سرویس تجسمی هنرآنلاین : گالری‌های تهران دیروز ۲۱ آذر میزبان افتتاح نمایشگاه‌های متنوع تجسمی شدند. از این میان ۸ مجموعه به نمایش درآمده در گالری‌های را با هم مرور می‌کنیم.

ماشین‌های عبث در گالری ماه مهر

گالری ماه مهر شامگاه جمعه ۲۱ آذر شاهد افتتاح نمایشگاهی از آثار شاگردان پرویز تناولی بود. "ماشین‌های عبث" عنوانی است که برای این نمایشگاه انتخاب شده است. عنوانی که کاملا با آثار به نمایش درآمده در آن هماهنگ است زیرا در این نمایشگاه مجموعه‎ای از حجم‎های مکانیکی به نمایش گذاشته شده است، این حجم‎‌ها هم اثر هنری هستند و هم ماشین‎هایی دقیق و مهندسی شده.

پروژه "ماشین‌های عبث" حاصل یک دوره کلاس مجسمه‌سازی است که گروهی از هنرمندان جوان نزد پرویز تناولی گذرانده‌اند. در این پروژه هر هنرجو طرح یک حجم مکانیکی را ارائه و سپس با کمک یک مهندس مکانیک آن را اجرا کرده است. طرحی که ویژگی اصلی و در حقیقت موضوع آن عبث بودن است. ماشین‌ها ابزاری هستند که آدمی هر یک از آن‌ها را برای منظوری ساخته است، ماشین‎‌ها کارهای آدمیان را برعهده گرفته‎اند و چرخ‌های صنعت را می‌‎چرخانند، ماشین‎های این نمایشگاه با وجود آنکه از همه پیچیدگی‎های هر ماشین دیگری در جهان برخوردارند اما کاری انجام نمی‌‎دهند آن‌ها در روزگاری عبث، هیچ هدفی ندارند، کاری بیهوده را تکرار می‌‎کنند و گویی بیهودگی‎های عمر ما را به ما گوشزد می‌‏کنند.

فریش البرز کوه، مسیح احمدی، آتنا اخوان، کوروش آمری، فریده امینیان طوسی، مهروز بلادی، سیاوش جرایدی، آزاده دشتی، سارا رزمی، زینب صادقی، لیلی طاهری، مینا طلایی، فرداد علوی، شاهین قاسمی، امیر موسوی‌زاده و نگار نادری‌پور هنرمندانی هستند که آثارشان در نمایشگاه "ماشین‌های عبث" به نمایش درآمده است.

به یاد ایرج زند در گالری هفت ثمر

هر سال گالری ۷ثمر میزبان دوستان و شاگردان ایرج زند است. ایرج زند فارغ‌التحصیل رشته‌ نقاشی از دانشکده‌ هنرهای زیبای پاریس بود که دوره‌های تخصصی فرسک، نقاشی دیواری و ویترای (نقاشی پشت شیشه) را در دانشکده‌ هنرهای زیبای پاریس و دانشگاه بوزار گذرانده بود.

شکوفه رخام که مانند ۴ سال گذشته وظیفه گردآوری آثار دوستان و همکاران این هنرمند از دست رفته را دارد نقاشی‌هایی از همایون سلیمی، حسینعلی ذابحی، حسین ماهر و حسین مجنی را گرد آورده و آثاری از دوستان صمیمی وی همچون هما توکلی، یوسف شریف کاظمی، کیوان آزاد و مهدی پازوکی در کنار بقیه روی دیوار‌ها به چشم می‌خورد.

از جمله آثار برجستهٔ این هنرمند می‌توان به مجموعه مجسمه‌های فلزی او اشاره کرد که حاصل برش و خمکاری صفحات دو بعدی و در نتیجه تبدیل آنان به احجام و فرم‌های سه بعدی است. بر خلاف بیشتر گونه‌های دیگر مجسمه، آثار زند از تمامی جهات دیداری قابل برداشت و دارای هویت‌اند. او در آخرین نمایشگاه خود از پلکسی گلاس به جای صفحات فولادی نیز استفاده کرده بود.

