سرویس تجسمی هنرآنلاین: این روز‌ها در نگارخانه استاد "ممیز" خانه هنرمندان ایران نمایشگاهی از خوشنویسی، نقاشیخط و خط‌نبشته‌های کورش قاضی‌مراد در حال برگزاری است. همزمان با افتتاح این نمایشگاه از قلم "سریر" که حاصل ۷ سال پژوهش و تلاش این هنرمند در عرصه خط و خوشنویسی است، نیز رونمایی شد.

فارغ از اینکه "سریر" چقدر در حوزه خط و یا در حوزه قلم، قابل تعریف است و یا چه اندازه از استانداردهای لازم برخوردار است، که بحثی است تخصصی و اساتید حتما درباره آن نظر خواهند داد؛ "سریر" به گفته قاضی‌مراد دست‌خط، امضا و لحن هنری او است و وی بیش از این ادعایی ندارد. هر چند این خط قواعد آموزشی دارد و ظاهرا حدود ۴ سال است که به گروهی از هنرجویان آموزش داده شده و از این منظر ویژگی‌های خط را دارا است.

از مسائل تخصصی خط سریر و آثار نمایشگاه قاضی‌مراد که او آن‌ها را خط‌نبشته می‌نامد که بگذریم؛ موضوع پرزنتیشن یا‌‌ همان چیدمان و ارائه آثار در این نمایشگاه یکی از نکات برجسته و قابل ستایش آن محسوب می‌شود، موضوعی که توجه به آن هرچند در نگارخانه‌های خصوصی کم و بیش به چشم می‌خورد اما همراه با رشد مقبولیت آثار تجسمی در جامعه ایران، رشد نکرده و هنوز جایگاه خود را پیدا نکرده است. نمایشگاه قاضی‌مراد را می‌توان یکی از نمودهای نگاه تخصصی‌تر خانه هنرمندان ایران به نحوه ارائه آثار و احترام به مخاطب دانست.

در حاشیه برگزاری این نمایشگاه از کورش قاضی‌مراد درباره سریر و آثار نمایشگاه، بیشتر پرسیدیم.


آقای قاضی مراد، چه چیزی برای شما دغدغه آفرینش یک خط جدید، شد؟

در حقیقت وقتی فکر می‌کنیم به این موضوع که چرا این همه تنوع خط وجود دارد، نتیجه می‌گیریم که حتما فلسفه‌ای پشت آن بوده است. خط من و شما با هم فرق می‌کند، شخصیت ما هم متفاوت است و می‌خواهم بگویم که شخصیت ما به نوعی در آن نوع خطی که می‌نویسیم، نهفته است. همیشه برایم این مسئله بوده است که اگر زمانی مثل کسی بنویسم و مردم آن را ببینند، برداشتشان از من مثل آن فرد خواهد بود، در صورتی که احتمالا با هم هیچ نقطه اشتراک فکری و رفتاری‌ای نداریم. مثل پوشیدن روپوش پزشکی است در حالی که پزشک نیستی اما در ذهن بیننده پزشک بودن را تداعی می‌کند. این موضوع همیشه برای من مسئله بود و دلم نمی‌خواست چیزی را کپی کنم، دلم می‌خواست کاری کنم که کار قاضی‌مراد باشد؛ به بد و خوبش اصلا کاری ندارم. فقط می‌خواستم فرمی را کار کنم که چه بد و چه خوب، هر کسی هر جا دید بگوید این کار قاضی‌مراد است؛ به همین دلیل از‌‌ همان سال‌های هنرجویی سعی کردم تجربه‌های خاص‌تری روی خط انجام دهم.

برای رسیدن به این هدف چه راهی را طی کردید؟

طراحی حروف کردم، یعنی روی بدنه حروف کار کردم تا آن‌ها را بشناسم و طراحی کنم. این باعث شد که چند خط دیگر را نیز یاد بگیرم. خط چینی برایم خیلی جالب بود، رفتم و در چین طی یک دوره کوتاه با یک خوشنویس کار کردم و رفتارهایی که با قلم دارند را آموختم. همه این تلاش‌ها به این دلیل بود که می‌خواستم هر موضوعی را در حوزه خط، تا حد امکان رمز‌گشایی کنم، برای رسیدن به آن چیزی که خودم دوست داشتم که به آن دست پیدا کنم.

