سرویس سینمایی هنرآنلاین: در بخش دوم از گفتوگو با نادره ترکمانی به نوع ساخت عروسکهای ˝گورداله˝ و نیز بحث افسانههای ایرانی برای ساخت فیلمهای کودک پرداختهایم که در زیر میخوانیم. البته ترکمانی معتقد است که قصههای فیلم کودک باید فانتزی، همراه با موسیقی و خیال پردازانه باشند تا داستان این فیلمها بچهها را جذاب کنند.
عروسکهای فیلم شما بر خلاف فیلمهای کودک، کارهای خاصی انجام میدهند. به نوعی خلاقیت در این فیلم را در حرکات عروسکها میبینیم. چه طور این حرکات جدید در فیلم ایجاد شد؟
عروسک های ما ماپتی هستند که عروسکگردان با دست آنها را هدایت میکند. یک نوع از کار عروسکی هم داریم که به آن تن پوش میگویند که عروسکگردان کل عروسک را میپوشد و به جای عروسک بازی میکند. سادهترین شکل اجرای عروسکی عروسک تنپوش است. فکر کنید که عروسک گردانهای من چه رنجی کشیدند برای حرکت دادن این عروسکها، گاهی حتی چهار نفر این عروسکها را حرکت میدادند.
کار عروسکگردانی من در فیلم "گورداله" مانند دویدن عروسک در لانگ شات تا ابد محفوظ میماند. هنوز هم مدعی هستم که کار عروسکی ما اگر در کنار کارهای دیگر عروسکی قرار بگیرد، امتیاز بالایی خواهد گرفت.
چرا موضوع فیلمهای کودک در هالیوود برای کودکان ما جذابتر است؟
منبع تغذیه کودکان امروز، همان سینما است. بنابراین به سمت آن هم جذب میشوند. برای حل این مشکل باید ساز و کارمان را عوض کنیم. ما باید یک اتاق فکر کودک داشته باشیم. شورای پروانه ساخت در مورد آثار سینمایی کودک هیچ برنامهریزی و هدفگذاری ندارد. ما میتوانیم شورای ساماندهی سینمای کودک و حتی در مرحله نگارش فیلمنامه هم یک اتاق فکر داشته باشیم. بحث بودجه هم نیست، چون الان پروژه چندین میلیاردی کودک در ایران ساخته شده است.
متاسفانه در صدور پروانه ساخت فقط به مسائل امنیتی و سیاسی نگاه میشود. در سالهایی که من مستند کار میکردم، آقای پرویز کیمیاوی فیلم "خندق" را ساخته بودند که بعد از آن سالهای درخشان بیان کردند که شما در ایران خیلی راحت و خیلی الکی فیلم میسازید! برای اینکه هر چه به نظرتان یک ایده میرسد سریع آن را تولید و اکران میکنید و بعد هم به جشنواره میبرید. به نظر من حرف درستی است و الکی فیلم ساختن یک آسیب است. بخش مهمی از فیلمهای جشنواره اصلاً فیلم نامه نداشتهاند و فقط در ذهن کارگردان به شکل یک ایده ساخته و پرداخته شده است.
فیلم شما چه ویژگیهایی برای جذب کودکان دارد؟
وجوه فانتزی، موزیکال و خیالپردازانه بودن و رنگ و نور میتواند در موفقیت یک اثر تاثیرگذار باشد. باید به یاد داشته باشیم که بچهها فیلمهایی که دارای سکون و توقف هستند را دوست ندارند. قصه "گورداله" وجوه فانتزی دارد و به نوعی موزیکال است.
آیا وجه افسانهای داستان روی فیلم سنگینی نمیکند؟
خیر در ذهن همه ما اسم افسانه با داستانهایی ثقیل و سنگین مانند "رستم و سهراب" جا افتادهاند. ما خیلی از افسانهها مانند "کدو قلقله زن" یا "خاله سوسکه" یا "حسن کچل" را هم داریم که داستانهای خیلی سادهای هم هستند. افسانهها گونههای متعددی دارند و شیوههای روایت آنها هم متفاوت است. "گورداله" یک قصه کودکپسند است به خصوص که در دل افسانه به گونهای روایت شده که معلوم است این اثر برای کودکان نگاشته شده است. داستان "گورداله" در شهرهای مختلف هم روایت شده است. صمد بهرنگی اولین کسی بود که افسانه "گورداله" را جمع آوری کرد. معنی "گورداله" هم یعنی قلوه و در قدیم وقتی میخواستند بگویند کسی عزیزتر از جان است از این واژه "گورداله" استفاده میکردند. در دنیای افسانهها، افسانههای مختلفی را داریم که روایت کننده قصه برای کودکان هستند و از آن سو هم قصههایی را داریم که خیلی عجیب و غریب هستند که همسرم کتابی در این زمینه در دست چاپ دارد و داستانهایش برای بزرگسالان مناسب است.
