سرویس فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین: در "جنگ و صلح" رمان دیگر "تولستوی" زمینه تاریخی پررننگتر بود اما در "آناکارنینا" زندگی فردی شخصیت‌ها و سرگذشت آنها با تمام حوادث ریز و درشت آن مورد توجه قرار می‌گیرد. اتفاقا یکی از ویژگی‌های این رمان توجه "تولستوی" به اتفاقات کوچک یا عامل شانس در سرگذشت شخصیت‌هایش است و بعضی از همین دست اتفاقات زندگی "آنا" و مسیر آنرا به کلی دگرگون می‌کنند. "آنا" زن جوانی است از طبقه اشراف که بدون عشق و علاقه با یکی از بلند‌ پایگان دولتی به نام "کارنین" ازدواج کرده. "آنا" و "کارنین" از این ازدواج پسری دارند.

"آنا" طی یکی از همین اتفاقات ریز و درشت با "ورونسکی" افسر جوان و پر زرق و برق بار اول بطور اتفاقی در راه آهن ملاقات می‌کنند وهمان شب بار دیگر در مهمانی دیدار تازه می‌کنند. در نتیجه این آشنایی عشقی پرشور بین این دو در می‌گیرد. در نتیجه این عشق "آنا" مراحل مختلفی از جدال اخلاقی با خود را تجربه می‌کند. خیانت او به شوهر و ترک کردن فرزند خود در پی معشوق هرکدام مرحله‌ای از جدال اخلاق و عاطفی "آنا" را با وجدان خود آشکار می‌کنند.

تمام موفقیت "تولستوی" در این است که با وجود چنین موقعیتی که در وحله اول قضاوت اخلاقی انسان را می‌طلبد اما "تولستوی" "آنا" را از پس تمام این موقعییت‌ها به صورت شخصیتی انسانی و نه قهرمان و ضد قهرمان تصویر می‌کند. و از سوی دیگر تفاوت "آنا" با معشوقه جوان خود "ورونسکی" در این است که "آنا" کاملا به موقعیت خود آگاه است و همین خودآگاهی بین او و "ورونسکی" هم کم کم فاصله ایجاد می‌کند و این موضوع به مرور باعث فروپاشی روانی "آنا" می‌شود و "تولستوی" این موضوع را در لحظات قبل از خودکشی "آنا" در راه آهن به خوبی توصیف می‌کند.

بسیاری از منتقدین به خصوص منتقدین روسی موضوع اصلی این رمان را خانواده روسی می‌دانند. ودلیل این حرفشان هم حضور پررنگ شخصیتی به نام "کنستانتین لوین" می‌دانند. سرگذشت "لوین" و "کیت" نیمه کمتر حجم رمان را به خود اختصاص داده‌اند اما "آنا" فقط یکبار در طول رمان "لوین" را میبیند. زندگی "لوین" و "کیت" به نوعی در مقابل زندگی "آنا" و شوهرش توصیف می‌شود و این دو در زندگی خود از سعادت و خوشبختی برخورداراند. بسیاری این رمان را اعتراف‌نامه "تولستوی" می‌دانند و تفکرات "کنستانتین لوین" را به عقاید خود "تولستوی" بسیار نزدیک می‌دانند. رمان در ایستکاه قطار شروع می‌شود و با خودکشی "آنا" درایستگاه قطار هم به پایان می‌رسد.

طنز روزگار اینجاست که خود "تولستوی" هم عاقبت در یکی از ایستگاه‌های قطار از دنیا می‌رود و ریل راه آهن انگار چه در رمان "آناکارنینا" چه در زندگی شخصی نویسنده‌اش استعاره‌ای می‌شود از تقدیر و سرنوشت. "تولستوی در طول زندگی خود بسیار پر کار بود و به جز فعالیت ادبی خود او مدارس بسیاری را برای آموزش کودکان خانواده‌های فقیر و بی بضاعت درست کرد و در امور اجتماعی بسیار فعال بود.

انتهای پیام/

محمد قاسمی