سرویس فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین: "آوازها و مقامه‌ها" که گزیده‌ای از اشعار حسین رسائل را در دوره‌های مختلف شعر او شامل می‌شود طبیعتا تصویر جامع‌تری از او به عنوان یکی از شاعران "موج نو" در کنار شاعران دیگر این موج شعری یعنی "احمد رضا احمدی" و "محمدرضا اصلانی" ترسیم می‌کند.

"آوازها و مقامه‌ها" که در سال 1385 منتشر شد در نسبت با "آوازهای پشت برگ‌ها" که تقریبا نیم قرن از اولین و آخرین انتشارش می‌گذرد تصویر به روز و جامع‌تری از "رسائل" در ذهن مخاطب ترسیم می‌کند، اما همین وقفه چهل و اندی ساله در تجدید چاپ این مجموعه شعر از سویی و اهمیت و ارزش بازخوانی و بررسی موج یا جنبشی هنری با توجه و تمرکز به سرچشمه و خاستگاه‌های آن از سویی دیگر، مجموعه "آوازهای پشت برگ‌ها" را واجد اهمیت و ارزشی خاص می‌کند تا هم فرصتی را برای بررسی و نقد این مجموعه شعر متاسفانه مهجور فراهم کند و از طرف دیگر هم با استفاده از این زمان سپری شده نسبت به چاپ اول و آخر ( به استثنا نسخه دیجیتال این مجموعه که امسال منتشر شد) و پس از گذشت نزدیک به نیم قرن از انتشار آن اینبار با نگاهی در زمانی و تاریخی و با استفاده از نظریه‌های متاخر ادبی بار دیگر و اینبار به دور از نگاه و قضاوت‌های ذوق زده و زود گذر نگاهی دقیق‌تر به این مجموعه و در کنار آن نگاهی نقادانه به حرکت یا جنبش موسوم به "موج نو" بیندازیم، چرا که "موج نو" به عنوان حرکتی آوانگارد و نوآور و بیشتر تحت تاثیر ادبیات غرب یا به تعبیر دقیق‌تر ادبیات فرانسه و خصوصا شعر آن با گفتمان غالب نقد ادبی آن زمان یعنی دهه چهل در تضاد بود زیرا جریان غالب نقد ادبی آن زمان در نگاهی انتفاعی و ابزاری به هنر خلاصه می‌شد که هنر را وسیله ای برای سرعت بخشیدن به تغییر و تحولات اجتماعی می‌دانست.

این گفتمان غالب را می‌توان در سه جریان فکری مختلف توضیح داد.

1- گروهی که با نگاهی حزبی و سراسر سیاسی به ادبیات می‌پرداختند و "رئالیسم سوسیالیسم" را غایت هنر می‌پنداشتند. طبیعی است که مردمان روستا یا حاشیه نشینان شهرو سرگذشتشان بیشتر مورد توجه این دسته بودند.

2- گروهی که بدون وابستگی حزبی و سیاسی از ادبیات به عنوان وسیله ای برای نقد قدرت بهره می‌بردند و تفاوتشان با گروه اول در خلاقیت و تخیل هنری‌شان بود که آثارشان را به خصوص در ادبیات داستانی ماندگارکرد. و گروه سوم هم ازادبیات به عنوان وسیله ای برای نقد وضعیت موجود انسان و خلق تصویری از مدینه فاضله استفاده می‌کرد.

دسته سوم فردیت انسان مدرن را می‌شناخت و آثارشان هم آمیزه‌ای از همین فردیت و جهان وطنی و انسان گرایی بود. ودر این شرایط بود که موجی نو کم کم در مجلات ادبی شکل گرفت و در سال1341 با مجموعه "طرح" از یکی از شاعران موج نو احمدرضا احمدی این نگاه تثبیت شد. اما "موج نو" که حرکتی اختصاصا شعری بود انگار برآمده از طبقه متوسط شهری بود که جوانان کم سن و سالش هم حالا فردیت یافته بودند. برای اینها ادبیات وسیله نبود که خود غایت و هدف بود. واین یکی از دلایل توجه موج نو به شعر بود چراکه در این نگاه حالا کلمات خود ارزش بودند و موج نو حیثیت کلمه را همانگونه که مدرنیست‌های امریکایی به آن اعتقاد داشتند به آن باز گرداند و اینها برای کلمه به عنوان کوچکترین واحد زبانی اهمیت ویژه‌ای قائل بودند و آنرا واجد بار احساسی وعاطفی می‌دانستند ودر نهایت این بار احساسی و عاطفی کلمه را یا به جای معنی می‌گذاشتند یا از آن‌هم مهم‌تر می‌دانستند.

