سرویس فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین: نویسنده در این کتاب به بیان داستان سیر تکوینی زندگی رابرت دونیرو از پیش از تولد، با معرفی والدین او، شرایط محیطی حاکم بر شهر و محله‌ای که بازیگر در آن رشد و نمو یافته تا مراحل موفقیت و اوج شهرت وی و ماجراهای پشت پرده فیلم‌های وی تا سال 2002می‌پردازد.

نویسنده تلاش کرده با رجوع به منابع مستند به کنکاش در زندگی ستاره‌اش بپردازد لیکن به نظر می‌رسد به دلیل دور بودن حسب حال نویس از زندگی بازیگر دست نیافتنی‌اش (با نگاه به عنوان انگلیسی کتاب) در بعضی موارد صحت نوشته‌های کتاب شک برانگیز باشد. حتی در برخی موارد خود کتاب نیز نسبت به آنچه می گوید اطمینان ندارد و با نوشتن جملاتی نظیر"شاید تاثیر زندگی کودکی دونیرو..." یا " احتمالا روابط مادرش چنان تاثیری بر دونیرو جوان گذاشته..." (نقل به مضمون از مطالب کتاب) عدم قطعیت خود را برملا می سازد. با خواندن این جملات ژورنالیستی جذاب و بعضا بی‌اساس، که با اعتراف نویسنده کتاب، رابرت دونیرو هیچگاه راجع به آنها صحبت نکرده و عموما منبع موثق دیگری نیز برای این مطالب خارج از کتاب وجود ندارد، این طور به نظر می‌رسد که این مطالب بیشتر زاده تخیل نگارنده و برای جذاب‌تر شدن کتاب آمده تا شناخت هرچه بهتر ستاره. در جایی از کتاب عنوان می شود که "مرگ جان بلوشی اثری جانکاه بر پیکر دونیرو گذاشت چرا که او را واداشت تا برای نخستین بار به خود و حرفه‌ای که برگزیده شک کند..." که باز هم نقل قولی از جناب دونیرو مبنی بر صحت این مطلب ذکر نشده، گویا نویسنده با شناخت بازیگرش مبنی بر انکار نکردن برخی موارد و بی‌اعتنایی نسبت به جراید، راه کوچکی برای شیطنت‌های ژورنالیسمی به منظور جذابیت هر چه بیشتر قصه اش ساخته.

اساسا در نگارش زندگینامه پس از صحت زندگینامه به لحاظ تاریخی این نوع نگاه نویسنده به شخصیت به عنوان از یکی ارکان اصلی زندگینامه‌نویسی مطرح می‌شود. اصولا زندگینامه‌ای دارای صلاحیت و سلامت است که نقاط قوت و ضعف شخصیت مورد بحث خود را آینه‌وار نشان دهد وتلاشی برای جهت دادن به نگاه مخاطب نداشته باشد، از این منظراندی دوگان رویکردهای متفاوتی نسبت به قهرمانش اتخاذ کرده که به دلیل در قید حیات بودن شخصیت و مخاطب هدف کتاب (که طبیعتا بخش عمده آنها را هواداران دونیرو تشکیل می‌دهند) و در عین حال مخاطبان و منتقدین سخت گیرتر، رویکرد دیپلماتیک و هوشمندانه‌ای محسوب می شود؛ بدین ترتیب که او در برخی از موارد به ظاهر نقاط ضعف شخصیتی دونیرو را تنها با یک اشاره بدون توضیح مطرح می‌کند و داوری را به عدل مخاطب واگذار می‌کند ودر پاره‌ای از موارد نیز با توجیه برخی از آنها نقاط ضعف را به مثابه فضیلت دارنده‌اش نشان می‌دهد و به این ترتیب سیمای قهرمانش را غیرقابل دسترس‌تر (یا بنا به ترجمه نام کتاب، تسخیر ناپذیرتر) به طرفدارانش نشان می‌دهد.

البته در عمده بخش‌های کتاب معیار موفقیت ستاره را رضایت سیستم هالیوود تعیین می‌کند و رضایت کمپانی‌ها در گرو میزان سوددهی فیلم‌هاست، نه کیفیت بازی بازیگر که از با این معیار ما با ستاره فوق‌العاده‌ای مواجه‌ایم که پس از هر عدم موفقیت، موفق‌تر است.

به هر حال از تکرارها و زیاده‌گویی‌ها و نگاه ژورنالیستی کتاب که بگذریم کتاب دارای ویژگی‌های مثبتی است که بی‌شک مهم‌ترین آنها آشنایی با زندگی رابرت دونیرو و مراحل پیشرفت او، تمرین‌ها، تلاش‌ها، شکست‌ها و پشتکار رشک برانگیز اوست که می‌تواند سرمشقی برای هر انسانی حتی کسانی که به هنر سینما علاقه‌ای ندارند، باشد. این کتاب درضمن همانطور که با دونیروی جوان به میانسالی و پیری می‌رسد، بخشی از تاریخ سینمایی هالیوود و نظام استودیی کمپانی‌های آن را نیز واگو می‌کند که از این منظر به لحاظ تاریخی واجد ارزش است و باعث آشنایی با پشت پرده‌های بزرگترین نظام هنری-صنعتی سینمایی جهان از اواسط قرن گذشته تاکنون می‌شود.

سخن پایانی اینکه خواندن این کتاب برای دوستداران سینما و هنرهای نمایشی خالی از فایده نیست.

انتهای پیام/

محمود ناصرترابی