سرویس فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین: قاسم هاشمینژاد نویسنده کتاب "فیل در تاریکی" که پیش از این به عنوان شاعر شناخته شده بود، در این رمان از عناصر رمانهای "حادثهای- جنایی" استفاده میکند و از این راه دست به خلق رمانی میزند که می توان آنرا تجربه ای در ادبیات " ژانر" دانست، رمانی که بدون تقلید یا حتی تاثیر از رمانها و نویسندگان خارجی و همچنین با برقراری روابط بینامتنی با ادبیات فارسی پیش از خود ، تماما متعلق به ادبیات فارسی است آن هم بدون هیچ پیش زمینه و تجربهای در ادبیات فارسی.
ژانر "پلیسی- جنایی" و زیر مجموعههایش سالهاست که در غرب کلاسیک شده و نویسندگان و رمان های موفقی را به ادبیات غرب معرفی کرده وجزو ژانرهای پر فروشی است که کتاب هایش به تیراژ چند میلیونی میرسد و پس از آن هم دست مایه فیلمهای سینمایی و سریالهای پر مخاطب تلویزیونی قرار میگیرند . این موضوع نشان می دهد که رمانهایی که در این ژانرها نوشته میشوند میتوانند سهم بزرگی را در علاقهمند کردن مردم به مطالعه و به طور کلی فرهنگ کتاب خوانی داشته باشند و این در حالی است که رمان "فیل در تاریکی" که جدای از عناصر جذاب وروایت پر تعلیقش رمان خوش ساختی نیز هست، تنها یک بار در ایران چاپ شده.
اما "فیل در تاریکی" تماما به این بحث ها خلاصه نمیشود و در غالب ادبیات پر مخاطب و بازاری نمیگنجد. از سوی دیگر نباید فراموش کرد که هم لکان، روانشناس، هم دریدا، فیلسوف هر دو درباره یکی از داستانهای آرتور کانن دویل در مجموعه "بازگشت شرلوک هلمز" یا سخنرانی کرده و یا تفسیر نوشتهاند.
پس این گونه ادبی هم میتواند موضوع نقد جدی و علمی قرار بگیرد. اما متاسفانه "فیل در تاریکی" از سوی منتقدان هم چندان مورد توجه قرار نگرفت و معرفی نشد چرا که در دهههای چهل و پنجاه جریان غالب ادبیات، ادبیات مضمونمحور و معناگرا بود؛ چه در شعر چه در رمان و داستان. از این نظر "فیل در تاریکی" را میتوان انحراف از جریان غالب ادبیات آن سالها دانست واین اثر را می توان تجربه و نوآوری در فرم رمان به طور عام دانست و اتفاقا در تاریخ ادبیات نیز همواره نویسندههایی که هدف و غایت را در خود ادبیات و نه چیزی بیرون آن میجستند دست به انواع نوآوری و ابداع در هنر روایت زدهاند. از این منظر جنبههای مبتکرانه "فیل در تاریکی" بر ما آشکار میشود چرا که روایت داستانی پر کشش و لذت بردن از آن نیزارزشهایی هستند که در خود کنش روایت و خواندن (و نه چیزی بیرون از کتاب) یافت میشود. موضوعی که در ادبیات کلاسیک ما در کتاب "هزار و یک شب " به آن توجه شده اما گاهی لابهلای انواع نظریه های فلسفی و سیاسی که رسالت ادبیات را بر خودش ترجیح میدهند کم رنگ میشود.
"فیل در تاریکی" با زبانی ساده و زمانی خطی روایت میشود، اما نویسنده هر جا که به توصیف میپردازد نیز به خوبی از پس این موضوع بر میآید و رمان از توصیفهای تکراری و کلیشهای خالی است، هرچند آسمان از همان ابتدای رمان به صورت کدی مهم وارد داستان میشود ودر بخشهای مختلف توصیف میشود.
شخصیتپردازی رمان هم بیشتر در شخصیت اصلی رمان "جلال امین"نمود دارد که نامش آشکارا به "جلال الدین" نام "مولوی" اشاره دارد. دربخش هایی از رمان هم ارجاعات مستقیم و غیر مستقیمی به فیلم های پلیسی وجود دارد.
در نهایت مجموعهای از عناصر ادبیات مدرن و عامهپسند که در کنار هم دراین رمان به کار گرفته شدهاند این رمان را به رمانی جذاب، پر تعلیق و در عین حال خوش ساخت تبدیل می کنند.
انتهای پیام/
محمد قاسمی