نمایش "بحث داغ فرهنگی" شهریور ماه سال قبل در تماشاخانه آو به اجرا در آمده بود و در بخش متن و بازیگری زن منتخب جشنواره شهر و در بخشهای کارگردانی، بازیگری زن و بازیگری مرد منتخب جشنواره مهر کاشان مورد توجه قرار گرفت و حضور موفق جشنوارهای را تجربه کرده است . متن این نمایش نامه نیز توسط انتشارات نیستان به چاپ رسیده است و یکباری هم نمایشنامهخوانی از روی این متن انجام شده است .
نمایش بحث داغ فرهنگی که این روزها در تماشاخانه مشایخی به روی صحنه است، یک نمایش رئالیستی ساده و جمع و جور با نگاه طنز به مقوله فرهنگ است که نویسنده و کارگردان میکوشد تا با استفاده طنز کلامی ضمن طرح مسائل مورد نظرش بتواند با مخاطبش ارتباط برقرار کند.
تجربه تاریخی نشان میدهد مخاطب ایرانی چه در سینما و چه در تئاتر با طنز کلامی ارتباط بهتری دارد تابا طنز موقعیت که قویتر و فاخرتر به نظر میرسد.. تئاترهای لاله زاری و یا این روزها گلریزی را در نظر بگیرید که بیس اصلی کمدیشان بر کلام و استفاده از توان بازیگرانش در بداهه گویی است.
لوکیشن اصلی نمایش در کنار یک باجه تلفن عمومی است و شاید زمان نمایش به دهه شصت برگردد که خبری از تلفنهای همراه نبود و اغلب مردم برای ارتباط تلفنی با دوست و آشنا مثل سایر کارها در صف میایستادند.
نمایش شش شخصیت دارد و اغلب شخصیتهای نمایش خاستگاه پایین شهری دارند. اولین شخصیتی که وارد صحنه نمایش میشود پیر زن شهرستانی با لهجه شیرین قزوینی است و اتفاقا با سایر شخصیتها بسیار متفاوت است. زیرا مانند 5 شخصیت دیگر به حرافی نمیپردازد و مشغول مکالمه با خواهرش است و به نظر میرسد علی رغم اینکه شهرستانی است؛ اما بسیار رند و زبر و زرنگ است و از تمامی آدمها منتظر در صف، کارتهای تلفنش را میگیرد تا به مکالمهاش ادامه بدهد و در قبال اعتراض آنها قیافه حق به جانبی هم میگیرد و بهر حال شخصیت متفاوتی است و با توجه به لهجه شیرینش در هر پنج شش دقیقه با گفتن تک جملهای وارد بحث سایرین میشود. نکته جالب این است که اهل فرهنگ و ادب و این جور چیزها هم نیست. نفر دوم مرد میانسالی است که ظاهرا شغلش دستفروشی و فروش کتاب است که البته با توجه به کتاب گریزی مردم برای اینکه جلب مشتری کند شیوه نامتعارفی را دنبال میکند که آدمها را ترغیب به خرید کتاب کند و در آخر نمایش هم او و هم پیر زن در کارشان موفق میشوند و هر کدام به منافع خاص خودشان میرسند و از همه مهمتر نیش انتقادی کارگردان را از فرهنگ گریزی و عدم کتابخوانی اکثر مردم را با دیدی ظریف و به دور از پرداختهای گل درشت عرصه میکنند. نفر سوم دختر جوانی است که ظاهرا به نظر میرسد نیمچه معلوماتی دارد و برخی از عبارات فرهنگی را متوجه میشود. نفر چهارم یک جوان اهل مد و پوشیدن لباسهای عجیب و غریب است که به نظر میرسد اصلا تعریفی از مقوله فرهنگ ندارد. نفر پنجم هم زن نسبتا جوانی است که شغل ظاهرا مردانهای دارد ( راننده اتوبوس واحد) است و نفر ششم مرد جوانی است که مثل لهجه پیر زن شهرستانی حضورش و رفتار و سکنات و ادبیات گفتاریش باعث ایجاد فضای مفرحی میشود. نمونه آدمهایی که از قبل از انقلاب در سینما و تئاتر با سبک و سیاقهای مشابه و یا کمی متفاوتتر مورد استفاده قرار میگرفتند. با ورود نفر ششم و تکمیل شخصیتها بحث فرهنگی بالا میگیرد و آدمها بسته به رد و بدل شدن حرفها و اظهار نظر سایرین در مقابل هم صفآرایی و یا یار کشی میکنند و گاهی کفه به طرف کسی سبک و یا سنگین میشود و کارگردان تلاش میکند در پس ارائه این حرفهای ساده به ضرورت وجود داشتن فرهنگ در بین آحاد جامعه تاکید کند. هر چند ممکن است آدمهایی که داعیه فرهنگی بودن دارند مثل مرد کتابفروش نمایش از آن هم کاسبی کنند.
نمایش "بحث داغ فرهنگی" از سبک رئال فانتزی برخوردار است و همانگونه که اشاره شد شش شخصیت نمایش همگی خاستگاه اجتماعیشان متعلق به طبقه پایین جامعه است و سواد و تحصیلات درست و حسابی ندارند و بیس اصلی نمایش بر پایه ادبیات رایج در کوچه و بازار است که توسط مردم مورد استفاده قرار میگیرد. نمایشی که ساختاری ملموس، ساده و قابل باور در حیطه فکری و ذهنی مخاطب دارد. هیچ نوع پیچیدگی ساختاری و ظاهری برای خلق درام و شخصیتپردازی کاراکترهای نمایش مورد استفاده قرار نگرفته است. جریانی که بر خلاف رویه مورد استفاده بیشتر کارگردانهای جوان است که تلاش میکند با ساختاری غیر خطی که فضای رئال و سورئال در هم آمیخته میشود و حرکات فرمال، سکوت و سکونهای متفاوت در اغلب تایم نمایش مورد استفاده قرار میگیرد تا مخاطب را مرعوب خودش کند و احیانا اگر تماشاگر این مفاهیم را متوجه نشد به روی خودش هم نیاورد تا متهم به بیسوادی نشود.
اما نمایش "بحث داغ فرهنگی" در کل ریتمی یک دست و موزون دارد و تماشاگر را با خودش همراه میکند. بازیهای همگی درست و به جا هستند و زمان نمایش نیز متناسب با حال و حوصله تماشاگر امروزی است. نمایشی که میکوشد ارتباط صادقانهای با مخاطب برقرار کند.
انتهای پیام/
احمد محمد اسماعیلی