سرویس معماری هنرآنلاین: تهران شهری با قدمتی تاریخی است ولی پیش از اینکه کاوش‌های باستان‌شناسی در آن انجام شود به شهری مدرن بدل شده و آثار تاریخی پنهان و آشکارش در میان برج‌های بلند آن مدفون شده است. اخیرا در حفاری‌های اتفاقی به آثاری مربوط به دوران‌هایی پیش از صفویه برخورد شده که یک بار دیگر اهمیت تاریخی تهران را گوشزد می‌کند. گفت‌وگوی زیر با سیداحمد محیط‌ طباطبایی تهران‌شناس و یکی از پژوهشگران حوزه میراث‌ فرهنگی در همین زمینه است که می‌خوانید.

آقای طباطبایی چندی پیش در یکی از تهران‌گردی‌های آقای احمد مسجد جامعی به یکی از مساجدی برخوردند که گویا قدمتی بیش از آنچه نشان می‌دهد دارد و در لایه‌های زیرین پی‌های آن آثای از دوران سلجوقی دیده می‌شود. همین باعث شد که تحقیقات بیشتری صورت بگیرد و باستان‌شناسان را به یک سازه خشتی راهنمایی کرد که ظاهری متفاوت از معماری دوره صفوی و قاجاریه داشت که حدس زده شد این آثار مربوط به دوران سلجوقی باشد. همین طور جدیدترین خبر حاکی از این است که در حفاری‌های فاضلاب شهرداری در خیابان مولوی به سفالی برخوردند که قدمتی در حدود 400 سال دارد. به نظر شما می‌توان به غیر از حصار صفویه، قاجاریه و پهلوی، در تهران نشانه‌های دیگری یافت؟

پیش از هر چیز باید بگویم حصار متعلق به شهر است و پیش از دوران صفوی نمی‌توان هیچ حصار دیگری پیدا کرد مگر اینکه ما را به روستا پیوند بدهد. اهمیت تهران را به عنوان کانون اصلی زیست در پهنه فعلی شهر می‌توان به تعدد امام‌‍زاده‌هایی که در اطراف روستای تهران هستند نسبت داد. وجود امام‌زاده‌های سید اسماعیل، یحیی، زید و سید نصرالدین در روستای شیعه‌نشین تهران که در همجواری ری قرار داشت، از اعتبار و اهمیت این روستا پس از ویرانی و خاموشی شهر کهن ری خبر می‌دهد. شمیران هم در شمال تهران به اعتبار امام‌زاده‌هایش شیعه‌نشین بود اما اهمیت و اعتبار تهران را نداشت و حکم ییلاق را برای تهران داشته است. در محدوده اطراف محور جاده شمیران، روستاهای قلهک و قیطریه در فاصله تهران تا تجریش قبل از شکل‌گیری شهر وجود داشته‌اند. اما آبادی‌ها عشرت آباد و قصر قاجار به عنوان تفرجگاه‌های سلطنتی در اطراف این محور شکل گرفتند. مثل داوودیه و ملک امین الضرب. دو روستای دروس و زرگند نیز که از تهران قدمت بیشتری دارند آبادی‌های هستند که بعد از شکل‌گیری شهر و در دوران قاجار خبر آنها در متون یافت می‌شود. مکان‌هایی چون سید خندان نیز اطراق مسافران در فاصله تهران و شمیران بوده‌اند.

کدام قسمت تهران از قدمتی بیشتر برخوردار است؟

سابقه زندگی در روستای ده ونک بیش از تهران است. و تاریخ آن به قبل از دوران صفویه باز می‌گردد. مقبره قاضی صابر در ده ونک که در تاریخ 537 ه.ق وفات کرده است، گواه بر این مدعاست. به غیر از این روستای یوسف آباد و آبادی‌های بهجت آباد، امانیه، محمودیه و باغ فردوس جملگی پس از شکل‌گیری شهر و بعد از پایتختی تهران در دوران قاجار در اطراف جاده جدید شمیران و به تدریج شکل گرفته‌اند و رشد کرده‌اند. بعد از آن نیز محمدیه و باغ فردوس از سایر آبادی‌ها قدمت بیشتری دارد. از محمدیه دیروز اکنون هیچ نشانی باقی نمانده است به جز اسمش. محمدیه نام خود را از محمد شاه قاجار گرفته است. محدوده محمدیه هم به درستی مشخص نیست. آبادی جلالیه هم سمت شرق تهران بوده است که نهر آب کرج از میان آن می‌گذشته است. بنابراین می‌بینیم که از هر سمتی که برویم به روستا می‌رسیم و حصار شهری وجود ندارد.

