سرویس موسیقی هنرآنلاین : موسیقی رستاک روایتی شادمانه از نغمههای نواحی سراسر ایران زمین است. اگر میخواهید سوار بر بالهای رنگینِ پرنده موسیقی سرتاسر ایران را درنوردید، با گروه رستاک همراه شوید. سفری از زمینهای کویری تربت جام تا کوههای برفپوش بختیاری، از بیشههای سرسبز مازندران و گیلان تا نخلستانهای جنوب، از درههای اورامانات تا باغهای شیراز، رنگ در رنگ و پرده در پرده، نغمههایی از جنس مردمان این آب و خاک، نغمههایی از جنس رنج، کار، سور، اندوه و امید؛ این صدای رستاک است.
شامگاه چهاردهم از فصل سوم سال است. مرکز همایشهای برج میلاد تهران لبریز از علاقهمندانی است که آمدهاند برای رقم زدن خاطرهای رنگین و آهنگین در هوای دلپذیر فصل هزار رنگ پاییز. چراغهای سالن خاموش میشود و تصویری از قطرات زلال باران بر پردههای صحنه میافتد. انفجار صدا، انفجار موسیقی. رستاکیها نخستین نغمه را به نام باران آغاز میکنند. ترانه لری "بارون بارون" که آغاز میشود فریاد شادی از حاضران برمیخیزد.
پرنده رنگینبال موسیقی سپس راه خطه گیلان را در پیش میگیرد. صفرعلی رمضانی، کمانچهنواز توانمند لنگرودی، پوشیده در لباس محلی گیلان به گروه میپیوندد تا آنها را در اجرای ترانه معروف "رعنا" همراهی کند. صفرعلی چند جملهای از حکایت عشق رعنا با حاضران سخن میگوید و سپس با صدای محزونش پاره کوتاهی از مقدمه این نغمه را همراه با نوای سوزناک کمانچه میخواند: مو بلبلمو رعناجان عاشق گلم رعنا... گروه پیچیده در حریر فریادهای شوق تماشاگران "رعنا" را اجرا میکند: رعنا تی تومان گِله کِشه ،رعنا/ تی غصه آخر مَره کوشه، رعنا/ دیل دَبَسی کُردآجانه، رعنا/ حنا بَنَی تی دَستانه، رعنا...
قطعه بعدی از دیار کردستان است. فرزاد مرادی، خواننده گروه، این آهنگ مشهور کردی را به خانواده کامکار تقدیم میکند. به پاس تلاشهای این خانواده در معرفی موسیقی ایران به سراسر دنیا و به پاس خدماتش به موسیقی ایران و کردستان. ترانه "وه له من یاخی" و "بوتورای" که کامکارها سالها پیش این دو قطعه را در یکی از آلبومهای خود با صدای شهرام ناظری اجرا کردند.
پای سفر وقتی به دیار خراسان میرسد، سایه اندوهی بر چهرهها می نشیند. تصاویری از غلامعلی پورعطایی دوتارنواز و خواننده تازه درگذشته خراسانی پخش میشود که در یک سفر با بچههای گروه رستاک همراه است. همزمان با این تصاویر، آوازی خراسانی همنوا با کمانچه خوانده میشود و سپس ترانه "لیلا در واکن مویوم" آغاز میشود: عاشقم اومدم از دشت و صحرا / طالبم اومدم از بهر سودا/ اومدم تا شووم شمع سرایت/ شوق نوروز کنم جونوم فدایت/ لیلا در وا کن مویم..
نوبت جنوب است و نخلستانها و آفتاب داغش. صدای نی انبان به گوش می رسد. محسن شریفیان همچنان که در نی انبانش میدمد وارد صحنه میشود. تصویر نخلهای سبز بر زمینه آسمان آفتابیِ جنوب پسزمینه ترانه بوشهری "هله مالی" است که در ادامه به "خیام خوانی" متصل می شود.
ترانه "جنگ و جنگ ساز میاد" در میانه راه بوشهر به آذربایجان، سهم توقف در شهر حافظ و سعدی است.
سفر به آذربایجان ولی دو میهمان ویژه دارد. وحید اسداللهی نوازنده نقاره به همراه فرزندش محمد که نوازنده گارمون است با لباسهای زیبای محلیشان به جمع رستاکیها میپیوندند تا ترانه "گزل" را با شوری بینظیر اجرا کنند. تکنوازی وحید اسداللهی در میانه این ترانه یکی از قسمتهای پرطرفدار کنسرت رستاک بود که با تشویق ممتد حاضران پاسخ گرفت.
بهشت مازندران مقصد بعدی این سفر آهنگین بود که دو ترانه "گرماشو" و "لاره" از این سرزمین برای اجرا در کنسرت انتخاب شدند. مه گل بشکفته باغبون دنیه / مه درمونده دلِ درمون دنیه/ های لاره لاره جان لاره لاره/ مه ور زمستونه و ته ور بهاره... ترانههای مازندرانی در ادامه به مراسم سنتی تشتزنی ختم میشود که جزو رسوم رایج جشنها در این دیار است.
یک گروه شش نفره از نوازندههای کودک و نوجوان با سازهای دف و تمبک به رستاک می پیوندند تا در اجرای قطعه آخر که ترانهای کردی به نام "سنجانه" است با گروه همراه شوند. شور و حال دفنوازان در اجرای این آهنگ کردی حسن ختامی پرشور و زیبا بر شب خاطره انگیز رستاک است.
آنچه در طراحی صحنه و لباس کنسرت گروه رستاک در مهرماه 93 چشمنوازی میکند حضور رنگهاست. رنگهای سبز سرخ و زرد و سفید که نشان از اقوام گوناگون ایران دارد. اقوامی که گرچه هر یک خصوصیات و ویژگیهای خود را دارند اما همگی فرزندان یک مادرند. مام وطن. ایران!
انتهای پیام/ عاطفه بزرگنیا