سرویس فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین: روژه مارتن دوگار سال ۱۸۸۱ در فرانسه متولد شد و از همان روزهای آغازین تحصیل در مدرسه و به تدریج به ادبیات علاقه‌مند شد و به آن روی آورد.

مارتین دوگار مدتی نزد لویی ملریر به فراگیری اصول نویسندگی پرداخت و پس از آن به زبان روسی علاقه‌مند شد و خود می‌گوید که "جنگ و صلح" تولستوی تأثیر بسزایی بر او گذاشت. او سرانجام برای آنکه نویسنده ای توانمند شود به کالج اکول دشارت رفت.

نخستین رمان خود را با نام "شدن"(۱۹۰۸) منتشر کرد که بعدها از نوشتن چنین رمانی شرمنده شد و از سال ۱۹۱۰ تا ۱۹۱۳ بر روی رمانی به نام "باروا" کار کرد که یک سال بعد منتشر شد و او به عنوان نویسنده به محافل ادبی معرفی کرد.

او پس از جنگ جهانی اول با آندره ژید و ژاک کوپو در ارتباط بود و مدتی به تئاتر روی آورد، اما سال ۱۹۲۰ نوشتن رمان ۸ جلدی "خانواده تیبو" را آغاز کرد.



او در دوران تحصیل به تدریج به ادبیات علاق‏ه‌مند شد و به فراگیری اصول نویسندگی پرداخت. مارتین دوگار پس از چندی رمان زندگی مرد مقدس و سپس داستان صورت پذیرفتن را منتشر کرد که آثار خوبی از کار درنیامدند و با شکست مواجه شدند. از این رو مارتین دوگار تصمیم گرفت که همه عمر را به دور از شهر به سر برد و به رمان‏‌نویسی بپردازد. او پس از جنگ جهانی اول، یادداشت‏‌هایش را برای خلق اثری مهم بر مبنای مشاهدات و حوادثی واقعی فراهم آورد و هفده سال از عمر خود را صرف تنظیم آن کرد تا سرانجام رمان نه جلدی خانواده تیبو را نوشت.

خانواده تیبو

بی شک مهم‌ترین اثر ادبی روژه مارتن دوگار، "خانواده تیبو" است. موضوع این رمان ۸ جلدی دو خانواده پروتستان و کاتولیک است. مارتن دوگار تلاش کرده تا آنجا که امکان دارد رمان را به تاریخ نزدیک کند. ماجرا این رمان از اوایل قرن بیستم آغاز می‌شود و به تدریج در بستر تاریخ شکل می‌گیرد.

این کتاب که برنده جایزه نوبل ادبیات در سال ۱۹۳۷ است را یکی از بزرگ‌ترین رمان‌های قرن دانسته‌اند. بررسی دقیق و موشکافانه وقایع فرانسه پیش از جنگ جهانی جلد سوم و چهارم کتاب را تا حد یک سند تاریخی ارزشمند جلوه می‌کنند. اکثر اشخاصی که نامشان در جلد هفتم کتاب (تابستان ۱۹۱۴) آمده است اشخاص حقیقی هستند.

روژه مارتن دوگار خود در مراسم دریافت جایزه نوبل می‌گوید: "رمان نویس واقعی کسی است که می‌خواهد همواره در شناخت انسان پیش تر برود و در هریک از شخصیت‌هایی که می‌آفریند زندگی فردی را آشکار کند، یعنی نشان دهد که هر موجود انسانی نمونه ایست که هرگز تکرار نخواهد شد. اگر اثر رمان نویس بخت جاودانگی داشته باشد به یمن کمیت و کیفیت زندگی‌های منحصربه‌فردی است که توانسته است به صحنه بیاورد. ولی این به تنهایی کافی نیست. رمان نویس باید زندگی کلی را نیز حس کند، باید اثرش نشان دهنده جهان بینی خاص او باشد. هر یک از آفریده‌های رمان نویس واقعی همواره بیش و کم در اندیشه هستی و ماورای هستی است و شرح زندگانی هریک از این موجودات، بیش از آنکه تحقیقی درباره انسان باشد، پرسش اضطراب آمیزی درباره معنای زندگی است."