مجسمه‌های بزرگ شهری او در تهران و اصفهان و نیز دیوارنگاره‌هایش، در متروی تهران، کلیسای سنت‌ماری فرانسه و نمازخانه سنت‌پل ماندگار شده‌اند. این نقاش و مجسمه‌ساز از شاگردان محسن وزیری‌مقدم از هنرمندان مدرنیسم قدیمی ایران در دوره‌های هنرستان و دانشگاه تهران بود قرار است حرکت وسیعی بصورت یک نمایشگاه در سال آینده با همکاری دوستان و خانواده این هنرمند انجام شود که در خانه هنرمندان به نمایش در می‌آید. زند در سال ۸۵ در سن ۵۶ سالگی بعلت سرطان درگذشت.

نقاشی و مجسمه‌های محسن امینی در گالری گلستان

گالری گلستان از دیروز ۲۱ آذر پذیرای آثار محسن امینی شده است. ۲۲ اثر که ۱۱ تای آن نقاشی و ۱۱ تای آن مجسمه است حاصل آخرین نمایشگاه این هنرمند ۳۳ ساله است.

در نقاشی‌ها ما شخصیت‌های تاریخ هنر را می‌بینیم که در روی تخت بیمارستان در حال مداوا شدن هستند. امینی در پاسخ به اینکه چرا همه بیمار در روی تخت هستند می‌گوید این کار‌ها محصول سالهای بیماری من در بیمارستان است که ایده‌پردازی و طراحی اولیه آن را در ان دوره انجام دادم و بعدا بر روی بوم اجرا کردم. شاید این شخصیت‌ها هم بیمار هستند و نیاز به مداوا دارند.

مجسمه‌ها که از دور شبیه سرامیک است در واقع پاپیه ماشه است که با روکشی از پولیس‌تر پوشانده شده و همگی ارتفاعی کمتر از یک متر دارند. این هنرمند که دانش آموخته طراحی صنعتی است و تحصیلات کار‌شناسی ارشد را در رشته پژوهش هنر به پایان رسانده درباره مجسمه‌ها می‌گوید: در ان دوره پاپیه ماشه چون تنها مادهٔ سالمی بود که می‌توانستم با آن مجسمه بسازم و پزشک اجازه استفاده از آن را به من می‌داد لذا بیشتر این حجم‌ها با خمیر کاغذ درست شده‌اند.

تدریس طراحی و ساخت جواهر در دانشگاه سمنان و تاریخ هنر و مجسمه سازی در دانشگاه هنر شیراز از دیگر فعالیت‌های امینی است.

حیوانات خانگی در گالری ۲۶

حیوانات همچنان قرن‌های گذشته هنرمندان را مفتون خود می‌کنند. تا جایی که حامد شهیر هنرمند آذری نام نمایشگاهش و موضوع آثارش را حیوانات اهلی انتخاب می‌کند.

گالری تازه تاسیس بیست و شش در فرمانیه که گویا نامش را از روی شمارهٔ پلاکش انتخاب کرده جمعه شب میزبان نقاشی‌های این هنرمند جوان بود. شهپر بیست و نه ساله که در هنرستان میرک درس خوانده تحصیلات تکمیلی‌اش را در نوشهر و در رشته گرافیک گذرانده است ۳۳ اثری که در اندازهٔ واحد ۳۵ در ۵۰ سانتی‌متر هست و با ترکیب مواد روی مقوا کار شده‌اند دغدغهٔ وی به حیوانات وحشی را نشان می‌دهد حمیدرضا کرمی کیوریتر دربارهٔ این هنرمند می‌نویسد: نقاشی‌های حامد شهپر در عین آنکه نمایانگر چیره دستی او در طراحی و دقیق‌پردازی در بازنمایی سوژه‌های حیوانی است حکایت از توجه هنرمند به قلمرو غیریتی دارد که ظرفیت‌های بی‌شمار و ظرایف فراوان را برای بیان هنرمندانه پیش می‌نهد.

