سرویس تئاتر هنرآنلاین: محمد حاتمی را اغلب مخاطبان به عنوان بازیگر فیلم و سریال میشناسند، اما محمد حاتمی از اوایل دهه هشتاد به کارگردانی تئاتر روی آورده است و آخرین اثر اجرا شدهاش در دو سال قبل نمایش سهگانه اورنگ با بازی گلاب آدینه، مریم سعادت و پیام دهکردی در تماشاخانه ایران شهر بوده است. از کارهای کارگردانی حاتمی میتوان به: نمایش "شب آوازهایش را میخواند" اجرا در کافه تریای سالن اصلی، 1382، کارگردانی نمایش"علی کوچیکه"تهران، تئاترشهر، سالن تجربه، 1383، کارگردانی نمایش"حضور در آینه پریشان" اجرا در خورشید، 1382، کارگردانی نمایش "خوابگردها" تهران، تئاتر شهر، کارگاه نمایش، 1383، کارگردانی نمایش "لیرشاه" 1381 ، کارگردانی نمایش " تولدی دیگر " تهران، سالن استاد سمندریان، کارگردانی نمایش " مرثیه خواب " تهران، سالن چهارسو، منطقه آزاد کیش اشاره کرد.
محمد حاتمی در عرصه بازی صحنه هم با بزرگانی در نمایشهایی نظیر : "شهرزاد" به کارگردانی امیر دژاکام، آسیای میانه و تهران، تئاتر شهر، سالن اصلی، "هفت شهر عشق" به کارگردانی پری صابری، اجرا در ایوان عطار، مجموعه کاخهای سعدآباد، 1374، "رستم و سهراب" به کارگردانی پری صابری، اجرا در تالار وحدت، 1378 ، نمایش "شمس پرنده"به کارگردانی پری صابری، پاریس و تهران، تالار وحدت، 1380، نمایش "نقل قول عاشقان" به کارگردانی سیاوش طهمورث، اجرا در تالار چهارسو، نمایش "افشین و بودلف هر دو مردهاند" به کارگردانی قطبالدین صادقی، تهران، تئاترشهر، سالن اصلی، 1382، نمایش "2342 روز بد" به کارگردانی بهروز غریبپور"، پاریس، نروژ، تهران، تئاترشهر، سالن چهارسو، همکاری کرده است. حسین پاکدل متن نمایش نامه "پرواز ایکار" را بر اساس رمانی ازنرِمان کِنو نوشته است. دنیای نمایش ساختار فانتزی و شاه پریانی دارد و مخاطب با شخصیتهای رئالیستی و واقعی روبه رو نیست و اغلب شخصیتهای نمایش انگاری از دنیای فانتزی و کاریکاتوری بیرون آمدهاند. زمان نمایش مربوط به قرون ۱۸و ۱۹ است که ادبیات هنر اصلی دنیا بود و نویسندگان محبوبیت و مقبولیت زیادی بین مردم داشتند و تفریح اصلی مردم رمان خواندن بود و نویسندگان در اوج ثروت و محبوبیت بودند. نویسنده با دستمایه قرار دادن موقعیتی جذاب (گم شدن شخصیت اصلی یک رمان) میکوشد مخاطب را درگیر داستان، موقعیت و فضای نمایش کند. اوبر (بابازی روح الله کمانی) نویسنده متفرعن و مغروری است که سایر نویسندگان شامل سورژه، ژان، وژاک به علت موفقعیت در کارش به او حسادت میکنند و در با او رقابت تنگا تنگی دارند. اوبر برای پیدا کردن ایکار شخصیت گم شدهاش به سراغ کارگاه عجیب و غریبی به نام مورکول میرود و تا به انتها یک سری اتفاقات ریزو درشت بیشتر کمدی رخ میدهد و موقعیت اصلی درام نمایش همین گم شدن سوژه اصلی رمان و تلاش برای بازگردان وی است. شروع نمایش با آواز خواندن زنده موکول آغاز میشود و ناخودآگاه