سرویس فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین: "ناتور دشت" سال ۱۹۵۱ به قلم جی. دی. سلینجر نوشته شد. این رمان از مشهورترین نوشتههای سلینجر نویسنده آمریکایی است. داستان درباره یک نوجوان آمریکایی به اسم هولدن است که در مدرسه شبانه روزی تحصیل میکند و در آستانه کریسمس از مدرسه اخراج شده و باید به خانهشان در نیویورک بازگردد.
زمان داستان طی سه روزی اتفاق میافتد که هولدن از مدرسه برای رفتن به خانه خارج میشود. او میخواهد تا روزی که نامه مدیر به دست پدر و مادرش میرسد، به خانه باز نگردد. به همین خاطر از زمانی که از مدرسه خارج میشود دو روز را سرگردان و بدون مکان مشخصی سپری میکند و این دو روز سفر و گشتوگذار نمادی است از سفر هولدن از کودکی به دنیای جوانی و از دست دادن معصومیتاش در جامعه پرهرج و مرج آمریکا.
در "ناتور دشت"، سلینجر با آفریدن هولدن دست روی یک مسئله اجتماعی میگذارد که اتفاقا مسئله اصلی زمان ماست. مسئلهای که از نظر کارل ریموند پوپر فیلسوف، ناشی از خیانت یا شرارت اخلاقی نیست. بلکه به عکس، ناشی از اشتیاق و عطش اخلاقی شدید اما به خطا رفته ماست، ناشی از اشتیاق شدید برای بهتر ساختن دنیایی است که در آن زندگی میکنیم. از طرفی سلینجر از همان ابتدای داستان تکلیفش را با خواننده خود روشن میکند. اینکه نمیخواهد هولدن درباره زندگی پدر و مادر و خانوادهاش چیزی بگوید. چرا که این نوع داستان نوشتن را مهملاتی می داند که آدم را به یاد دیوید کاپرفیلد میاندازد. وقتی موضوع شناخت فرد است، آنگاه فرد، خود را در همان جامعهای که لحظه به لحظه رنگ عوض میکند، جستوجو میکند و این خود تنها وقتی خود را در جامعهای میبیند که پر از دروغ و نیرنگ است، ناچار هویت خود را هم تغییر میدهد. دنیای داستانی هولدن، چنان واقعی است که تضادهای او نیز اساسی و واقعی به نظر میرسد. حتی دروغهایی که برای گم کردن هویت ظاهری خود به دیگران میگوید و یا وقتی حرفهایی می زند که باب میل دیگران باشد، به واقع یک نمایش رفتاری است که برای اذیت نشدن همان دیگرانی است که سراسر زندگیشان نمایش دادهاند و دروغ گفتهاند. ناتور به معنی نگهبان است. و این اسم به یک معنا ارتباط کاملی با جان مایه داستان دارد.
یکی از مهمترین ویژگیهای سبک نگارش سلینجر صراحت آن است. سلینجر آدم صریحی است و در مورد زندگی خانوادگیاش هم همین طور است. ازدواجهایی که میکند، طلاقهایی که میگیرد؛ روابطی که با خانوادهاش دارد. در اینها یک صراحت عجیبی حاکم است. سلینجر با هیچ کسی تعارف ندارد و شما این صراحت را در سبک اش هم میبینید، سبک بسیار صریح و ساده، روایتها و داستانهای سلینجر شبیه داستانهای کلاسیک نیستند. خیلی از داستانهای سلینجر یک لحظه و یک مکالمه است؛ یک مکالمه خیلی ساده.
خیلی از داستان نویسان علاقهای به اینکه داستانشان به تصویر درآید نشان نمیدهند و سلینجر هم از این قاعده مستثنا نیست. الیا کازان، کارگردان معروف سینما قصد داشت فیلمی بر اساس این رمان بسازد و هنگامی که میخواست رضایت سلینجر را جلب کند، سلینجر به او پاسخ داد که "نمیتوانم چنین اجازهای بدهم زیرا میترسم هولدن این کار را دوست نداشته باشد"!
"ناتور دشت" اولین بار در سال ۱۳۴۵ توسط احمد کریمی حکاک به فارسی ترجمه شد، و بار دیگر در دهه هفتاد با ترجمه محمد نجفی در ایران به چاپ رسید.
انتهای پیام/
علیرضا سردشتی