سرویس فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین: ادبیات یا سینما؟ این دو ارتباطی به دیرینگی دوربین سینما دارند. سینما همیشه نیم نگاهی به آثار برجسته ادبی داشته است و حتی بعضی از کارگردان‌های بنام تاریخ همیشه چند نویسنده درجه یک زیر سر داشته‌اند.

در ایران رمان‌های بسیاری در بازه‌های زمانی متفاوت و البته پراکنده منتشر شده است که مخاطب می‌توانسته اثر سینمایی آن را نیز در سینمای جهان بیابد و به تماشایش بنشیند. بسیاری از فیلم‌های بنام تاریخ بر اساس شاهکارهای ادبی تولید شده‌اند و بدیهی است که این آثار ادبی را دوستدارن ادبیات در ایران نیز خوانده‌اند. اگر بخواهیم فهرست این رمان-فیلم‌ها را منتشر کنیم نیاز به مجال بیشتری داریم.

اما این روزها چند وقتی می‌شود که چشم‌مان به جمال رمان‌هایی روشن می‌شود که پیشتر فقط با نسخه سینمایی‌شان آشنا بوده‌ایم. یعنی از نویسنده آن هیچ چیز نمی‌دانستیم. از نویسنده این فیلم‌ها نه تنها یک کتاب هم در ایران منتشر نشده بود، بلکه هیچ کدام به اسم نیز شناخته شده نبودند. در این موضوع خاص، نشر چشمه به واسطه کتاب‌هایی نظیر "مستاجر" رولان توپور، "باشگاه مشت زنی" چاک پالانیک و حالا "جزیره شاتر" دنیس لهین برجسته بوده است.

رومن پولانسکی و رولان توپور

کمتر کسی است که عشق سینما باشد و "مستاجر" رومن پولانسکی را ندیده باشد. فیلمی که بر اساس نوشته‌ای از رولان توپور ساخته شده است. این کتاب اولین بار در سال 1386 توسط انتشارات چشمه با ترجمه کوروش سلیم‌‏زاده به بازار آمد.

علیرضا سردشتی در سینما-ادبیات شماره 33 هنرآنلاین درباره این کتاب می‌نویسد: این اثر داستان مردی است به نام ترلوفسکی با ظاهر وبرخورد مناسب که به دنبال آپارتمانی با قیمت مناسب برای اجاره کردن است. در جستجوی خود مورد مناسبی را برای اجاره پیدا می‏‌کند و برای بازدید به آنجا می‏‌رود. داستان از این‏جا شروع می‏‌شود که نظافتچی خانه به او می‏‌گوید: مستاجری که قبلا اینجا زندگی می‏‌کرده خودش را از پنجره به بیرون پرت کرده است ولی هنوز نمرده.او برای پی بردن از وضعیت مستاجر قبلی به بیمارستان می‌‏رود. سیمون شول را روی تخت بیمارستان در حالی‏ که تمام بدنش باند پیچی شده می‏‌بیند. سیمون می‏‌میرد و او به آپارتمان نقل مکان می‏‌کند. ساختمان عجیب و اتفاق‌های مرموزی که در آنجا رخ می‏‌دهد باعث می‏‌شود که او احساس کند توطئه‏‌ای در کار بوده که باعث خودکشی سیمون شده وحالا نوبت اوست.او دچار کابوس می‏‌شود، سیمون شول را می‏‌بیند، خود را می‏‌بیند، شورشی می‏‌شود و مرز بین حقیقت و رویا برایش از بین می‏‌رود و...

فرم روایت سه بخشی و تقسیم بخش‏‌ها به فصل‏‌های کوتاه‏‌تر باعث شده که کتابی روان و خوش‏خوان برای مخاطب به نظر بیاید. "مستاجر"، نماد اجتماع سرکوب‏ شده‏‌ای است که انسان را به جایی می‌‏رساند که از خود به در شده و به دیگری تبدیل می‏‌کند که با آن خود بیگانه است. داستان منطبق است با ساختار داستان‏‌های گروتسک.

"مستاجر" از جهاتی به مسخ کافکا شبیه است، به این معنا که سقوط انسانی را نشان می‏‌دهد که جامعه او را به یک جانی تبدیل می‏‌کند و به قهقهرا می‏‌برد. تاثیر محیط و انسان‏‌های پیرامون بر ناخودآگاه ترلوفسکی و سپس بازتاب این تاثیر بر زندگی و محیط اطرافش.

