سرویس تجسمی هنرآنلاین ؛ از مرتضی خان ممیز چه در سال های حیات و چه پس از مرگش بسیار نوشته و گفته اند؛ اگرچه از او هر قدر بگویند و یابنویسند بازآن گونه که باید حقش ادا نمی شود.

ممیز ازنسل هنرمندان دورانی بود که هریک از آنان در جایگاه خود همواره بر تارک هنر ایران خوش درخشیدند و تاثیر گذاربودند.

سال های دهه 30 و 40 ایران اگرچه عرصه سیاسی اجتماعی باخاطرات و رخدادهای خوش خیمی مواجه نبود؛ در عوض در هنرهای تجسمی ایران اتفاق هایی به وقوع پیوست که درسال های بعدتر نمود و جلوه و بازکنش های خود را در حوزه حرفه ای و نیز آموزش بیشتر به رخ کشید. "مرتضی خان ممیز:"حاصل فرود و فرازها و چکیده بسیاری از فعل وانفعالات تجسمی این سال ها به شمار می رود که بسیاری از آن فضاها را بعدها در بازتولید های گرافیکی از خود به یادگار گذاشت .

ممیز اگرچه نقاش بود اما از خصلت انزواگرایی ذاتی یک نقاش به شدت گریزان بود. پویایی و حرکت را در تولید آثاری می دانست که موازی با درک و شعور و نیاز و فرود و فراز زندگی همه مردم باشد البته درفرم وفضایی که خود می پسندید و با طراحی های و تصویرسازی ها و بازنمود فرم های گرافیکی تعریف خود رابرآنها سنجاق کرده بود.

مرتضی ممیز را اگرچه سال ها بعدتر و شاید درهمان روزهای نخستین مرگش یکی از همراهان و همکاران قدیم اورا به "دیپلمات فرهنگی" تعبیر کرد اما با تمام سنگینی این تعبیر درآن روز حالا دیگر شاید پس از سپری شدن آن روزها به ضرورت و نیاز حضور یک دیپلمات فرهنگی قوی برای اثبات حقوق حقه شهروند- هنرمند بیش از پیش پی می بریم.

او افق های پیش رو در عرصه هنرهای تجسمی و به ویژه گرافیک ایران را از سال های دهه 40 و 50 به خوبی رصد و نشان می کرد و ازهمان سال ها مسیر صحیح هدایت و روند تکوین و نیز آموزش و تولید اثر هنری را در شکل مدرن و کارآمد و متناسب با "روح زمانه" مورد مداقه قرارمی داد.

ممیزِ گرافیست در اثنای سال های دهه 40،50 و 60 مدام درحال پوست اندازی و "شدنی" از جنس دیگر و نو به نو بود. ازلابلای صفحات کتاب هفته شاملو و تصویرسازی های حیرت انگیز تا پوسترهای جشنواره فیلم تهران تا نشانه هایی که هر یک سالیان سال با زندگی مردم عجین بود ونیز آثاری که در اثنای دهه 60 و 70 خلق کرد همه از یک ویژگی برخوردار بود و آن جست وجوی فضاهای نو و ایجادبیانی به مراتب ساده و روان بود ؛ آنگونه که خود در محاورات روزمره اهل مغلق گویی نبود آثارش نیز چنین بودند؛ ساده و روان و تاثیرگذار و عمیق .

در سال های دهه 70 که به عنوان پایان نامه ام به بررسی آثار کتیبه ای درمساجد و بقاع آذربایجان مشغول بودم مرتضی خان سرگرم طراحی نشانه برای شهرداری تبریز بود .

مدام عکس هایی را از آثار و کتیبه ها تهیه و آنالیز کرده و در اختیارش می گذاشتم و روزها دردفترش در خیابان پاکستان درمیان انبوه سفارش های دیگر با او به تفکیک و گروه بندی نقوش و خطوط می پرداختم به گونه ای که هم من کارم را به پیش می بردم و هم او ازهمان نقوش درساخت نشانه شهرداری تبریزاستفاده میکرد.

زمان سپری شد و من از پایان نامه ام دفاع کردم و استاد ممیز چندین نشانه فاخر و بسیار زیبا خلق کرد که بانهایت تاسف شهرداروقت و مشاورانش ترجیح دادند از آن نشانه ها استفاده نکنند و من همیشه این حسرت راباخود به همراه دارم و بر کج سلیقگی سیستم اداری درایران که شاهکار یک استاد طراز اول را اینگونه مورد بی مهری قرار میدهند افسوس میخورد.

انتهای پیام/

حسین نوروزی