بدون شک نویسنده همانگونه که در بالا ذکر می‌کند رمان خانواده تیبو را در دو جبهه یاد شده به ظرافت و مهارت پیش می‌برد. نخست زندگی شخصی خانواده تیبو، از بزرگ خاندان یعنی اسکار تیبو و سپس فرزند اول او یعنی آنتوان و به طور گسترده زندگی شخصی قهرمان داستان یعنی ژاک تیبو. در رویکردی دیگر دوگار وقایع اروپای قبل از جنگ اول جهانی و اروپای درگیر جنگ را به شکلی حیرت آور از نظر استاد تاریخی نقل می‌کند. اشراف نویسنده به وقایع رخدادهای اروپا و شناختن افراد دولتی و حزبی و حتی ژورنالیستی بسیار گسترده است. هنر دوگار آنجا نمایان می‌شود که او این دو جبهه را با هم می‌آمیزد.

ممکن است طرفداران "رمان نو" به این رمان بی‌اعتنایی کنند و آن را در سبک رمان‌های نوشته‌شده به شیوه کهنه بدانند اما این نکته نباید از نظر پنهان بماند که د آغاز رمان‌نویسی مدرن دو راه بیشتر پیش پای رمان‌نویس نبودهاست: یکی راه تولستوی و دیگری راه داستایوفسکی. اولی راه تصویر نمودن دنیا به شیوه رئالیستی و حقیقی و دوم تصویر کردن دنیا از منظر چشم درون و جدال آن با واقعیت‌های دنیای خارج. دوگار آشکارا به راه تولستوی رفته است.


نظر هوشنگ گلشیری

هوشنگ گلشیری در اظهار نظر راجع به این رمان می‌گوید:" کتاب به دست نشسته پشت میزی یا لم‌داده توی صندلی راحتی، یکی از زیباترین مناظر جهان است. صفحه به صفحه می‌خوانیم و ورق می‌زنیم، فارغ از چندوچون این زندگی روزمره و به دور از صداهای گوش‌خراش این جهان، در زندگانی موجود در کتاب غرق می‌شویم و چون سر برمی‌آوریم خود را و جهان را بهتر و عمیق‌تر شناخته‌ایم. خانواده تیبو اثر روژه مارتن دوگار به ترجمه ابوالحسن نجفی لذتی چنین را فراهم می‌کند. ماهی و اگر به خست ورق بزنید، چند ماهی خلوتتان را پر خواهد کرد و حاصل شاید این باشد که با زندگانی خانواده‌ای در آغاز این قرن آشنا شوید و با این قرن که ما در پایان آنیم. راستی زیباست وقتی پشت میزی می‌نشینید و یا در صندلی راحتی لم می‌دهید و کتابی را صفحه به صفحه ورق می‌زنید، به ویژه اگر کتابی باشد مثل خانواده تیبو که اگر فقط چند صفحه از آن را بخوانید، با دریغ زمین خواهید گذاشت و فردا در این التهاب خواهید بود که کی باز به دستش می‌گیرید و ورق می‌زنید."

برخی مارتین دوگار را تاریخ‌نگاری اخلاق‏گرا دانسته‏‌اند که زندگی روزمره یک نسل را به رشته تحریر درآورده است. وی در سال‏‌های پایانی عمر خود خاطرات زندگی شخصی و ادبی را برای چاپ به ناشر سپرد که در آن با صداقت بسیار و فروتنی کامل، دشواری‏ها، تردیدها و شکست‏‌های خویش را بیان کرده است. روژه مارتین دوگار سرانجام در آخرین روز سال 1958 میلادی در 77 سالگی درگذشت.

انتهای پیام/