هنگامه مفید، بهمن مفید و شهره لرستانی از جمله صداپیشگی این فیلم رابر عهده داشتند، در این باره توضیح میدهید؟
اسم شخصیتهای داستان ما جالب و عجیب غریب هستند. اسم مادر خانم "طاووس" پدر خانواده "قزل"، اسم پسر "قاز قول" و دختر خانواده که "گورداله" هست و خر داستا ن هم اسمش "ملموتی" است واین هم به دلیل وجه افسانهای داستان است. آقای علی مردانی اولین فیلم عروسکی خود را دوبله میکردند. در قصه ما دو نفر راوی که دو کبوتر هم هستند داستان را روایت میکنند. من برای این منظور به سراغ خانم هنگامه مفید با صدای مادرانه و خانم شهره لرستانی با یک صدای شیطنتوار رفتم.
البته این را هم خیلی دوست داشتم که قصه از صدای کسی شنیده شود که صدایش برای مخاطب ما آشنا باشد. برای صدای الاغ هم به دنبال صدایی بودم که شخصیت "ملموتی" را متمایز کند. شخصیت الاغ نمیتواند خودش کاری انجام دهد و نیاز بود که بار حسی الاغ به لحاظ شخصیتپردازی روی دوش صدا بیفتد. خوشبختانه آقای بهمن مفید این دعوت ما را به همکاری پذیرفتند و با یک توانمندی خاص، دوبله را انجام دادند. این را هم باید اضافه کنم که "گورداله" اولین فیلم تمام عروسکی ایران است. یکی دیگر از خصوصیات کار ما این بود که ما در ماکت هم کار نکردیم و لوکیشنهایی را یافتیم که خانههایش کمی کوتاهتر از خانههای عادی بود و تنها در و پنجرههای را کوچکتر کردیم. به همین دلیل تیم عروسک گردان ما یک تیم خارق العاده بودند. کار در سال نود کلید خورد و در سال نود و یک تمام شد و درجشنواره شرکت کرد.
اکران فیلم تا چه زمانی ادامه خواهد داشت؟
چون فیلم در یک چرخه آزاد در حال اکران هست، خوشبختانه ما تا پایان اسفند این اکران را خواهیم داشت. به دلیل جشنواره فجر یک سری از سینماها امکان سئانس بعد از ظهر را به ما ندادند، اما در برخی از سینماها ما اکران بعد از ظهر را هم داریم. البته الان زمان اکران برای ما دیگر مطرح نیست بلکه شناخته شدن فیلم برایمان مهم هست. چون نه اسم "گورداله" شناخته شده است و نه شخصیتها شناخته شدهاند. خوشبختانه برای شناخته شدن فیلم هنوز زمان داریم. خیلی اتفاقی کار ما با کار عروسکی کلاه قرمزی و بعد شهر موشها که پارسال اکران شد، اکران همزمانی را پیدا کرد.
در طول این سالها نداشتهایم که چند کار عروسکی پشت سر هم اکران شوند. رسانهها خیلی خوب میتوانند کارها را با هم مقایسه کنند. البته کار را وجب نزنند ولی اندازههای کار را هم ببینند. به هر حال زمان میگذرد و فیلم شما در تاریخ ثبت میشود. شاید در حوزه سینمای داستانی این ثبت شدن و دیده شدن راحتتر از سینمای مستند رخ بدهد. من دوست دارم که نگذاریم برخی از این فیلمها به تاریخ نرسند، بلکه قبل از مهر تاریخ خوردن بررسی شوند.
برنامه آینده فیلمسازی شما چیست؟
فیلمنامه "شرتی و شپرتی" را نوشتهام که در انتظارصدور پروانه ساخت آن هستم. این یک کار سرزنده و شاد است و ما در کار کودک نیاز به کار سرزنده و شاد داریم. چون البته من فکر میکنم طرح مسائل اجتماعی کودکان بسیار جای کار کردن دارد و نیاز داریم که به آن بپردازیم. ولی یادمان باشد که الزاما مخاطب این کارها کودکان نیستند. مانند فیلم "خروس نشان" به کارگردانی تهمینه میلانی که فیلم خوبی است اما مخاطب کودک شاید پای آن اثر ننشیند.
همچنان در صدد هستم که فیلم کودک بسازم. چون معتقدم وقتی یک تجربه را در طول سالیان به دست میآورید خوب هست که بتوانید از این تجربه هم استفاده کنید. اگر چه حوزه کاری من بیست و چند سال ساخت فیلمهای مستند اجتماعی در مورد زنان و کودکان بوده است. هنوز ترجیح میدهم به سینمای شاد کودک توجه داشته باشم. مگر اینکه اینقدر عرصه تنگ شود و حمایت و پشتیبانی نباشد که مجبور شوم موضعم را عوض کنم، اما من معتقدم مدیریت کلان در جهت و سوی شادی جامعه و به نفع مردم جامعه است و میتوانند ازسینمای کودکان حمایت کنند. چون آینده مال این کودکان است، بالا برویم و پایین برویم ما باید برای این گروه سرمایه گذاری کنیم. انتهای پیام/ صبا شادور