سرویس تجسمی هنرآنلاین: گالری‌های تهران آخر هفته‌ای که گذشت، میزبان نمایشگاه‌های تازه شدند. از این میان افتتاح ۷ نمایشگاه تجسمی را با هم مرور می‌کنیم.

نقاشی‌های آهو خردمند در گالری آریا

آهو خردمند پنل‌های مجزایی‌ را گردآوری‌ می‌کند که شکل‌ و ساختاری‌ برخوردار ‌ از یک‌ ویژگی‌ خاص‌زیبایی‌ شناسانه‌ می‌گیرند‌ و این‌ با شکل‌ کلاسیک‌ آن‌ متفاوت‌ است‌. زیبایی در این آثار موضوعی حسی و شناخت شخصیت توامان است. زیبایی عینیت یافته‌ای که با صراحت خودنمایی می‌‏کند و می‌کوشد مفهومی ذهنی را با تکیه بر ساختاری برنامه ریزی شده ارائه کند. برای این کار او زیبایی را به عنوان یگانه امکان بروز عواطف در پدیدار‌ها تعریف می‌‏کند.

مطلوب او نه انعکاس بی‌کم کاست که نمود توامان حرکت- ایستایی و نمودی حقیقت طلبانه از زندگی و سوژه زنده است. او سوژه زمانمند و مکانمند را در موقعیتی تثبیت شده در زمان و مکان نگه می‌دارد و عاری از گزند و تغیر در پیش روی مخاطب می‌گذارد. شیوه ادراک حسی او در خدمت پدیده‌ای است که به عنوان یک امکان، تصاویری درون گرایانه را به صورتی موکد و موثر بازتولید می‌کند.

پرتره‌های او در ساحت ذهن و پندار موجودیت می‌یابند. چهره‌ها گویی بخشی از یک فرایند ذهنی و نتیجه تعامل بین هنرمند و سوژه‌ها است. در حالی که به مثابه منابعی برای معنا هم قلمداد می‌شوند، و از مجموعه ویژگی‌های درونی تشکیل شده‌اند که بینندگان از قرار معلوم به آن واکنش نشان خواهند داد. اینجا است که انگاره‌های او به سوی ارائه الگوهایی پیش می‌رود که دائما خود را تصحیح و ارتقا می‌بخشد و در عین حال قدرت بیشتری کسب می‌کند.

"بن بست عدالت"

حمد بهابادی در مجموعه چیدمان‌اش که با عنوان "بن بست عدالت" نگارستان آن به نمایش گذاشته عناصری مانند کفه‎های ترازو، چاقوهای سلاخی و اسکناس را به کار برده است. روی این مجموعه‎‌ها شیشه قرار داده شده که خط‌نوشته‌هایی از دوران قاجار با موضوع حساب‌های روزانه بر آن‌ها حک شده است.

مجموعه "بن بست عدالت" در حقیقت درباره عدالتی است که وجود ندارد. در واقع در‌این چیدمان او از دعوای دائمی آدمیزاد بر سر عدالت حرف می‌‎زند؛ دعوایی که به وسیله چهار عنصر ترازو، چاقو، اسکناس و دستنوشته به تصویر کشیده شده است.

بهابادی خود درباره اینکه این مجموعه چگونه شکل گرفته می‌گوید: "این‌طور نیست که من برای یک پروژه تصمیم بگیرم یا برنامه‌ریزی خاصی انجام دهم. کارگاه بسیار بزرگی در یزد دارم که همه چیز در آن پیدا می‌‎شود. من درباره کار‌ها و ایده‎‌هایم یادداشت‌هایی برمی‌دارم و در طول زمان آن‌ها را می‌سازم تا اینکه یک روز به این نتیجه می‌رسم که می‌توان این مجموعه را به نمایش گذاشت. این مجموعه نیز در یک بازه زمانی ۶ ماهه شکل گرفته و به پختگی لازم رسیده است. هنگامی که درباره سوژه این چیدمان فکر می‌‎کردم کم کم به دنبال قصاب‌های قدیمی یزد گشتم و چاقوهای قدیمی آن‌ها را از ایشان خریداری کردم تا کم کم مجموعه‌ای چاقوهای قدیمی شکل گیرد. به علاوه به دنبال کفه‎های ترازو نیز گشتم تا بهترین نمونه‌های قدیمی ترازو را برای چیدمان پیدا کنم. البته یافتن انبوهی اسکناس قدیمی نیز کار آسانی نبود زیرا معمولا مجموعه‎داران چنین اسکناس‌هایی را در اختیار دارند و برای این مجموعه نیز من اسکناس‌ها را از مجموعه‎داران خریداری کردم تا بتوانم این چیدمان را شکل دهیم.

