستر در جامعه به تعداد چشم‌هایی که آن اثر را در دنیای مجازی می‌بینند تکثیر می‌شود. فضاهای مجازی موجود، ملزمات دنیای امروز هستند، همانطور که ما ebook را در دنیای مجازی داریم . تصور من این است که وقتی ورق‌های کاغذی کتاب را ورق می‌زنید حس دیگری به شما منتقل می‌شود و این در مورد پوستر نیز صدق می‌کند. وجود دنیای مجازی که لازمه امروز است تا آثار دیده شوند، به این مفهوم نیست که در خیابان‌ها، دیوارهای شهر خالی از پوسترهای زیبا باشند. ادیبی نیز با بیان اینکه پوستر کاغذی با پوستر فضای مجازی تفاوت دارد در مورد نقش فضای مجازی در استفاده از پوستر می‌گوید: پیش‌ترها می‌گفتند پوستر باید در نگاه نخست اطلاعات اولیه را در فاصله چند متری به رهگذران انتقال دهد اما با مهاجرت پوسترها به درون گوشی‌های همراه، می‌توان ساعت‌ها از فاصله چند سانتی اطلاعات و تصاویر را تماشا و مطالعه کرد، جزئیات را دید و با دیگران به اشتراک گذاشت. محدودیت‌های قطع کاغذ و رنگ و چاپ از بین رفته است و فقط ایده و مفهوم پوسترها می‌ماند. ایده و مفهوم در این آثار فراتر از ساختار و فرم هستند همچون گیاهی که در هر شرایط و محیطی می‌روید، مفاهیم از دیوار و بیلبورد و کارت‌های کاغذی به کف دستان ما نقل مکان می‌کنند. از سویی، هر امکانی در فناوری معمولا نگاه زیبایی شناختی خودش را به همراه می‌آورد باید منتظر بروز و ظهور اتفاقات نوینی در این باره نیز باشیم. انتهای پیام/