سرویس معماری هنرآنلاین: بابک شکوفی طراح سینمای آزادی درباره بافت تاریخی ایران و ناپدید شدنش در دوره های مختلف نظری متفاوت دارد که در زیر می خوانید.

چرا در شهرهای بزرگ دیگر چندان از بافت‌های شهری کهن و تاریخی خبری نیست و آثار تاریخی معماری عمدتا به تک بناها یا معدودی راسته بازار محدود شده‌اند و بافت‌های مسکونی که بخش عمده شهر را تشکیل می‌دهند عمدتا تازه ساز هستند؟

فکر می‌کنم اگر بخواهیم فراتر از احساسات به ریشه‌های زیربنایی این اتفاق فکر کنیم و دلیل حذف وسیع بافت‌های مسکونی تاریخی در شهرهای بزرگمان را جستجو کنیم باید به این نکته بسیار بسیار مهم توجه کنیم که ما برخلاف اروپاییان در کشورمان دوره رنسانس را تجربه نکرده‌ایم و به لحاظ تاریخی عملا قرون وسطای ما بدون هیچ واسطه‌ای به عصر جدید و مدرن دوخته شد.

طی نکردن تاریخ اروپا و رسیدن همزمان ما با دنیای مدرن چرا باید به تخریب بافت‌های تاریخی‌مان بینجامد؟ به خصوص که اگر بخواهیم از اروپاییان و زندگی مدرن اروپایی تقلید هم کرده باشیم می‌بایستی بافت بافت تاریخی خودمان را حفظ کنیم همانطور که آنها حفظ کرده‌اند.

احتمالا بسیاری از ایرانی‌ها که در پایتخت‌ها و شهرهای بزرگ اروپایی شاهد بافت‌های مسکونی تاریخی هستند که به طور وسیعی حفظ شده‌اند و نقش نخست در هویت بخشی به فضای شهری را ایفا می‌کنند، با حسرت به تخریب و غیاب بافت‌های مسکونی تاریخی در شهرهای بزرگ ایران فکر کرده‌اند.

این دقیقا چیزی است که می‌توان در ساختن شهرهای مدرن از آن الگو گرفت. پس مشکل در کجاست و این همزمانی رسیدن ما به دوران مدرن چه تاثیراتی داشته است؟

بهتر است برای روشن‌تر شدن موضوع به این بپردازیم که گذر از دوران قرون وسطی به دوران مدرن به چه صورت اتفاق افتاد. در دوران رنسانس که حدود سیصد سال طول کشید در شهرهای بزرگ اروپایی چند تحول مهم اتفاق افتاد. یکی این که تراکم ساختمانی مسکونی از یک و دو طبقه که مشخصه بافت قرون وسطایی بود به حدود چهار و پنج طبقه افزایش یافت و الگوی جدیدی به نام آپارتمان متولد شد. دیگر اینکه شکل معابراصلی از گذرهای پر پیچ و خم کم عرض که مناسب حرکت پیاده یا چهار پایان بود به خیابان‌های نسبتا صاف و عریض‌تری تغییر یافت که حرکت راحت‌تر وسایل نقلیه چهار چرخ و ارابه‌ها را امکان پذیر می‌کرد.

پس منظور شما این است که بافت تاریخی ما نتوانسته است با بافت مدرن خودش را همسو کند و به همین دلیل محکوم به ویرانی است؟

بافت‌های تاریخی شهرهای اروپایی که در عصر جدید حفظ شده‌اند و بالای صد سال هم قدمت دارند، بافت‌های رنسانسی هستند که با مقتضیات مرکز شهر در دوران مدرن می‌توانند هماهنگ شوند ولی متاسفانه بافت‌های تاریخی شهرهای ما بافت‌های کم تراکم قرون وسطایی هستند که مشکل می‌تواند با مقتضایات مراکز شهری بزرگ و پرتراکم عصر جدید هماهنگ شوند. بافت قرون وسطایی چند صد سال پیش در شهرهای بزرگ اروپایی عمئتا تخریب و بافت رنسانسی جایگزین شد. یعنی به زبان ساده مشکل ما این است که بافت تاریخی ما بافت قرون وسطایی است ولی بافت تاریخی اروپا بافت رنسانسی است.

پس شما معتقد هستید تخریب بافت تاریخی ریشه‌های عینی دارد؟

در حقیقت به لحاظ تاریخی قرون وسطی برای ما تا حدود صد سال پیش ادامه پیدا کرد و مستقیما بدون هیچ واسطه‌ای به دوران مدرن و صنعتی چسبید. همین واقعیت که ما پیش از ورود به عصر جدید دوران واسط رنسانس را نداشتیم تاثیر جدی در بسیاری از معضلات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و روان شناسانه ما دارد که در این مورد سخن بسیار است. تخریب و ناپدید شدن بافت‌های تاریخی در شهرهای ما فقط یک مشکل فکری و ذهنی ناشی از بی‌توجهی دست‌اندرکاران و افراد ناآگاه به اهمیت حفظ هویت تاریخی نبوده است هر چند این مسئله تا حدود زیادی تاثیر روبنایی داشته است بلکه ریشه‌های مهم عینی و تاریخی دارد. برای مثال اگر به شکل شهر تهران در صد و سی سال اخیر توجه کنیم می‌بینیم که تخریب گسترده بافت‌های قدیمی هم در دوران ناصرالدین شاه اتفاق افتاد و هم در دوران رضا شاه و هم محمد رضا شاه و هم اکنون نیز در دوران جمهوری اسلامی دارد اتفاق می‌افتد. یعنی حاکمان مختلف با ذهنیت‌ها و ایدئولوژی‌های متفاوت و گاهی متضاد روی کار آمدند ولی ناپدید شدن بافت قدیم همیشه ادامه داشت. پس این فقط ناشی از دلایل ذهنی نیست و دلایل مهم عینی و مادی در این روند دخیل است.

انتهای پیام/