سرویس معماری هنرآنلاین: بهرنگ مجیدی فارغ‌التحصیل رشته معماری و مدرس دانشگاه است که تا کنون مقالات مختلفی در حوزه معماری منتشر کرده است. مجموعه چندجلدی او با نام "انگاره‌های میانی، مبانی تطبیقی هنر و معماری" از کتاب‌های قابل توجه در این حوزه است. در این گفت‌و‌گوی کوتاه او از لزوم بازنگری در تعاریف رایج از معماری و خصوصا معماری اسلامی می‌گوید: این روز‌ها تعریف‌های متعددی از معماری اسلامی مطرح می‌شود به طوری که این عنوان به یک شیوه بدل شده، تعریف شما از معماری اسلامی چیست؟ بهتر است بگوییم "معماری متناسب با فرهنگ اسلامی". این عبارت صحیح‌تر است چرا که در واقع "معماری اسلامی" یک اصطلاح است. دقت داشته باشیم که اسلام یک فرهنگ جامع است و زمانی که یک فرد مسلمان با توجه به اندیشه‌های اسلامی، بنایی را طراحی می‌کند در اصطلاح به آن معماری اسلامی می‌گوییم.

با این تعریف آیا می‌توان مثلا از تجربه‌های دیگر شهری هم با پسوند "اسلامی" نام برد؟ متاسفانه ما می‌خواهیم در کنار هر چیز، کلمه اسلام را بچسبانیم، در صورتی که لزومی به این کار نیست. برای مثال رانندگی در تمام دنیا وجود دارد و وابسته به قوانین و انضباط است. اگر کسی مسلمان است و در رانندگی به قوانین احترام گذاشته، حقوق دیگران را ضایع نکرد و برای دیگران مشکلی ایجاد ننمود، در واقع مطابق با فرهنگ اسلامی رانندگی کرده ولی لزومی ندارد از عنوان رانندگی اسلامی برای کیفیت عمل او استفاده کنیم.

بنابراین به نظر می‌رسد که قید اسلامی تعهدات دیگری نیز در حوزه معماری مطالبه می‌کند، مثلا تعهد به دین. آیا می‌شود به طور کلی تعریفی از تعهد داشت؟ تعهد در معماری، یعنی توجه به رفع نیازهای جامعه و ایجاد فضایی متناسب با فرهنگ آن جامعه و البته کاربران فضای مصنوع. هر بنایی که ترسیم، طراحی و ساخته می‌شود پیش از هر چیز باید پاسخگوی نیازهای استفاده کنندگان آن و جامعه‌ای باشد که بنا در آن قرار گرفته است، در چنین حالتی شاهد رعایت حق تعهد هستیم.

اما بسیاری از متخصصان و کار‌شناسان حوزه معماری معتقدند که همین تعهد حلقه مفقوده معماری این روزهای ماست، آیا شما با این موضوع موافقید؟ فکر می‌کنید می‌توان در ترسیم چشم اندازی برای آینده معماری کشور روی موضوع تعهد به ساخت بنا متناسب با فرهنگ اسلامی تمرکز کرد؟ لازمه ایجاد چشم‌انداز روشن برای آینده معماری کشور استفاده از نظرات هنرمندان و صاحب‌نظران در عرصه فرهنگ خواه موافق و خواه مخالف و با دیدگاه‌های گوناگون است. برخلاف بسیاری از هنر‌ها، معماری هنر خلاقیت و تضارب آراست و به همین خاطر نیاز به نگاه‌های مختلف دارد تا اثری که خلق می‌شود، جامع‌الطراف باشد. البته استفاده از هنرمندان نباید صرفا در ارائه تصمیم گیری‌های صورت گرفته به مردم باشد، بلکه باید در اصل تصمیم گیری از آن‌ها استفاده کرد.

این چنین تعریفی از آینده معماری، چه جایگاهی برای رسانه‌ها قائل است. رسانه‌هایی که در حوزه معماری فعالیت می‌کنند و در حال ایجاد یک توجه عمومی به مسئله معماری در کشور هستند؟ رسانه‌ها نقش بسیار مهمی در ساختن ذهن و ایجاد خواسته‌های مردم دارند. امروزه نتیجه تلاش آن‌ها در خانه‌های شهر نمود یافته و‌‌ همان تصاویری که در سال‌های گذشته در سینما و تلویزیون به عنوان خانه‌های مجلل نشان داده می‌شد، امروزه تبدیل شده به خواسته‌های مردم در ساخت خانه‌های خود و نیز تصاویری که امروز در سینما و تلویزیون نمایش داده می‌شود در آینده الگو قرار خواهند گرفت. مردم رو به روی رسانه قرار می‌گیرند و بر اساس قواعد کلی علم رسانه، از آن تاثیر می‌گیرند. در چنین شرایطی اگر امروز معماری ما حال خوشی ندارد، ناشی از آن چیزی است که رسانه‌ها پیش‌تر به مردم نشان داده‌اند و اگر تلاشی در راستای معماری بهتر در رسانه‌ها شود، قطعا الگوی نسل‌های بعد خواهد بود.

به حال ناخوش معماری این روزهای ایران اشاره کردید، فکر می‌کنید چرا با پشتوانه غنی‌ای که در این حوزه داریم، امروز باید شاهد چنین شرایطی باشیم؟ اولین هدف معماری، ساخت سر پناه برای انسان بوده بنابراین معماری را باید یکی از اصیل‌ترین هنرهای مردمی به حساب آورد اما اگر نگاه کنیم در می‌یابیم که هر‌گاه معماری از مردم که هدف غایی آن است جدا شده به خدمت دربار یا حکومت در آمده تا با آن کاخ‌ها را بسازند، دچار سردرگمی شده است. امروز ما هنوز دچار روزگاری هستیم که معماری در خدمت مردم نبوده و باید این موضوع به مرور در جامعه اسلامی ما شکل بگیرد.

در این زمان چند دهه‌ای چه اتفاقی بر بنیه معماری ایران افتاده که شاهد این چنین چالشی هستیم؟ معماری باید همگام با زمان پیشرفت کند و متناسب با نیازهای زمانه شکل بگیرد، همانگونه که در طی تاریخ تغییر و پیشرفت کرده و این روند در یک بازه زمانی خاص قابل مسکوت ماندن نیست. متاسفانه ما به کتب و منابع تالیفی خود نتوانسته‌ایم بعد جهانی بدهیم زیرا تالیفاتمان در حوزه معماری اکثرا یا دارای ضعف‌های جدی بوده یا خود برگرفته از منابع غربی به انضمام اضافات و تغییراتی است که ما به اصطلاح برای همگام سازی آن با نظرات خود اعمال کرده‌ایم. معماری هم مثل هر هنر دیگری باید فرزند زمان خود باشد، جوششی از دل جامعه داشته باشد و برای آنکه معمار بتواند متعهدانه عمل کند، نباید دغدغه اقصاد معیشت را بر دوش بکشد و خدایی ناکرده تن بدهد به هر خواسته‌ای که از سوی کارفرما مطرح می‌شود.

انتهای پیام/