سرویس تئاتر هنرآنلاین: نمایش پرفورمنس "پرنده و نی‌لبک" نوشته مشترک بهزاد صدیقی و علی‌محمد رحیمی از 10 آذر در آمفی‌تئاتر فرهنگسرای فردوس به سفارش این فرهنگسرا به روی صحنه رفت. این نمایش حاصل تلاش گروه تئاتر سپنتا به سرپرستی بهزاد صدیقی است.

این نمایشنا‌مه‌نویس و کارگردان در کارنامه نوشتاری خود چندین نمایشنا‌مه‌ در حوزه جنگ نوشته است که از جمله‌ آن‌ها می‌توان به "مارش پیروزی"، "تلفن بی‌موقع"، "تلفن آن سوی خط" و... اشاره کرد. در اجرای این پرفورمنس سیروس همتی به عنوان طراح صحنه، نیما عظیمی‌نژاد به عنوان آهنگ‌ساز، علی‌محمد رحیمی به عنوان یکی از نویسندگان و کارگردانان، طراح نور و نیز یکی از بازیگران، منیژه فریدی به عنوان طراح لباس، علی‌کاوه‌ به عنوان تصویربردار، بهنام صدیقی به عنوان عکاس و بهناز نیک‌خواه‌منفرد به عنوان طراح پوستر و بروشور با صدیقی همکاری‌کرده‌اند.

به انگیزه اجرای پرفورمنس "پرنده و نی‌لبک" با بهزاد صدیقی به عنوان یکی از نویسندگان و کارگردانان این اثر گفت‌وگویی کرده‌ایم که ماحصل آن را در ادامه می‌خوانید:

تا آن‌جا که اطلاع داریم شما بیشتر در نمایش‌نا‌مه‌نویسی و پژوهش تئاتر فعال هستید. چه شد که بعد از سال‌ها گذشت از اولین کارگردانی‌تان، حالا به اجرا و کارگردانی پرفورمنس روی آوردید؟

صدیقی: ابتدا اصلا قرار نبود من و ‌علی‌محمد رحیمی این اثر را تولید کنیم. این نمایش پرفورمنس به پیشنهاد فرهنگسرای فردوس تولید شد. پس از مشورت با علی رحیمی در نهایت تصمیم به نگارش متن و بعد کارگردانی آن به صورت مشترک گرفتیم. کل پروسه‌ تولید آن زمان طولانی‌ای نبود. تولید این اثر و در شرایط غیر استاندارد مدت تمرین، اگرچه با مشکلات زیادی همراه‌ بود. به هر‌حال تجربه‌ خوبی بود و شاید در زمانی دیگر و در یک شرایط بهتر باز هم دست به اجرای پرفورمنسی دیگر بزنم.

به صورت مشترک یا به تنهایی؟

صدیقی: به هردو شکل. البته برای تولید اثر مشترک توسط دو هنرمند یه حتا بیش‌تر از آن، دیدگاه‌های آن‌ها باید خیلی یک‌دیگر نزدیک باشد.

آیا دیدگاه‌های شما یه یک‌دیگر خیلی نزدیک است؟

صدیقی: بله. من و علی رحیمی حدود بیست سالی می‌شود که با یکدیگر دوست هستیم و در چند پروژه‌ تئاتری با یکدیگر کار کرده‌ایم. در اواخر مدیریت دو مدیر قبلی تئاتر شهر حدود دو سال پیش نیز نمایشی را در گروه تئاتر خودمان (سپنتا) تمرین کردیم که متاسفانه به دلیل تغییر مدیریت تئاتر شهر به مرحله‌ اجرا نرسید. ما الآن در وسط تولید نمایش دیگری در گروه‌مان پرفورمنس پرنده ونی‌لبک را تولید اجرا کردیم و به زودی پس از بازبینی آن، تمرین و تولید نمایش دیگری را آغاز خواهیم‌کرد که نوبت اجرا داریم.

هر دو اثر کار شماست؟ اسم‌شان چیست؟

صدیقی: هر دو متن نوشته و کارگردانی من است و علی رحیمی در کنار من به عنوان بازی‌گر و دراماتورژ است. اجازه بدهید در زمان نزدیک به اجرای آن‌ها این خبر اعلام شود.

به نمایش پرفورمنس "پرنده و نی‌لبک" بپردازیم. در این اجرا از زبان تصویر با حرکات نمایشی و تصویر ویدئو و نیز موسیقی، بهره‌ بیشتری برده‌اید. چگونه به این تصویر‌ها دست‌پیداکردید؟

صدیقی: طبیعی است از این گونه تصاویر و هنر‌های دیگر استفاده کنیم. برای آن‌که نمایش پرفورمنس، اساسن بر پایه‌ تصویر،حرکات موزون نمایشی (از طریق حرکت بدن بازیگر)، موسیقی، نور، آواز، عکس و ویدئو، هنرهای تجسمی و... شکل گرفته است. البته به دلیل نبود بودجه‌ کافی و نبود امکانات و ابزار صحنه‌ای سالن نمایشی که در اختیارمان گذاشته‌ شده‌ بود، از به‌ کار‌ بردن برخی از این هنرها و نیز بسیاری از خواسته‌های‌مان صرف‌نظر‌کردیم و در هن‌گام تمرین آن متن را تغییر دادیم و در واقع از خواسته‌های‌مان و نه فقط از ایده‌آل‌های‌مان گذشتیم.شما اگر متن اولیه را بخوانید، متوجه‌خواهید‌شد که چه‌قدر از این خواسته‌های نمایشی‌مان صرف نظر کردیم.