نمایش آثار امید بازماندگان در گالری ˝اُ˝

نقاشی‌های امید بازماندگان درواقع بازتابى از نگاه نزدیک و تفسیر بی‌واسطه او از زندگی شخصى و محیط اطرافش است. بازماندگان در شیراز زندگی می‌‎کند و این شهر موضوع اصلى آثار او است.

این آثار درحقیقت تجربه این هنرمند برای بیان زندگی‌اش با زبانى ساده و بی‌تکلف است. در نقاشی‌هاى امید بازماندگان علاوه بر آنکه شهرى‌ از خلال ساختمان‌ها، راه‌ها، جاده‌ها و ماشین‌ها تصویر شده است ویژگی‌هاى چشمگیر و بارز طبیعت شیراز چون کیفیت نور روز، رنگ آسمان، بافت کوه‌ها، ابر‌ها و سایه آن‌ها بر زمین مورد تاکید قرار گرفته و به تصویر کشیده شده است. این آثار تصاویر پر جزییاتى هستند که بازماندگان از مکان‌ها، افراد و حتى حیوانات آشناى زندگى‌اش کشیده است.

امید بازماندگان متولد سال ۱۳۵۵ در شیراز است. او که هنرمندى خودآموخته است، سال‌هاست که در کنار معمارى و طراحى داخلى به طور جدى مشغول نقاشى است. نقاشى‌هاى او بیان تجربه‌ى شخصى‌اش از زندگى در شیراز و روابطش با افراد است. ثبت یک لحظه از اتفاقات محیط اطرافش و به تصویر درآوردن خاطرات و تجربیاتش مهم‌ترین ویژگى آثار اوست.

" کریم نصر هنوز زنده است "

کریم نصر مجموعه‌ای از نقاشی و مجسمه‌های خود را در گالری ویستا به نمایش درآورده است در این نمایشگاه ۶ مجسمه که در سال ۹۲ خلق شده‎اند، همچنین ۷ نقاشی بزرگ و ۱۰ نقاشی کوچک با ابعاد ۲۰ در ۱۰ سانتی‎م‌تر ارائه شده است. آثار نقاشی او همگی اکریلیک روی بوم هستند و مجسمه‎‌ها از سیمان، آهن و استیل ساخته‎شده‎اند. این مجسمه‌ها چندان بزرگ نیستند و از ۴۰ تا ۷۰ سانتی‎م‌تر ارتفاع دارند.

آثار به نمایش درآمده در این نمایشگاه در واقع تجربیات دوران کودکی نصر است که با وقایع سال‎های گذشته ایران مرتبط شده است. در حقیقت این مجسمه‎‌ها و نقاشی‎‌ها توصیفی از درونیات خود او است.

نصر که ترجیح می‌‏دهد به جای صحبت درباره آثارش مخاطبان آن‌ها را ببینند در در یادداشتی بر نمایشگاه خود نوشته است:" "هنوز زنده است" اولین داستان کوتاهی بود که خواندم. در اطلاعات دختران و پسران. و این شروعی بود برای آشنایی با ادبیات. آن روز‌ها هشت سالم بود. داستان ماجرای دو پسر روستایی بود که در کولاک و برف گرفتار می‌شوند. پای یکی یخ می‌زند و دیگر توان راه رفتن ندارد. دیگری راهی روستا می‌شود تا کمک بیاورد. و کمک وقتی می‌رسد که پسرکِ در کولاک مانده یخ زده و نفس‌های آخر را می‌کشد.
عجیب نیست که من داستان ملتی را سال‌ها قبل از وقوع آن خوانده باشم؟ چه کند ذهن بودم. چقدر طول کشید تا داستانی کودکانه را درک کنم! من نه تنها تنم، که ذهنم نیز یخ زده بود. وای بر من. وای بر من اگر روزی بفهمم "هنوز زنده است" داستان همه آدم‌ها است، همه بشریت. "

تکرار در گالری شکوه

نمایشگاه نقاشی‌های نیلوفر وجدانی با عنوان "تکرار" نخستین نمایشگاه سال ۹۴ گالری شکوه است که عصر جمعه بیست و هشتم فروردین ماه گشایش یافت. وجدانی در اولین نمایشگاه انفرادیش ۱۳ اثر با تکنیک اکریلیک و ورق نقره بر روی بوم ارائه داده است.