مارتین اسکورسیزی و دنیس لهین

"شاترآیلند" اسکورسیزی را تقریبا همه ایرانی‌های فیلم دوست دیده‌اند. فیلمی‌ست که برای خودش کلی طرفدار دارد. این کتاب هم به تازگی‌ها در نشر چشمه و با ترجمه کوروش سلیم زاده منتشر شده است.

سلیم‌زاده درباره دنیس لهین و این کتاب نوشته: "جزیره شاتر" اولین کتابی‌ است که از دنیس لهین به فارسی برگردانده شده. ما در ایران لهین را بیشتر با فیلم‌های "رودخانه‌ی مرموز" (کلینت ایستوود)، "بچه‌ی گمشده" (بن افلک) و "جزیره شاتر" (مارتین اسکورسیزی) می‌شناسیم که از روی رمان‌های او ساخته شده‌اند. لهین دوازده رمان نوشته که تمام‌شان در فهرست پرفروش‌ترین‌های مجله نیویورک تایمز قرار داشته‌اند. "جزیره شاتر" به گفته خودش حاصل علاقه‌اش به رمان‌های گوتیک، فیلم‌های رده ب و فرهنگ پالپ است.

او در گفت و گویی که سایت انتشاراتی چشمه منتشر کرده در پاسخ به این سوال که بعد از ترجمه رمان "مستأجر" و بعد "جزیره‌ی شاتر" و حالا هم"Gone Girl" دیوید فینچر این سوال مطرح می‌شود که چرا سراغ ترجمه رمان‌هایی می‌روید که نسخه‌ی سینمایی‌شان برای مخاطب ایرانی آشناست، می‌گوید: به عنوان یک علاقه‌مند به سینما گاهی به فیلم‌هایی برمی‌خوردم که در سطح شخصی ارتباط خاصی با آنها پیدا می‌کنم. فیلم‌هایی که به نظرم چیزی به مراتب بیشتر از یک فیلم سینمایی هستند و به نظر می‌رسد به دنبال یافتن جوابی برای این سوال هستند که انسان بودن در این دنیا به چه معناست؟

سلیم زاده در این گفت و گو می‌گوید: به نظرم "جزیره‌ی شاتر" تا اینجا بهترین فیلم اسکورسیزی‌ست و برای خودِ من آخرین جمله‌ای که از زبان قهرمان داستان در پایان فیلم بیرون می‌آید، حکم ضربه‌ی نهایی را داشت. همان وقت با خودم گفتم رمانی را که این فیلم از رویش ساخته شده باید ترجمه کرد! عامل بعدی شباهت عجیب میان "جزیره‌ی شاتر" و "مستأجر" بود. حدس می‌زنم دنیس لِیهان هنگام نوشتن "جزیره‌ی شاتر" به شدت متاثر از "مستأجر" (حالا یا فیلم و یا رمان) بوده.

زوج دیوید فینچر و چاک پالانیک

"باشگاه مشت زنی"... اگر ندیده‌اید، ببینید، و اگر دیده‌اید، ضرر ندارد، یکبار دیگر ببینید. این فیلم را یکی از بهترین فیلم‌های فینچر می‌دانند. کتاب چاک پالانیک در ایران توسط پیمان خاکسار منتشر شد، در همان نشر چشمه.

در سینما-ادبیات شماره 24 هنرآنلاین، ندا رضا حسینی درباره این کتاب می‌نویسد: "چاک پالانیک نویسنده رمان "باشگاه مشت‌زنی" (Fight Club) به واسطه فیلمی که دیوید فینچر، کارگردان هالیوود، سه سال بعد از انتشار کتاب بر اساس آن ساخت، به شهرتی خارج از مرزهای آمریکا رسید. با این که این رمان از نخستین آثار او بود اما مورد تحسین بسیاری از مخاطبان و منتقدان قرار گرفت و جایزه آرگون را نیز دریافت کرد.رمان به صورت اول شخص روایت می شود و بیشتر به یک تک‌گویی می‌ماند. چیزی که رمان را متفاوت می‌کند حضور عینی و فیزیکی "تایلر دردن" شخصیت خیالی است که راوی خلق کرده و نه تنها خود او از این مسئله خبر ندارد که البته مخاطب نیز در ابتدا متوجه این موضوع نمی‌شود وپس از خواندن نیمی از کتاب تخیل پیچیده راوی را درک می‌کند . زبان داستان ساده است و رمان خوش‌خوان و یک نفس خوانده می‌شود."

در فیلم‌های سال 2014 یکی از جذاب‌ترین فیلم‌ها "گان گرل" اثر همین کارگردان یعنی دیوید فینچر بود. این اثر نیز گویا به زودی توسط نشر چشمه و به ترجمه کوروش سلیم زاده منتشر خواهد شد.

انتهای پیام/