پس از آن روی خط انگلیسی گوتیک کار کردم تا ببینم چه رمزی در آن وجود دارد؛ در کشیده‌ها، در اندازه‌ها، در نحوه قلم به دست گرفتن و... همه این‌ها باعث شد که کم کم به این نتیجه برسم که می‌شود تلفیقی از همه این‌ها، از ویژگی‌های آن خطی باشد که من دنبالش بودم. چیزی که در حال حاضر و در این نمایشگاه به نمایش درآمده است، در حقیقت نشان‌دهنده این است که من با زاویه‌ای می‌نویسم که حروف انگلیسی با آن نوشته می‌شود یعنی دقیقا زاویه برعکس خوشنویسی خودمان؛ ولی استراکچر و ساختمان خط، خط شکسته است.

از ویژگی‌های سریر، بیشتر بگویید.

تجربه کارهای متفاوت در این حوزه باعث شد که از ۷ سال گذشته شروع به طراحی خط سریر کنم. زمانی که شروع به طراحی سریر کردم، برایم مسئله جالبی پیش آمد و فکر کردم چه کار باید کرد که مثل فونت، در خط سریر هم بلد (پهن) و نازک داشته باشم، آیا در خوشنویسی می‌تواند این اتفاق بیفتد؟ شروع کردم به امتحان‌کردن و اتود‌زدن، دیدم که برای بلد این خط می‌توانم از تمام شش دانگ قلم استفاده کنم اما برای نازک‌نویسی مجبورم قلم مخصوصی طراحی کنم. در اینترنت جستجو می‌کردم که چه قلم‌هایی وجود دارد، به قلمی برخوردم به نام کولاپن؛ کلا از پپسی‌کولا یا کوکاکولا آمده چون از قوطی فلزی این نوشابه‌ها در ساخت آن استفاده می‌شود. دیدم با این خط انگلیسی می‌نویسند؛ من هم شروع به ساخت چنین قلم‌هایی کردم اما طراحی‌شده برای فرم ایرانی خط.

کولاپن ایرانی شده، چه ویژگی‌هایی را در اختیار شما قرار داد؟

یکی از نکات جالبی که این قلم دارد این است که شما می‌توانید از یک خط به نازکی مو بکشید تا آن پهنایی که مد نظرتان است. تصمیم گرفتم نازک‌نویسی خط سریر را با این قلم انجام دهم و دیدم که جواب داد؛ یعنی در حقیقت نازک‌نویسی و پهن‌نویسی حروف خط من دو استراکچر متفاوت دارد. اگر قرار باشد حروف نازک بنویسیم، از یک قاعده تبعیت می‌کند ولی با‌‌ همان زاویه کج قلم و اگر بخواهیم کلاسیک بنویسیم از شش دانگ قلم استفاده می‌کنیم.

شش دانگ قلم کولاپن؟

خیر، شش دانگ قلم خوشنویسی؛ البته با قلم نازک هم می‌توان درشت نوشت اما من ترجیح دادم از‌‌ همان قلم سنتی خودمان در این زمینه استفاده کنم. تا آنجایی که من می‌دانم، فکر نمی‌کنم که در خوشنویسی پیش از این، چنین چیزی داشته باشیم.

از نتیجه این ۷ سال تلاش، به عنوان یک خط جدید، چقدر دفاع می‌کنید؟ چون حتما به رسم همیشه حرف و حدیث‌هایی در خط بودن و نبودن و... پیش خواهد آمد.