در مورد مواردی که احمد مسجد جامعی در تهران‌گردی به آن برخورده است چه نظری دارید؟

در مورد این صحبت که مسجدی در دروازه دولاب یافت شده که مربوط به دوران سلجوقی است باید گفت این موضوع هنوز از طرف میراث فرهنگی مورد کاوش و باستان‌شناسی دقیق قرار نگرفته است و این اظهار نظرها پیش از کاوش‌های دقیق باستان شناسی نباید مبنای نظر قرار بگیرد. متاسفانه مشکلی که وجود دارد این است که در شهری مثل شهر تهران کاوش‌ها توسط باستان شناسان انجام نمی‌شود و بی‌اینکه باستان‌شناسی را خبر کنند یا حتی میراث فرهنگی را در جریان بگذارند خاک‌برداری‌هایی صورت می‌گیرد. کاوش‌های باستان‌شناسی دقیقی بر روی شهر تهران صورت نگرفته چون اصلا این فرصت ایجاد نشده است و به سرعت شهر مدرن در دل آن پدید آمده است.

به نظر شما در شهر تهران می‌توان به آثاری مربوط به پیش از دوران صفوی دست پیدا کرد؟

قطعا در تهران آثار قدیمی یافت می‌شود. محله شمیران، قیطریه، دروس، خرم ده و سایر محله‌های قدیمی تهران هیچ‌گاه مورد کاوش باستان‌شناسی قرار نگرفته است. نکته‌ای که باید یادآور شوم این است که در همه جای ایران هنوز می‌توانید به آثاری بربخورید که قدمتی هزار ساله دارد. پس این امکان وجود دارد که در تهران نیز به آثاری قدیمی برخورد کنید که در انبوه شلوغی‌های این شهر مدفون شده است و حتی ممکن است قدمت آن هزار ساله باشد.

اخیرا سفالی در منطقه چاله میدان کشف شده که باز اخبار حاکی از این است که این سفال قدمتی نزدیک به 400 سال دارد. نظر شما در این رابطه چیست؟

در این خاک‌‌برداری‌ها و باستان‌شناسی‌های اتفاقی و یا از قبل برنامه‌ریزی شده، کارشناسان میراث فرهنگی حضور ندارند و کاوش‌ها به نظر من غیر اصولی و غیر کارشناسی صورت می‌گیرد. این موارد باید مورد بررسی دقیق‌تر قرار گیرد و فعلا نمی‌توان در موردش نظری داد. به این مکان می‌گویند چاله میدان همانطور که از اسمش پیدا است یعنی محل گود. شاه طهماسب یکم توجه‌اش به باغات تهران جلب می‌شود و دستور می‌دهد ساختمان بارویی به دور شهر ایجاد کنند. برای ایجاد این حصار از دو منطقه داخل شهر خاک‌برداری می‌کنند یکی چاله میدان و دیگری چاله حصار. منتهی وقتی می‌گویند میدان نباید همین میدان‌های امروزی به ذهن برسد. چاله میدان جای مکث و تعامل بوده است. قشر اجتماعی خاص خودش را داشته است و موقعیت اجتماعی و مکانی ویژه‌ای بوده است. بقعه سید اسماعیل در این محله قرار دارد که اهمیت محله را نشان می‌دهد. اما متاسفانه آنجا نیز همچون سایر مناطق تهران بررسی نشده و اگر خاک‌برداری و کاوشی هم صورت بگیرد میراث در جریان نیست.

شما در جریان موضوع کاخ ثابت پاسال نیز گفتید میراث فرهنگی و خودتان در جریان وجود این کاخ نبوده‌اید. دلیل این موضوع چیست و چرا خانه‌ای به آن بزرگی از نظر میراث پنهان مانده بود؟

من در آن مصاحبه گفتم تاکنون داخل این خانه را ندیدم و هر چه بوده است در مورد شنیده‌ها است. دلیلش این است که این خانه تا سال‌ها در اختیار وزارت اطلاعات بوده است. طبیعی است که نتوانیم از آن اطلاعی داشته باشیم. شنیده‌ها حاکی از این است که این خانه باغ وسیعی است با معماری کپی‌برداری شده اما به هر حال از آنجایی که این خانه یک خانه باغ وسیع است میراث باید از آن حمایت کند و به عنوان فضای تنفسی منطقه جردن از آن حفاظت شود. این باغ جدای از این که متعلق به چه کسی است بنای ارزشمندی است که وقایع سیاسی و اجتماعی مهمی در آن اتفاق افتاده است و می‌تواند ثبت شود و به مکانی فرهنگی تبدیل شود.

انتهای پیام/