احمدرضا احمدی، محمدرضا اصلانی و حسین رسائل از مهم‌ترین نام‌های موج نو هستند که از این میان رسائل و تنها اثر چاپ شده در طول حیاتش " آوازهای پشت برگ‌ها" کمتر شناخته شده و مورد نقد و بررسی قرار گرفته. "آوازهای پشت برگ‌ها" مجموعه‌ای‌ست که با زبان و لحنی و پیامبرگونه سروده شده و این زبان با هماهنگی کامل با تم محوری مجموعه به کار گرفته شده و ارجاعات مستقیم و غیرمستقیم به آیات قرآن و داستان‌هایش به خصوص داستان‌هایی که پیش از قرآن در عهد عتیق نیز آمده‌اند.

ارجاعات رسائل به کتاب های مقدس یعنی عهدعتیق ، عهد جدید و قرآن هرکدام با نشانه‌هایی در متن همراه می‌شوند وهرکدام عصریا دوره‌ای را نمایندگی می‌کنند. برای مثال عهد عتیق به علت داستان‌هایی که در آن روایت می‌شود مثل داستان نوح و یونس و... با نشانه دریا در متن ظاهر می‌شود. برای عهد جدید هم به "جنگل‌های زیتون" و "مشعل‌های دودین" اشاره می‌شود وعصر قرآن هم با اشاره‌هایی چون صحرا ، دانه‌های شن و نخل همراه می‌شود.

اما اشاره و ارجاع به آرکیتایپ‌های مذهبی در شعر" رسائل" نه انتقادی و ساختار شکن هستند و نه از جنس بازآفرینی و دلالت معنایی مستقیم بلکه "رسائل" در همان لحظه ارجاع و اشاره یا آشنایی زدایی می‌کند و یا بار عاطفی و احساسی به آن اضافه می‌کند که در متن اصلی و مرجع وجود ندارد. آشنایی زدایی از عناصر و تصاویر آشنا که ذهن به آنها عادت کرده از دیگر خصوصیات شعر مدرن و همچنین از مهم‌ترین شگردهای "رسائل" است. زیرا در سایه همین عادت و تکرار است که ذهن فرصت اندیشیدن به امور و اشیا را از دست می‌دهد و آشنایی زدایی از آنها بار دیگر فضایی برای اندیشیدن و باز اندیشیدن ایجاد می‌کند. "رسائل برای آشنایی زدایی تمام حواس و احساسات را قلمرو خود می‌داند و آنها را به بازی می‌گیرد.

"ومن تیک تاک / ساعتی را می‌شنیدم/ که شکل برگ داشت و رنگ سرخ"/. یا در شعری دیگر: و هلهله نور/ که مثل خنده زنبورهاست/. و طبیعی است که شاعری که آشنایی زدایی از مهمترین عناصر شعر اوست و برسربرگ مجموعه اش نوشته"شب- برای من و تو تازه نیست" سراغ داستان‌هایی شنیده شده برود که برای بار دیگر آنها را شنیدنی کند. مثل اول ، دست اول. و اشاراتش طوری باشد که یقه‌ات کند و مغزت را قلقلک بدهد آن‌قدر که مجبور بشی برای فهمیدن تمام حواست را بکار بگیری.

در ماه‌های سخت پنجره پیراهنت را -- به باد دادم و باد - بوی پیراهنت را - تا کوه برد وپشت کوه نشست و های‌های گریست

انتهای پیام/

محمد قاسمی