به نمایش ویژگیهای موزیکال گونه میدهد. شورش مخلوق علیه خالق همیشه در ادبیات نمایشی مورد توجه درام نویسان بزرگ مثل مری شلی بود و در رمان جاوادهاش فرانکشین، مخلوق بر علیه خالقش شورش میکند. محمد حاتمی که به علت بیماری بازیگر نقش ایکار ناگریز این نقش را بازی میکند تلاش میکند تا با خلق دنیای شاد، مفرح، شاه پریانی و استفاده از یک سری شخصیتهای به شدت کاریکاتوری مخاطب را بخنداند، اما در فضای سازی و خلق میزانسنهایی که باید این حس را به مخاطب بدهد. توفیق زیادی پیدا نمیکند و به جز چند شوخی سر دستی و عامیانه کلامی مخاطب به خنده نمیافتد و طبق سنت ما ایرانیان که بیشتر در کمدی کلامی موفق هستیم تا کمدی موقعیت، این اتفاق هم در این نمایش رخ میدهد. هر چند در آخر نمایش حاتمی با درک درستش از موقعیت نمایش و شخصیتهایش تاحدی موفق میشود فضاهای درست کمیک خلق کند (مثل صحنه دوئل اوبر با سه نویسنده دیگر در پس پرده و یا صحنه ماقبل فینال که ایکار در مواجه با چهار نویسنده که هر کدامشان تلاش میکنند رضایت او را برای حضور در داستانشان جلب کند سرگردان است و صحنه تعقیب و گریز مدام مورکول کارگاه خصوصی که سه نویسنده مضنون را در کوچه وخیابان تعقیب میکند). در هرصورت در نمایشی که صرفا به سرگرمی سازی توجه دارد این تعداد صحنههایی که ساختار درست کمیک دارند کم به نظر میرسد و نشان میدهد حاتمی بعد از اجرای نسبتا موفق نمایش سهگانه اورنگ که یک اثر درام اجتماعی بود. میکوشد با استفاده از فضای جذاب و لباسهای خوش و آب رنگ و خلق دنیای کافهها و محافل روشنفکری پاریسی نظر مخاطب را جلب کند. بازهای نمایش در یک سطح نیست. البته بخش عمدهای از ناموفق بودن بازی برخی از بازیگران به متن نمایش و هدایت کارگردان بر میگردد. امیر کاوه آهنین جان که نشان داده بازیگر توانایی است با بازی تیپیکالش میکوشد شمایل درستی الز یک کارگاه عجیب و غرب را نشان بدهد. سینا رازانی که پیش از این تجربههای موفق کمدی داشت. نمیتواند بار کمدی و طنز شخصیت ژان و یا تینو صالحی بازیگر نقش ژاک که به نظر میرسد انتخاب نامناسبی برای ایفای نقش یک نویسنده باشد را به مخاطب منتقل کنند. بازیگر شخصیت راوی هم فاقد کاریزما و قدرت درست ایفای نقشش باشد. بهنوش بختیاری که به نظر میرسد صرفا در جهت جذب مخاطب برای بازی در این نمایش در نظر گرفته باشد. همان بازی ثابت و کلیشهای خودش را ارائه میکند. گویی در بازیهای صحنه ایش فقط نام شخصیتهایش تغییر پیدا میکنند. محمد حاتمی که بازیگر توانایی تا حد زیادی در ایفای نقش ایکار ونشان دادن تردیدهایش موفق به نظر میرسد. شاید ویژگی مهم و درست نمایش طراحی لباس آن باشد. به خصوص در زمینه طراحی لباس ایکار که لباسی با پارچه روزنامه مانند که در آن حروف وجود دارد طراحی شده است و مثل خیلی از اجراهای این چند ساله اخیر نمایش از موسیقی زنده استفاده کرده است. انتهای پیام/