سرویس فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین: شاعران فرانسه در ایران بیشتر از شاعران هر کشوری حتی شاعران انگلیسی زبان شناخته شده‌اند. این شناخت همپای شکل‌گیری ادبیات معاصر ما و به دلیل آشنایی نیما و هدایت با زبان فرانسه پیش آمده . رد پای این آشنایی و تاثیرپذیری از آن را می‌توان از همان ابتدا در اولین شاعر و شعر نو یعنی نیما یوشیج و تاثیری که او از جنبش سمبولیسم که می‌توان گفت فرانسوی‌ترین مکتب ادبی است، دید.

این اثرپذیری از شاعران فرانسه در شاعران بعد از نیما یعنی شاملو و حتی موج نو و احمدرضا احمدی ادامه یافت. شعر فرانسه خوشبختانه با ترجمه‌های موفق به فارسی ترجمه و به خوانندگان معرفی شده. ترجمه‌های جسته و گریخته فریدون رهنما از شاعران فرانسه ، همچنین ترجمه شاملو از پل الوار یا ترجمه الهی از "رمبو" همه جزو بهترین ترجمه‌‎های شعر به زبان فارسی هستند .

یکی دیگر از ترجمه‌های خوب شعر فرانسه به فارسی ترجمه فیروز ناجی است از رنه شار شاعر کمتر‌شناخته‌شده فرانسوی در ایران که "کرکره‌های کشیده چاک چاک" او سال‌ها پیش در ایران چاپ شده و با این وجود حتی در بین مخاطبان خاص شعر کمتر دیده و شناخته شده‌ای است.

شار در فرانسه مورد تحسین بسیاری از منتقدین و نویسندگان از جمله ژرژ باتای، آلبر کامو، گاستون باشلار و ... واقع شده اما در ایران چندان شناخته شده نیست و حتی ویکی پدیا فارسی هم بیشتر از یک جمله درباره او ننوشته است.

شعر شار با ترجمه ناجی در حاشیه مانده اما همانطور که دریدا می‌نویسد گاهی حاشیه جذاب‌تر از متن است. شعر رنه شار و مجموعه "کرکره‌های کشیده چاک چاک" با اجرای درخشان فیروز ناجی در فارسی، معمولا در واحدهای نحوی کامل یعنی جمله شکل می‌گیرد. اما شار با انتخاب کلماتی غیرقابل پیش‌بینی بدون دست بردن به ارکان دستوری زبان اهمیت و ارزش کلمه را آن‌چنان که در شعر مدرن بیشتر به آن توجه شد به آن باز می‌گرداند. طوری که انتخاب همان یک کلمه و جای گیری‌اش در نحو و جمله‌ای کامل که معنا را باید با بیشترین وضوح و شفافیت بازتاب دهد، طبیعت آن واحد مستقل نحوی را دستخوش تغییر می‌کند و از صراحت و وضوح معنایی جمله به عنوان واحد دستوری مستقل آشنایی‌زدایی می‌کند. "شار" در همان اولین شعر کتاب دغدغه خود درباره زبان را به نوعی باز تاب می‌دهد:

چگونه می‌شنویدم؟ من از این دور حرف می‌زنم...

به هم ریختن این منطق پیام‌رسانی زبان چه از طریقی که شار انجام می‌دهد یا به صورت استفاده از کلمات مستقل آن طور که در شعر" شاعران زبان" به کار گرفته می شوند شدت وضوح و صراحت معنا در زبان روزمره را زیر سوال می‌برد.

با فروپاشی و تغییر منطق پیام‌رسانی زبان فضایی برای درک و دریافت موقعیت‌های پیچیده‌تر در زبان ایجاد می‌شود و شار از این وضعیت به نفع خلق موقعیت‌های شهودی و چند وجهی استفاده می‌کند.

این وضعیت در شعر شار همیشه و فقط با ابهام معنایی ایجاد نمی‌شود و حتی هنگام تصویرسازی در شعر این مکانیسم به گونه‌ای دیگر همان وضعیت متکثر را ایجاد می‌کند همانطور که خودش با کنایه این موضوع را در شعرش توصیف می‌کند.

روشن‌بینی نزدیک‌ترین زخمی‌ست به خورشید

صراحت و بیانگری زبان نخست دستخوش وقفه و سکوت می‌شود و پس از آن وضعیت‌های متفاوت و تجربه نشده در سایه همین سکوت، فضایی برای ابراز وجود می‌یابند.

کبریتی می‌کشید به چراغ‌تان و آنچه بر می‌افروزد روشنی نمی‌دهد. دور، سخت دور از شماست که دایره روشن می‌شود

در برخی از شعرها شار آن‌چنان به خواننده نزدیک می‌شود که ضمیر جمع به کار می‌برد. در این قطعات زبان شعر هم ساده شده اما همچنان چیزی از "شار" با خود دارد حتی اگر شبیه جملات فلسفی باشد:

ما در بازسازی خود چیره‌دست نیستیم مگر که هر بار دوزخی به آن بیفزاییم

از جذاب‌ترین عناصر شعر "شار" اما تخیل شاعرانه و بی‌حد و مرز اوست که در برخی از شعرهایش به اوج خود می‌رسد.

بعدها آیا همسان همین دهانه‌ها خواهیم بود؟ آنجا که آتشفشان‌ها دیگر نمی‌جوشد و آنجا که علف روی ساقه‌اش زرد می‌شود

انتهای پیام/

محمد قاسمی