سرویس تئاتر هنرآنلاین: نمایش "دومینو" یکی از بهترین و شرافتمندانهترین نمایشهایی است که در چند سال گذشته در جریان تئاتر خصوصی ایران روی پای خود ایستاده و به دور از رفتن به سوی جذابیت های نابخردانهای چون بهرهگیری از چهرههای سینمایی یا ورزشی ناهنرمند و کارنابلد یا شوخیهای رکیک به صحنه آمده، میدرخشد و رسالت هنری و انسانی خود را به انجام میرساند.
"دومینو" نمایشی برخوردار از بار و رنگ و بوی کمدی است که شرافتمندانه و اخلاقمدارانه، هوشمندانه و ماهرانه، تماشاگر را از شیرینی خنده برخوردار میسازد، اما هرگز پا را از حد فراتر نمی نهد و رو به سوی مشمئزکنندگی نمینهد. این نمایش به خوبی میتواند با تماشاگرانی از گروه های گوناگون جامعه پیوند و ارتباط برقرار سازد و ایشان را به درنگ و اندیشه کردن پیرامون مفاهیم زمانشمول، مکان شمول و والایی همچون "سرنوشت"، "مرگ"، "دانش" و... و همچنین عامل تاثیرگزاری همچون "پول" دعوت کند.
"دومینو" که اجراهای خود را از نیمههای فروردینماه در نمایشخانه استاد انتظامی خانه هنرمندان ایران آغاز کرده و تا نیمههای اردیبهشتماه جاری ادامه خواهد داشت، نمایشی برخوردار از هماهنگی است. هماهنگی یکی از عناصر 24 گانه یک طرح (Plot) دراماتیک است و شاید بتوان هماهنگی را تنها قاون مشترک میان سبکها و ایسمها، شیوهها و رسانهها و جهانبینیها و ایدیولوژیهای گوناگون هنری دانست. ارکان، اجزا و عناصر سازنده نمایش "دومینو" به خوبی برخوردار از هماهنگی هستند؛ هنرمندی و زبردستی محسن زمانی در مقام نمایشنامهنویس، گروه بازیگران، طراحان صحنه و لباس، طراح گریم، آهنگساز و طراح افکت و ... آنچنان با کارگردانی هوشمندانه و ماهرانه مهتاب صفدری هماهنگ با یکدیگر پرداخت شده و عمل میکند که در این نمایش شهری باورپذیر، فانتزی و برخوردار از رنگ و بوی کمدیای خردمندانه بر صحنه جان میگیرد و بازنمایی میشود. هر اندازه هم که یک اثر هنری و به ویژه دراماتیک، فضایی فانتزی را بازبنمایاند، اگر بتواند میان ارکان، اجزا و عناصر خود ایجاد هماهنگی بکند، خواهد توانست که تماشاگر ار به باور برساند؛ مهتاب صفدری کارگردانی کاربلد و چیرهدست است که از پس این مهم به خوبی و سرافرازانه برآمده است. تماشاگر در پیوند با نمایش برخوردار از هماهنگی دومینو، آدمهای جان یافته بر روی صحنه را باور میکند، چالش میان این کاراکترها برایش مهم میشود و با ایشان احساس "همدلی" میکند.
"دومینو" برخوردار از "ستیز" میان کاراکترها و اندیشه و منش ایشان است و به شایستگی توانسته است با بهره گیری از تعلیق، کنایه، گره افکنی و گره گشایی، احتمال و ضرورت ایجاد کشش کند و تماشاگر را با خود همراه سازد.
"دومینو" یک نمایش چند پردهای است که از دیدگاه کیفی، میتوان آن را یک نمایش فلسفی (Philosophy) دانست. در نمایش های فلسفی و از آن جمله نمایش "دومینو"، اندیشه و تفکر در بنیان اثر وجود دارد و ستیز میان دیدگاهها، اندیشهها و منش، بخش جدانشدنی این گونه آثار است. در این دست از آثار و از آن جمله نمایش "دومینو"، اثر، تماشاگر و مخاطب را تشویق و دعوت به اندیشیدن میکند، اما به او نمی گوید به چه بیاندیشد و اندیشه و دیدگاه ویژهای را به تماشاگر و مخاطب تحمیل نمیکند. نمایش دومینو همچون دیگر آثار دراماتیک فلسفی پیرامون چالشهایی هستیشناسانه و کاینات سخن میگوید، اما چندان راهکار و حلی را پیش نمی نهد و نمی گذارد.
نمایش "دومینو" آغازی جذاب و تاثیرگذار دارد و هوشمندانه تماشاگر را دعوت به تماشا میکند. پایان این نمایش نیز که میزانسن آن چون و مانند آغاز آن است، به یادماندنی است. آغاز، میانه، پایان و کلیت و تمامیت این نمایش به گونهای است که پس از پایان در ذهن و یاد تماشاگر باقی میماند، ادامه مییابد و او را درگیر میسازد. نمایش "دومینو" دارای داستان است و چگونگی روایت این داستان، با توجه به شکستهایی که در روایت آن ایجاد میشود، بر جذابیتهای این نمایش میافزاید.
