سرویس فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین: " از پنجره هواپیمای سرنگون شده تو پریدم و روی جسد یک مرد فرود آمدم. با اینکه داخل هواپیما تاریک تاریک بود فهمیدم مرده است. چراغ قوهام را روشن کردم و دیدم اشتباه نکردم. کمک خلبان بود که بین صندلیش و بدنه خرد شده هواپیما له شده بود. در حالی که جسد قیمه قیمهاش را با یک پتو میپوشاندم از خودم میپرسیدم چند جسد دیگر روی دستم دارم." آغازی جذاب ، تکان دهنده ، کنجکاوی برانگیز و احتمالا نامتعارف برای کتابی که دارای رده سنی ده تا بیست سال است.
"شب بی پایان" اثر آلیستر مکلین برای این رده سنی نوشته نشده و ناشر انگلیسی برای مناسب شدن کتاب برای این رده سنی آن را خلاصه و بازنویسی کرده است. این کتاب در سال 1373 و با ترجمه "حسن افشار" در ایران منتشر شده و در سال 1377 هم تجدید چاپ شده. آلیستر مکلین نویسنده مشهور انگلیسی زبان آثار مشهوری در ژانر ادبیات جنایی دارد که از مشهورترین آنها میتوان به"قتل در آمستردام" یا "عروسک در زنجیر" اشاره کرد.
هچنین کتابهای جنگی وحادثهای نیز در میان کتابهای مکلین وجود دارد مانند یکی دیگر از مشهورترین آثارش" توپهای ناوارون". و احتمالا "شب بیپایان" چکیدهای از تجربه او در این دو ژانر متفاوت اما سرگرمکننده و عامهپسند است. در مقدمه این کتاب آمده است:" شب بیپایان در یخپهنههای قطب شمال میگذرد.
مردانی که به ماموریتی علمی به سرزمین برف و یخبندان و سرما و کولاک فرستاده شدهاند ، پس از سقوط یک هواپیمای مسافربری در مییابند که بر خطرهایی که تاکنون میشناختهاند خطر تازهای افزوده شده است." نسخه کوتاه شده یک اثر ادبی قطعا انتخاب دقیقی برای قضاوت و درک چند و چون کیفیت هنری اثر و نویسندهاش نیست اما این کتاب به دلیل استفاده هوشمندانه مکلین از عناصر مختلف روایی مثل فضا سازی جذاب و ایجاد حس باور پذیری و همچنین حس تعلیقی که از ابتدای داستان با آن آغاز درخشان تا کلمه و نقطه آخر ادامه دارد و هر لحظه به آن افزوده میشود حتما انتخابی دقیق و کاملا مناسب برای یک نوجوان و علاقه مند کردن او به کتاب و کتاب خوانی ودر کل مطالعهای لذت بخش است.
با نگاهی به آثار مکلین و مطالعه تعدادی از کتابهایش این موضوع به چشم میآید که تمام آثار او را میتوان در طبقه بندی موسوم به "ادبیات ژانر" قرار داد و بررسی کرد. "هر اثر را باید با توجه و تمرکز بر خود اثر و قوانین برآمده از متن آن بررسی و نقد کرد" این موضوع بارها توسط نظریه پردازان متاخر ادبی گفته شده. اما در"ادبیات ژانر" معمولا اثر را با توجه به عناصر و مولفههای ژانر آن که از آثار پیشین متعلق به آن ژانر استخراج شدهاند مورد بررسی قرار میدهند. و مگر قسمت زیادی از آنچه ما امروز در مورد ادبیات میدانیم و "فرمالیستها" و ساختارگراها" از آن به عنوان دانش یاد میکنند با توجه ژانرومفاهیم مشترک در میان آثار مختلف ادبی به دست نیامده است؟
در کل قسمتی از دانش ادبیمان را مدیون این نوع از ادبیات هستیم که غالبا به دلیل جذابیت عامه پسند و پرفروش بودن توسط بسیاری از منتقدین ادبی انکار میشوند و با آثار بی ارزش و مصرفی یکی دانسته میشوند. جذابیتی که از داستان پر تعلیق این آثار سرچشمه میگیرند. عنصری که حتی اگر در آثار مدرن و آوانگارد ادبیات داستانی نبود احتمالا برای همیشه نا شناخته باقی میماندند. آثار مکلین در غرب بسیار پر فروش هستند و تقریبا از تمام آثار او در هالیوود اقتباس سینمایی انجام گرفته است.
انتهای پیام/
محمد قاسمی