فانتزی‌های او‌گاه انباشته از حیواناتی هستند که در گیر و دار استحاله‌ای نرم از مرز‌های جسمیت فرا می‌روند و از قالبی به قالب دیگر در می‌آیند تا استعاره‌ای از دگرگونی خصیصه‌ها شوند.

۷ نمایشگاه انفرادی و چند نمایش گروهی در کارنامه حامد شهپر به چشم می‌خورد و تا کنون در چند جشنواره برگزیده شده است.

"هیچ الهه‌ای آزاد نیست"

الهام حاج اسماعیلی هنرمند رفسنجانی با آثار زنانه‌اش به گالری شلمان آمده و از ۲۱ آذر ۱۳ تابلوی رنگ و روغنش را به دیوارهای این گالری در معرض دید فرار داده است.

آثار این هنرمند که حالتی از اکسپرسیون دارد در اندازه ۶۰ در ۸۰ با تکنیک رنگ روغن روی بوم کشیده شده و درباره محدودیت زنان است که البته ربطی به زمان و مکان و تاریخ ندارد و حاج اسماعیلی معتقد است این محدودیت زن بواسطهٔ جنسیتش است و ویژگی زن محدودیت زاست.

این نقاش که کار‌شناسی ارشدش در رشته پژوهش هنر هست می‌گوید اگر همه ویژگیهای زنانگی را هم از زن سلب کنیم باز آن محدودیت هست و من خواستم این محدودیت خلقت را در آثارم به نمایش بگذارم.

وی سابقه یک نمایشگاه انفرادی در کرمان را دارد.

سیاهچاله و کهکشان در گالری شکوه

پسکوچه‌های فرمانیه شبی کهکشانی داشت. جواد علمداری با نقاشی‌های آسمانی‌اش به گالری شکوه آمده بود تا شکوه آسمان را بر روی بوم به بینندگان آثارش نشان دهد.

علمداری هنرمند ایرانی ساکن ترکیه ۶ سال درباره سیاهچاله‌ها مطالعه کرده که حاصل آن نمایشگاهی با عنوان فریاد کهکشان است.

خودش دراین باره می‌گوید: سیاه چاله‌ها ناحیه‌ای از فضا و زمان است که جرم در آن فشرده شده است. سیاه چاله‌ها علاوه بر مباحث علمی از نظر هنر و زیبایی‌شناسی، حس زیبایی درونی در من ایجاد می‌کرد که به نقاشی از سیاه چاله پرداختم. وقتی ستاره‌ای در حال مرگ تمام انرژی هسته‌ای خود را مصرف کرده با نیروی خود در هم پاشیده و زیر وزن خود از داخل منفجر می‌شود.

این نقاش سی ساله که دیپلم گرافیک از هنرستان میرک تبریز دارد قبلا در ترکیه دو نمایشگاه انفرادی برپا کرده است و این دومین نمایشگاه او در زادگاهش ایران است.

۱۹ کاری که روی دیوار به چشم می‌خورد کهکشان و سیاه چاله و عظمت کیهان را به رخ می‌کشد و با پاشیدن و ریختن رنگ به سطح بوم بدون برخورد فیزیکی قلم مو صورت گرفته و این نقطه‌ها در واقع سیارات و ستاره‌ها را تداعی می‌کند. تعدادی از آثار روی بوم و در قطع ۱۳۰ در ۱۷۰ و تعدادی بر روی کاغذ که کوچکترینشان ۴۴ در ۴۳ هست.

آثار علمداری را می‌توان اکسپرسیونیم انتزاعی دانست که کاملا برگرفته از ذهن و نوع برداشتش از معلوماتی که نسبت به سیاه چاله‌ها دارد نقاشی شده است.

تقدیر "در گالری ماه"

نقاشی‌های عسل فلاح که در گالری ماه به نمایش درآمده در اولین نگاه به واسطهٔ ویژگی شگرف، تکنیک روان و در عین حال ماهرانه و تا حدی غیر معمول خود، بسیار شگفت انگیزند. تکنیک وی قدرت یافته از میزان تأثیر و کمکی است که او از تکنیک‌های نقاشی اصیل و سنتی ایرانی (مینیاتور) گرفته است.

