سرویس موسیقی هنرآنلاین: در دهه‌های اخیر، آهنگسازان ایرانی علاوه بر به کارگیری آثار شاعران معاصر که در قالب‌های کهنی چون غزل و دوبیتی سروده شده‌اند، از شعر نوی پارسی نیز در ژانرهای گوناگون موسیقی بهره گرفته‌اند. این موضوع، با توجه به ویژگی‌های شعر نو به لحاظ وزن و قافیه و ردیف، آهنگساز را با محدودیت‌های بیشتری در مقایسه با قالب‌های کهن مواجه می‌کند؛ بنابراین هرچند حضور شعر نو در کنار موسیقی خصوصا موسیقی اصیل ایرانی رنگ و آهنگی از جنس زمان به این آثار بخشیده است، اما کم شمارند تعداد قطعاتی از این دست که هم حاصل همنشینی موسیقی ایرانی با شعر نوی پارسی باشند، و هم در یاد و خاطر علاقه‌مندان ماندگار شده باشند. به بیان ساده‌تر، استفاده از شعر نو در موسیقی ایرانی تنها در مواردی انگشت شمار به خلق اثری باشکوه و ماندگار انجامیده است.

تصنیف "ساز خاموش" با آهنگسازی حسین علیزاده و صدای محمدرضا شجریان بر روی شعری از شفیعی کدکنی یکی از این معدود آثار جاودانه است که دوستداران موسیقی اصیل بی‌شک آن را بارها و بارها شنیده‌اند: بزن آن پرده/ اگر چند تو را سیم از این ساز گسسته/ بزن این زخمه/ اگر چند در این کاسه‌ی تنبور نمانده‌ست صدایی...

تصنیف زیبای "وطن" با آهنگسازی سعید فرج‌پوری و صدای همایون شجریان که بر روی شعری از سیاوش کسرایی ساخته شده نیز از دیگر نمونه‌های مثال زدنی از این آثار فراموش نشدنی است: وطن، وطن / نظر فکن به من که من / به هر کجا، غریب‌وار / که زیر آسمان دیگری غنوده ام / همیشه با تو بوده ام / همیشه با تو بوده ام...

حمید متبسم نیز یکی از آهنگسازانی است که تجربه‌های موفقی در زمینه استفاده از شعر نو در موسیقی اصیل ایرانی داشته است. اگر نگاهی به متن شعر "قیژک کولی" از شفیعی کدکنی بیندازید، آنچه در ابتدا خواهید دید شعری با وزنی سخت است که حتی یک قافیه و ردیف در آن وجود ندارد. در واقع این هنر آهنگساز توانایی چون حمید متبسم است که این شعر سخت را تبدیل به یکی از دلنشین‌ترین تصنیف‌های ده سال اخیر کرده است. تصنیفی که در سال 1387 در آلبومی به همین نام از همایون شجریان منتشر شده است: راست در پرده اندوه و مقام باران/ می‌زند بی که نگاهی فکند بر چپ و راست/ رفته از دست و در افتاده ز مستی از پای/ قیژک کولی کوک است در این تنگی عصر...

کنسرت "تو" که در آن از دو قطعه شعر نو استفاده شده است یکی دیگر از نمونه‌های شنیدنی در این زمینه به شمار می‌آید. آنچه در کنسرت 11 مهرماه حمید متبسم اجرا شد شامل 4 قطعه باکلام از چهار شاعر پارسی‌گوی است. سعدی و مولوی از قدما و نیما و شاملو از نوسرایان معاصر. حضور یک "تو" حلقه اتصال کلام در همه این 4 قطعه است.

"تو" همان وجود پیدا و پنهانی است که این 4 شاعر هر یک به زبان خود و به زمان خود با او راز دل می‌گویند. باب این راز و نیاز عاشقانه را شاملو می‌گشاید و با آن دیریافته سخن می‌گوید: بسان ابر که با توفان/ بسان علف که با صحرا/ بسان باران که با دریا/ بسان پرنده که با بهار/ بسان درخت که با جنگل سخن می‌گوید... او از دیریافته خود هیچ نمی‌خواهد جز فریاد: من درد مشترکم/ مرا فریاد کن!

سپس نوبت نیما یوشیج است که در قطعه آوازی "تو را من چشم در راهم" شباهنگاهی بر سر راهی به انتظار دیریافته خویش نشسته است. دیریافته‌ای که شاید او را بر این منظر گذری نباشد و این تنها یاد اوست که به عاشق ِ چشم‌براه نیرو می‌دهد: شباهنگام/ در آندم که بر جا دره‌ها چون مرده ماران خفتگانند/ در آن نوبت که بندد دست نیلوفر به پای سرو کوهی دام/ گرم یاد آوری یا نه/ من از یادت نمی‌کاهم/ ترا من چشم در راهم.

سپس آهنگساز چند قرنی به گذشته بازمی گردد تا غزلی از مولانا را دستمایه تصنیفی دیگر کند. مولوی نیز با دیریافته خود اینگونه سر راز و نیاز دارد: چشم تو خواب می‌رود یا که تو ناز می‌کنی/ نی به خدا که از دغل چشم فراز می‌کنی/ عاشق بی‌گناه را بهر ثواب می‌کشی/ بر سر گور کشتگان بانگ نماز می‌کنی...

آخرین کلام از سعدی در تصنیف "کس نگذشت در دلم تا تو به خاطر منی" است. سعدی از اغیار بریده و خانه دل را در انتظار قدم‌های دیریافته خود آب و جارو کرده است. چرا که تنها حضور اوست که دل را دل و انسان را انسان می‌کند: از همه کس رمیده‌ام با تو درآرمیده‌ام / جمع نمی‌شود دگر هر چه تو می‌پراکنی/ ای دل اگر فراق او و آتش اشتیاق او/ در تو اثر نمی‌کند تو نه دلی که آهنی!

این تصنیف که بی‌شک زیباترین قطعه کنسرت بود به همراه قطعه "چشم تو خواب می‌رود" از ساخته‌های متبسم در سالیان گذشته است که در این مجموعه با صدای سالار عقیلی بازخوانی شد.

سالار عقیلی خواننده کنسرت "تو" پیش‌تر در پروژه مشترکی با گروه مضراب و متبسم کنسرت "زمزمه‌ها" را در سال ۹۲ اجرا کرد که در آلبومی به همین نام منتشر شده است. سالار عقیلی همچنین در آلبوم "به نام گل سرخ" به آهنگسازی حمید متبسم آوازخوانی کرده است.

هماهنگی میان طراحی صحنه و لباس اعضای گروه یکی از نکات چشمگیر کنسرت بود که در آن از همنشینی رنگ‌های سرخ و سیاه استفاده شده بود. صحنه با مصرع "چشم تو خواب می‌رود یا که تو ناز می‌کنی" از مولانا مزین شده بود که واژه "تو" در آن به رنگ سرخ خودنمایی می‌کرد.

حمید متبسم و سمیرا گلباز (سه تار)، پویان بیگلر و پدیده احرارنژاد (تار)، آوا ایوبی و جلال امیرپور سعید (بم تار)، نوشین پاسدار و بهناز بهنام نیا (بربت)، افشین بابایی و سینا خشک بیجاری (تمبک و سازهای کوبه‌ای) خنیاگران گروه مضراب به سرپرستی حمید متبسم هستند که در این کنسرت در کنار سالار عقیلی حضور داشتند.

انتهای پیام عاطفه بزرگ نیا