من اصلا و به هیچ عنوان نه دلم می‌خواهد ادعای‌های آنچنانی کنم و نه می‌خواهم بگویم در خوشنویسی ایران حرکت عجیبی انجام داده‌ام. من فقط دنبال آن چیزهایی بودم که در ذهنم همیشه می‌گذشت. من کار مدرن می‌کنم منتها این کار مدرن پشتوانه و پس زمینه‌اش، آن کارهای کلاسیکی است که خودم طراحی کردم. در همین راستا فکر کردم بهتر است یک نمایشگاه بگذارم و بگویم اگر این کارهای مدرن را انجام می‌دهم، در واقع نتیجه این هفت سالی است که خطی را کار کرده‌ام که بعد بتوانم این کار‌ها را با آن، برای خودم انجام دهم. در ۴ سال گذشته هم به صورت نامحسوس شروع به آموزش این خط کردم زیرا می‌خواستم ایرادات احتمالی آموزشی کار هم مشخص شود. به طور کلی دیدم وقتی این شیوه نوشتاری قاعده آموزشی دارد پس می‌تواند خط باشد، ولی همچنان می‌گویم که هیچ ادعایی ندارم.

آیا حروف یک خط نباید به گونه‌ای خوانا هم ارائه شود؟

درباره خط باید بگویم شما الان یک شکسته را جلوی یک نفر بگذارید، نمی‌تواند بخواند؛ پس آیا خوشنویسی نیست؟ باید رفت رمزش را خواند، یاد گرفت و قاعده‌اش را شناخت، آن زمان یک خط شکسته را هم می‌توان خواند و رمزگشایی کرد. در خط سریر هم یک سری قواعد تغییر کرده است اما همچنان قاعده‌مند است و اگر کسی بخواهد در این مجموعه را باز کند و بیاید داخل، می‌تواند بیاید و این خط را بخواند.

پس از سریر چه برنامه‌ای دارید و چرا نام آثار را خط نبشته گذاشته‌اید؟

من از حالا به بعد هم اگر بخواهم کار کنم، همین کارهای مدرنم را انجام می‌دهم. اسم این آثار را خط‌نبشته گذاشته‌ام و این را هم از شاهنامه انتخاب کرده‌ام زیرا این مجموعه‌ای که شما اینجا ملاحضه می‌کنید، بیشتر به دلیل اینکه می‌خواستم شاهنامه را بنویسم، طراحی شده است. دلم می‌خواست با فضاهای خیلی مدرن و بسته‌های خیلی مدرن از خط، نه مثل کتیبه ولی چیزی شبیه به آن، یعنی چیدن حروف کنار هم و ایجاد فضاهای مدرن، شاهنامه را کار کنم. این موضوع انگیزه بزرگتری برایم بود حتی بیشتر از پیدا کردن یک دست‌خط شخصی؛ زیرا همیشه فکر می‌کردم فردوسی کاری کرد که کاملا برخلاف جهت بود و من هم خواستم ببینم می‌توانم بر خلاف جهت بنویسم و وقتی کولاپن را پیدا کردم، خیالم راحت شد که این کار شدنی است.

از خوشنویسی بسیار سخن گفتیم در حالی که نحوه ترکیب‌بندی‌های شما، اشاره روشنی به جنبه نقاشانه وجود شما دارد.

درست است، خوشنویسی برای من در حقیقت دنیای ورود به نقاشی بود؛ من نقاشی را به صورت آکادمیک و کلاسی کار نکردم ولی خیلی دلم می‌خواست که کارم را وارد حوزه نقاشی کنم. اکنون شاید ۲۶ سال است که دارم کار خوشنویسی انجام می‌دهم و می‌توانم چشمانم را ببندم و حروف را طراحی کنم و دلم می‌خواهد بیشتر وارد نقاشی شوم. در حال حاضر هم خودم را بیشتر در قسمتی که خط و نقاشی در کار‌هایم به هم می‌رسند پیدا می‌کنم تا آنجا که تنها خط دیده می‌شود.

شما گرافیک هم تدریس می‌کنید و فکر می‌کنم مجموعه این هنر‌ها در کنار هم و شاید به یک اندازه در آثار شما به چشم می‌خورند.

