سرویس تجسمی هنرآنلاین : در متن درون کاتالوگِ مجموعهٔ بدون عنوانِ امیر فرهاد، نرگس فرشی به فهم وضعیت کارناوالی برای درک و خوانش صحیح آثار اشاره می‌کند. بنابر نوشته او به نقل از باختین "در کارناوال... اسلوب جدید ارتباط انسان با انسان بسط می‌یابد." نظریهٔ کارناوال گرایی و جنبه‌های افشاگرانهٔ آن ما را به این نکته رهنمون می‌شود که در طرح‌های بسط یافته و متکثر این مجموعه مناسبات میان تصاویر، متون و ارجاع‌های زمانی و مکانیشان است که از زمینهٔ رسمی خود جدا شده و بازرسم می‌شوند و به افشاگری وضعیت در هم ریختهٔ موجود می‌پردازند. همهٔ عناصر صحنهٔ نمایش آثار امیر فرهاد در یک سطح در هم آمیخته شده‌اند و بدون نظم و سازمانی که از پیش قابل شناسایی باشد آزادمنشانه تا بی‌‌‌نهایت تکثیر شده‌اند. بیننده می‌تواند برای یافتن دلایل کنار هم قرار گرفتن تصاویر و نوشته‌ها تا بی‌‌‌نهایت سرگرم شود. در حقیقت با وجود در هم آمیختگی و انباشت المان‌ها دلایل ظریف و بی‌سرو صدایی نیز در مناسبات میان آن‌ها به چشم می‌خورد.

در اثری بدون عنوان و با ابعاد ۱۵۰ در ۱۵۰ سانتیمتر، هنرمند با خطوط و نشانه‌هایی برگرفته از نقشه‌های باستانی بین‌النهرین زمینه‌ای تاریخی برای شرح و بسط مضامینش می‌آفریند. او سپس سرآغاز رشته کوه‌ها را در انگشتان ظریف دستی مقتدر برآمده از ناکجا قرار می‌دهد. همه جای اثر پر است از عنصر بی‌ربطی چون تصویر درخت کارتونی با میوه‌های متنوع که زیرش نوشته شده Tree of life و یا فیگورهای حیوانی و تصویر تمساح چکمه پوشی که به شیوهٔ تصاویر کمیک استریپ و فینگلیش می‌گوید: "Aghebat khake "gele koozeh garan khahim shod. همهٔ این‌ها در کنار فیگورهای غریبی که به نظر می‌رسد از نقوش سفالینه‌های لعاب دار قرن ۵ و ۶ هجری وام گرفته شده‌اند به تصویر کشیده شده. این شمایل‌های عجیب انگشت‌ها در گوش فرو کرده و درون کوزه‌های سفالین نشسته‌اند.

فیگورهای مرد ریش دار شرقی چه چیز‌ها را نمی‌خواهند بشنوند؟ احتمالا تمامیت اثر را! این نقوش و خطوط در هم، این کارناوال شلوغ و شوخ وکنایه آمیز که مدام در حال درهم آمیزش نمادهای فرهنگ عامه با تصاویری غریب و در عین حال شخصی و ارجاع‌های تاریخی و فرهنگی است هوشمندانه از فرهنگ پاپ برای بر هم زدن روابط از پیش فرض شده و قطعی بهره می‌برد. هنرمند خودش را در آزادی مطلق قرار داده و هرگونه نظم تعین پذیر را به چالش می‌کشد. به طور مثال نوشته‌ها‌ گاه به انگلیسی،‌گاه به فارسی و‌ گاه به صورت فینگیلیش آمده‌اند. امیر فرهاد با به کارگیری تکنیکی ساده چون ماژیک سیاه بر روی بوم سفید علاوه بر اینکه یادآور هنر گرافیتی و راهکارهای خاص آن است، حال و هوایی طراحی گونه نیز به آثارش بخشیده است. بافت همگون اثر از فاصلهٔ چند متری بیانی آبستره می‌یابد و عناصری که ریز ریز در هم تنیده شده‌اند تنها از فاصلهٔ نزدیک قابل شناسایی هستند. اگرچه با چند نگاه ساده نیز درک و دریافتی سریع از کلیت اثر دست می‌دهد، اما برای فهم ظرافت‌های شوخ طبعانهٔ مجموعهٔ امیر فرهاد صرف وقت و تامل و کاوش بسیار لازم است.

ملاحت محب‌خواه