سرویس تجسمی هنرآنلاین: نمایشگاهی با آثاری از هنرمندان جریان‌ساز و شاخص کشور که سنت را فراموش نکرده‌اند و به هر نحوی آن را از دریچه معاصر دیده‌اند، یا سنت را ستایش کرده‌اند و حضورش در دوران امروز را فرض می‌دانند و در فرم، رنگ، متریال و محتوای آثار معاصر جایی به آن اختصاص داده‌اند یا اینکه نگاه انتقادی به سنت را در آثار معاصر به تصویر کشیده‌اند. آثار عمده هنرمندان معاصر ما از سه نسل در مهمترین مرکز هنری کشور چند ماه به نمایش درآمد اما اگر رسانه‌ها و سایت‌ها و رسانه‌های الکترونیکی را زیر و رو کنید به تعداد انگشتان یک دست نقد و تحلیل درباره این نمایشگاه و آثار پیدا نمی‌کنید.

این وضعیت درباره نمایشگاه قبلی موزه هنرهای معاصر تهران یعنی نمایشگاه آثار چاپ دستی هنرمندان شاخص و نامدار جهان و نمایشگاه‌های دیگر هم وجود داشت. رسانه‌ها به چند خبر و معدود گزارش و گفت‌وگو برای آغاز و پایان یک نمایشگاه اکتفا می‌کنند و دریغ از نقدی که در رسانه‌ها بخوانیم. گالری‌ها هر هفته چندین نمایشگاه برگزار می‌کنند و خبر و گزارش تعدادی از آنها در رسانه‌ها منتشر می‌شود اما به نسبت این تعداد نمایشگاه چند نقد در رسانه‌ها می‌بینیم. خواه نقد نمایشگاه و رویداد باشد خواه نقد آثار. جز اندک مطالبی در برخی رسانه‌های هنری و تجسمی که بخشی از آنها هم در حد یک معرفی نمایشگاه‌اند، تحلیلی نوشته نمی‌شود. چند وقتی است که بعضی رسانه‌ها طرف هنرهای تجسمی را دریافته‌اند و بعضی گالری‌ها و فضاهای هنری هم به نقش موثر اطلاع‌رسانی و رسانه‌ها در پیشرفت کارشان پی برده‌اند و هنرهای تجسمی بیشتر از قبل دیده می‌شود، هر چند در این جریان مواردی هم دیده می‌شود که با رفتار حرفه‌ای و اخلاقی روزنامه‌نگاری و یا فعالیت هنری هماهنگ نیست. تلویزیون هم این روزها برنامه‌هایی برای هنرمندان و هنردوستان و دست اندرکاران هنر دارد، که حالا یا از سر برنامه‌ریزی و توجه به هنر در برنامه‌ریزی کلان رسانه یا از سر اتفاق و بر اساس نظرات تهیه‌کننده‌ها و مدیران گروه یا شبکه است. فارغ از اینکه اختصاص ساعتی از تلویزیون به هنر و رویدادهای هنری بالقوه می‌تواند تاثیر و اهیمت داشته باشد، اما آنچه این اهمیت و تاثیر این برنامه‌ها را به فعل و عمل می‌رساند، انتخاب موضوع و سو‍ژه، میهمانان و کارشناسان، مجریان آشنا به موضوع و میهمان و آشنا به گفت و گو است که در قسمت‌هایی از برنامه‌های هنری در این مدت دیده می‌شود.

چند شب پیش گفت‌وگوی مهدی مقیم‌نژاد با مسعود زنده‌روح کرمانی، مدیر انجمن عکاسان ایران را می‌دیدم که بسیاری از شرایط و مشخصه‌های یک گفت‌وگوی حرفه‌ای را داشت. انجمن عکاسان ایران به عنوان تشکل غیر دولتی عکاسان سوژه گفت‌وگو بود. گفت‌وگو وحدت موضوع داشت و فقط درباره انجمن عکاسان ایران بود و مجری از شاخه‌ای به شاخه دیگر نمی‌رفت.

مجری کارشناس، میهمان و موضوع را جامع و کامل می‌شناخت و نتیجه گفت‌وگویی بود که هنرمندان و عکاسان یا علاقه‌مندان عکاسی بعد از برنامه می‌توانستند با اطلاعات بیشتری درباره ضعف‌ها، برنامه‌ها و کارکرد انجمن درباره این تشکل غیر دولتی هنری داوری داشته باشند. در مدتی که از پخش برنامه "به وقت مهتاب می‌گذرد" قسمت‌هایی بوده که از نگاه و رویکرد حرفه‌ای دور نبوده است. حالا که رسانه‌ها با هر هدف و نیتی بیش از گذشته هنرهای تجسمی را می‌بینند، جای خالی نقد نمایشگاه‌ها و آثار هنری بیشتر دیده می‌شود.

انتهای پیام/


مجید فروغی