حریم صحنه نمایش و تماشاگر، با توجه به معماری نمایشخانه انتظامی خانه هنرمندان ایران، به خوبی با پارچهای آبی رنگ که آن را میتوان نماد و نشانهای از رودخانه و دریای شهر رخدادگاه نمایش دانست، جدا شده است. یکی از زیباترین و خلاقانهترین صحنهها و میزانسنهای این نمایش، صحنه غرق شدن پدر و پسرانش (لیوناردو، ورنون و ارل) هست که با بهرهگیری از همین پارچه آبی رنگ ریخت مییابد.
بازیگران نمایش "دومینو"، در مجموع به خوبی توانستهاند در این نمایش ظاهر شوند، اما بیش از دیگران سینا کرمی در نقش ورنون، ارسطو خوش رزم در نقش ادنا، امیر محمدی در نقش لول و فاطیما نوفلی در نقش جینی درخشان ظاهر شدهاند. به گمان من هر هنرمندی در هر رسانه هنری نخست میباید "درست" خویشکاری و وظیفه خود را به انجام رساند. یکی از مترها و معیارهای سنجش این درستی پایبندی به اصول و دانش آن رسانه هنری است. اگر هنرمندی توانست به درستی از عهده انجام خویشکاری و وظیفه خود برآید، سپس میتوان "خوب" بودن کار او را به داوری نشست. نوآوری و خلاقیت یکی از مترها و معیارهای سنجش خوب بودن یک اثر هنری است. نویسنده نمایش "دومینو"، کارگردان این نمایش، گروه بازیگرانی که نام برده شدند و طراحان صحنه، لباس، گریم، آهنگساز و طراح افکت نمایش "دومینو" به گونهای درست و خوب توانستهاند هنرنمایی کنند.
"دومینو" از ریتم و ضرباهنگی متناسب با ذات و فضای این اثر و رویدادها و کاراکترهای آن برخوردار است؛ اما در عین حال گمان میرود در برخی صحنهها دیالوگ ها رو به سوی اطناب دارد و جا دارد تا با اندکی حک و حذف و اصلاح، آن صحنهها موجزتر و شسته رفتهتر اجرا شوند.
یکی از مهمترین و درخور درنگ و اندیشهترین نکتههایی که در نمایش "دومینو" به خوبی و زیبایی بدان پردخته شده است، تفاوت در گام نخست خنده دار و در گامهای پسین اندوهبار میان گروهها و کاستهای اجتماعی است؛ که گویا متر و معیار سنجش این تفاوت، تنها پول، این شوم ترین آفریده انسان است: جینی و جایلز، پولدارترین دختر و پسر شهر با یکدیگر ازدواج کردهاند که گویا مهمترین هدف و انگیزه آنها از این ازدواج و در ادامه مهمترین دلیل پایداری ازدواج ایشان، پولداتر شدن خانوادههایشان است که با هم شریک تجاری هم شدهاند. این دو جوان بی پایه و بیمایه، حتی از سواد خواندن و نوشتن هم بی بهره هستند. جینی (با بازی خوب و به یادماندنی فاطیما نوفلی) در روز عروسیشان به آسانی میگوید: "بیسوادی که مهم نیست...!!!". او تنها نگران این است که مبادا شوهرش از مردی، آن هم به معنای نرینگی و نه جوانمردی، بیافتد. او به هر قیمتی که شده است، دشتی پر از آهو، برای زمین گلفشان طاووس، نوکرانی دانشآموخته دانشگاه و تارکالدنیایی برای غار واقع در ملک بزرگ و باشکوهشان میخواهد. کمی آن سوتر "ادی" (با بازی شایان فصیحزاده) که جوانی زیبا، آراسته، باسواد، آدابدان و دانشآموخته دانشگاه است، مجبور است تا برای "پول" و تکهای نان به پیشخدمتی زوج جوان پولدار و بیسواد شهر درآید. در گوشهای دیگر از این شهر هم "ورنون" (با بازی خوب سینا کرمی) هست که حتی در هنگام رانندگی از لذت کتاب خواندن دست نمی کشد، اما مجبور میشود تا دنیا را ترک بگوید و تارک الدنیای غار پولدارهای شهر شود.
نمایش "دومینو" با این دیالوگ به یادماندنی رو به سوی پایان مینهد: "وقتی از بالا به قضایا نگاه میکنی، تازه می فهمی که همه چیز به همه چیز ربط داره ... بدجوری هم ربط داره!"
انتهای پیام/
عرفان پهلوانی