اما عسل فلاح به نوعی با وجود ابعاد بزرگ آثارش، همچنان به این تکنیک وفادار است و نقاشی‌هایی پر از جزییات خلق می‌کند همانند بسیاری از آثار زنان هنرمند ایرانی، در نقاشی‌های او نیز، زن به عنوان شخصیت اصلی مطرح می‌شود. با نمایش مکرر چهرهٔ یکسان یک زن در اغلب نقاشی‌های عسل فلاح، به روشنی می‌توان دریافت که او در واقع در آثار خویش، نما و نمایشی از دنیای درون خود را به تصویر می‌کشد. زن در هیئت و نمایی واقعی، اما در میان رویاهایی که گویی لباس واقعیت بر تن دارند تعریف می‌شود.

او همواره در تعادل و گذار میان دو موقعیت متفاوت است. دنیایی سرشار از واقعیت‌های تلخ، آنجا که زیر بار اجتماع، خمیده و فشرده شده است و از سویی دیگر، دنیایی رویاگونه که در اولین نگاه همچون بهشتی ماورایی جلوه گر می‌شود. آسمان و افق دوردست، با بندهایی از جنس تردید، پر شده‌اند و گاهی حیوانات و درختانی که او را احاطه کرده‌اند، خود باعث گرفتاری و به بند کشیده شدن او شده‌اند و حتی گاهی طناب‌ها تمام بدن او را در بر می‌گیرند.

هر چند در نگاه اول، لطافت و آرامش نهفته در تمام جزییات، و ظرافت و نکته سنجی که در نقاشی‌های او موج می‌زند، بیننده را دعوت می‌کند تا خود را در رویاهای او غرق نموده و با او همزادپنداری کند، اما هنگامی که در پس این جزییات زیبا، اندوه تصویر شده در چهرهٔ زن نقاشی‌هایش را به بیننده می‌نمایاند، آرام آرام خواب و رویا را به واقعیت پیوند می‌زند و از حقایقی سنگین و اندوهناک، پرده بر می‌دارد.

"خورشید" در گالری آران

مجموعه‌ای از نقاشی‌های رامین رحیمی با عنوان "خورشید" در گالری آران به نمایش درآمده است. رامین رحیمی می‌کوشد در آثار خود به تولید حرکت بپردازد و از دنیای تصاویر تثبیت شده که در آن‌ها زمان متوقف می‌شود، دوری می‌نماید. هنرمند ما را به دیدن "خورشید" و حرکت ابدیش و پویایی آن دعوت می‌کند. دعوتی به دوباره دیدن ارتعاش نبض زندگی و هم زمان دعوتی به شیوائی زبان سکوت.

تمامی عالم در حرکت است، هر نقطه از کره زمین در حرکت است و سیاره ما به دور خورشید و خورشید به دور کهکشان راه شیری. تمامی مولکول‌ها و اتم‌ها که شالوده همه چیز را می‌سازند، در ارتعاش و تصادم‌اند، و با سرعتی که تاکنون برای بشر غیر قابل دسترس بوده، در حرکت مداوم هستند.

زندگی حرکت ابدی است. غایت هنرآن است که بتوان یک دقیقه مفهوم دار را در بستر سه بعد تسخیر کرد. هنر آمیزش اندیشه و حرکت است، چه این حرکت بدن یک نقاش با قلم موی نقاشی باشد چه حرکت قلم دیجیتالی هنرمند "سه بعدی ساز". در مجموعه‌ای از پرتره‌های متحرک دیجیتالی و با دو ویدئو، این هنرمند جوان حرکت مدوام زندگی و ضرباهنگ پیوسته طبیعت را، به یادمان می‌آورد: طلوع و غروب خورشید و بازگشت به نقطه سرآغاز.

انتهای پیام/