ببینید، من سعی کردم در یک سال گذشته خطوط قدما را واکاوی کنم. رفتم و نزد اساتید، شاگردی این کار را کردم و خط قدما را نوشتم تا هم یاد بگیرم و هم ببینم که چه چیزی از این خط‌ها به درد من می‌خورد. دیدم آن قدر کارهای حیرت‌انگیز در آثار قدما وجود دارد که فقط به دلیل اینکه مردم نمی‌توانند آن‌ها را بخوانند، امروز از آن‌ها استفاده نمی‌شود؛ رفته رفته آن‌ها را حذف کرده‌اند تا مردم بتوانند خط را بخوانند، سعی نکردند‌‌ همان را بازسازی کنند و بر اساس قواعدی که دارد قابل خواندنش کنند. به هر حال من سعی کردم یک سری از اتصالات جدید را به کار قدما اضافه کنم ولی به صورتی مدرن. در این کار حسنی که وجود داشت این بود که من گرافیک را به خوبی می‌شناختم و می‌دانستم کارم را چطور باید پرزنت کنم و توضیح دهم. اگر من نتوانم شاگردی بهتر از خودم تربیت کنم، تقریبا می‌توانم بگویم که هیچ کاری نکرده‌ام.

فکر می‌کنید بروز و ظهور هر خط جدید، چقدر می‌تواند به گسترش حوزه زبان و خط فارسی کمک کند؟

اگر طراحی یک خط بر اساس دانش صورت گرفته باشد به نظر من تأثیر فوق العاده‌ای خواهد داشت؛ خط‌های ما خیلی پتانسیل دارند شما نگاه کنید از سرکش کاف تا انتهای ی، ما سطرهای مختلف داریم، ببینید که چه چیدمان فوق العاده‌ای وجود دارد و چه فرم‌های بی‌نظیری می‌توان طراحی کرد. قلم را عوض کنیم یک دنیای جدید خلق می‌شود، تراش قلم را تغییر دهیم وارد یک دنیای دیگر می‌شویم، زاویه دستمان را کمی تغییر دهیم باز هم دنیای دیگری رقم می‌خورد و این‌ها تجربه‌هایی است که واقعا آن طور که باید صورت نگرفته است.

در این نمایشگاه جعبه‌ای از قلم‌های شما هم به نمایش درآمده است، درباره آن‌ها توضیح بدهید.

تمام قلم‌هایی که اینجا می‌بینید شخصی‌سازی شده‌اند، یعنی اگر دلم می‌خواست یک خطی را به صورت دو خطه بنویسم، یک قلم طراحی کردم که دو خط بتواند بکشد. نمی‌دانم ادامه این خط واقعا به کجا می‌رسد ولی در فکر این هستم که کاری که انجام می‌دهم شاخصه کار کورش قاضی‌مراد باشد. این خط، امضای من و اصلا لحن من است. فکر می‌کنم در گذشته هم اگر تنها به یک خط بسنده می‌کردند ما اکنون این تنوع خطی را نداشتیم.

و به عنوان پرسش آخر، آیا این خط قابلیت فونت شدن را نیز دارد و شما چنین تصمیمی دارید؟

واقعا دلم نمی‌خواهد این خط هیچوقت تبدیل به فونت شود زیرا‌‌ همان بلایی سرش می‌آید که سر حروف دیگر آمد، یعنی خط می‌افتد دست کسانی که خط را نمی‌شناسند و با ترکیب‌ها و اتصالات بد، آن را به کار می‌گیرند البته خیلی جالب است که برای تنوع فونتی، قلم‌هایی طراحی شود که واقعا فکر می‌کنم بسیار جای کار دارد و ما طراحان فونت بسیار خوبی هم داریم اما سرمایه‌گذار می‌خواهد. در پایان می‌خواهم تشکر ویژه‌ای از آقای اونیش امین الهی و خانم سحر راغبی داشته باشم که در برگزاری این نمایشگاه بسیار همراهی کردند.

گفتنی است، نمایشگاه خط‌نبشته‌های کورش قاضی‌مراد تا ۲۹ بهمن‌ماه ادامه خواهد داشت و علاقه‌مندان می‌توانند همه روزه از ساعت ۱۳ تا ۲۰ به نشانی خیابان آیت الله صالقانی، خیبان شهید موسوی شمالی، باغ هنر، خانه هنرمندان ایران مراجعه کنند.

انتهای پیام/

فرین روحانیان