چشمان زنان آثار وجدانی مردمک ندارند و دست‌هایشان با دستکش‌های سفیدی پوشانده شده و با آینه‌هایی که بدست دارند جلوی صورتشان را گرفته‌اند. به جزء قاب آینه‌های بزرگ با نقش و نگار‌های برجسته که قرمز رنگ هستند و تصویر زنان را نشان می‌دهند همه چیز در این آثار سیاه و سفید است و قدیمی بودن آن را تاکید می‌کند. در واقع سیاه و سفید بودن این آثار به فضای ساکن و القای مفهوم تکرار نیز کمک می‌کند.

او در این آثار سعی کرده هویت را از این زنان بگیرد؛ در واقع می‌توان گفت با خذف مردمک چشم‌ها که برای هر فرد یونیک و منحصر به فرد است و با در دست داشتن آینه‌هایی که صورت این زنان را پوشانده و همچنین با خذف اثر انگشت‌ها و پوشاندن دست‌ها با دستکش‌های سفید در این آثار هویت زدایی شده است. وجدانی قصد نداشته با هویت دادن به این زنان آن‌ها را محدود کند تا مخاطبان با مشاهده آثار متوجه شوند آن‌ها متعلق به کجا و مربوط به چند سال پیش هستند. در واقع جنسیت و زن بودنشان برای او مهم‌تر از شخصیت و هویت آن‌ها ست.

نمایشگاه سایه در گالری جرجانی

در مجموعه ‌ی "سایه" مونا مطهریان انسان با صورت مشخص و متمایزاش بخش مهمی از کار‌ها را تشکیل می‌دهد اما این صورت که خود نمود هویت قابل شناخت اوست به محل برخورد و رفت‌ وبرگشت‌های مداوم عناصر مشترک و بینابینی او و حیوان بدل شده است و با شتک‌های رنگی اکسپرسیو مخدوش می‌شود. انسان‌های این نقاشی‌ها نه با الگویی رئالیستی و مبتنی بر شباهت‌پردازی که با رویکردی نمادین نمایندهٔ "انسان"‌اند.. قرمزِ صورتِ اسب‌ها به لب، بینی، و نصف صورت انسان لغزیده و صورتی‌کرم بقیه‌ ی بخش‌های بدن اسب و انسان نیز مشترک است.

رنگ‌ها با تکنیک‌های خیس و آبرنگی به نقش اتفاق و علاقه ‌ی نقاش به پیشامد در کار‌ها دلالت و همسانی روح حاکم بر نقاشی‌ها را موکد می‌کنند. رنگ از اسارت نقاش بیرون آمده تا خود به بخشی از فرم‌های نامشخص و انتزاعی اطراف کار‌ها بخزد و با رویکردی مشترک شاخ گوزن یا موی انسانی را بسازد که از سر به هم وصل شده ‌اند و مشخص نیست کدام‌یک مهم‌ترین رکن سیاره‌ ی گردی را ساخته که اینک در اسارت انسان است.

نمایشگاه نقاشی‌های علی قطبی در گالری گلستان

علی قطبی در مجموعه نقاشی‌هایش که در گالری گلستان به نمایش درآورده، تمایل خود را به تسلط سطوح رنگی در فضاسازی آثارش به وضوح نشان می‌دهد. این خصلت به اضافه خطوطی که نقش پیونده دهنده سطوح رنگی را به یکدیگر بازی می‌کنند، استیلیزاسیون خاصی به آثار او بخشیده که بیش از هرچیز کارکردی تزئینی به آن‌ها می‌بخشد.

تلقی زیبایی‌شناسانه قطبی از نمود بصری آثارش تا اندازه‌ای شباهت به تکنیک ویترای دارد و قطعات پازل گونه آثارش علاوه بر اینکه استایل زیبایی‌شناسی آثار را شکل می‌دهد نوعی روایت غیر خطی و کنجکاوی برانگیز را پیش روی مخاطب می‌گذارد. قطبی به کمک همین تقسیم بندی فرمی عناصر توانسته فضایی بینابین از عمق بخشی و مسطح بودن به وجود بیاورد که در عین پرهیز او از رعایت قواعد پرسپکتیو، بیننده را با لایه‌های مختلفی از فضا روبه رو می‌کند.

بیشترین موفقیت چنین رویکردی به درگیر کردن مخاطب در تک تک اجزای اثر منجر می‌شود و بیننده پیش از آنکه به دریافتی کلی برسد، از پیچ و خم اجزای ریز و درشت نقاشی‌ها گذر کرده و با تک تک عناصر ارتاط برقرار کرده است.

انتهای پیام/