ممکن است برخی از آن‌ها را نام ببرید؟

صدیقی: مثلا نور . خب ما اگر این پرفورمنس را در یک سالن تئاتر استاندارد اجرا‌ می‌کردیم، جلوه‌های بصری بسیار جذاب‌تر و بهتر ایجاد می‌کردیم و از صدا‌های بیشتری در جهت اجرا بهره‌ می‌بردیم و صدا‌های با کیفیت‌تری را به گوش تماشاگر می‌رساندیم. در واقع طراحی صدا، طراحی نور و طراحی صحنه‌ی پرفورمنس ما، فدای نبود این امکانات شد و اگرچه در زمانی دیگر مجددن آن را به روی صحنه خواهیم ‌برد که حداقل به بخشی از خواسته‌های‌مان برسیم و پرفورمنسی محکم‌تر را برای تماشاگران و مخاطبان به روی صحنه بیاوریم.

اساسا چه شد که نمایش پرفورمنسی با موضوع جنگ را انتخاب کردید؟

صدیقی: خب همچنان‌ که اشاره کردم، نوشتن و تولید این اثر براساس پیشنهاد فرهنگسرای فردوس انجام شد؛ از آن‌جا بسیاری از چنین مراکز فرهنگی در مناسبت‌های سال، ویژه‌برنامه‌های فرهنگی هنری را در تدارک می‌بینند، این اثر هم بر اساس مناسبت خاص تولید شد. ضمن آن‌که برخی از نمایش‌نا‌مه‌‌هایم را با موضوعات مسائل پس از جنگ ایران و عراق و تأثیر این جنگ بر جامعه و مردم نوشته‌ام و مسائل جنگ یکی از دغدغه‌های همیشگی‌ام است. در این پرفورمنس سعی کردیم از شکل‌های رایج همیشگی که در این‌گونه آثار با موضوع جنگ اجراشده، فاصله بگیریم و کار نسبتا نویی را انجام دهیم. این‌که چه‌قدر موفق بوده‌ایم، به نظرات و قضاوت تماشاگران بستگی دارد.

اغلب صدا‌ها و موسیقی‌ای که در این پرفورمنس به کار گرفته بودید، در نمایش‌های جنگی یا در پرفورمنس‌های دیگری با موضوع جنگ استفاده نشده‌بود و تازه بود. ضمن آن‌که تأثیرگذاری خاصی هم داشت. البته به غیر از مارش پیروزی که ولی شما به درستی از آن استفاده کردید. این موسیقی و طراحی صدا چگونه شکل گرفت ؟

صدیقی: برخی از موسیقی این نمایش ساخته شده یود که توسط نیما عظیمی‌نژاد، آهنگ‌ساز بر اساس درخواست ما آن‌ها را ساخته‌بود و جا دارد در این بخش از گفت‌‌وگو از ایشان تشکر‌ کنم و برخی هم انتخابی بود. طراحی و انتخاب صدا‌ها بر اساس ایده‌های علی رحیمی و من و نیز آهنگساز‌مان انجام‌ گرفت. صدای فرماندهان شهید دوران جنگ را هم از آرشیو‌های مجازی تهیه‌کردیم.

آیا در تولید و ساخت این پرفورمنس جنگی، از ار‌گان‌های ذی‌ربط هم کمک هم گرفتید یا خیر؟ ار‌گان‌هایی مثل تئاتر دفاع مقدس یا بنیاد روایت فتح چه‌هم‌کاری‌‌هایی داشتند یا اساسا از این کار حمایت کردند؟

صدیقی: هیچ‌گونه‌درخواست حمایتی نکردیم. البته برای در خواست برخی از وسایل از آن‌ها درخواست هم‌کاری کردیم ولی آن‌ها هیچ‌گونه ‌همکاری‌ای نکردند. ظاهرا یکی از مشکلات ما در تولید این نوع پروژه‌ها، استفاده از آرشیو وسایل و لباس جنگی است که ظاهرا هیچ‌ آرشیوی وجود ندارد. گویا حتی هیچگونه میلی به تولید و حمایت آثار تئاتری و نمایشی جنگی وجود ندارد و اراده‌ تأثیرگذاری حتا از سوی متولیان ذیربط برای حمایت از این‌گونه آثار نیست.

در بخش پایانی این گفت‌وگو اگر صحبت خاصی دارید بفرمایید.

صدیقی: ممنون از توجه شما نسبت به این اثر و اطلاع‌رسانی شما. امیدوارم مدیران فرهنگی هم نسبت به تئاتر شناخت و آگاهی بیشتری پیدا کنند و هم از این‌گونه آثار، حمایت‌های شایسته و بایسته‌ای به عمل‌آورند به خصوص در بخش هزینه‌ها و بودجه.

انتهای پیام/