سرویس فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین: هجدهم تیرماه به عنوان روز ادبیات کودک و نوجوان نامگذاری شده است و به همین مناسبت به سراغ مصطفی رحماندوست، شاعر، نویسنده و مدرس ادبیات کودک و نوجوان رفتیم تا از او درباره این روز بپرسیم. بپرسیم اصلا در جامعهای که پدران و مادران آن کتاب نمیخوانند، چطور میتوان کودکان و نوجوانانش را کتابخوان کرد؟
بپرسیم آیا واقعا ما همیشه این طور بودهایم؟ این قدر با کتاب بیگانه؟ و اینکه اصلا چه کار کنیم -دستکم کودکانمان کتاب بخوانند؟
مصطفی رحماندوست درباره روز ملی ادبیات کودک و نوجوان گفت: من درباره این روز حرفهایی را که باید میگفتم هنگام نامگذاری روز ادبیات کودک و نوجوان گفتم. مهمترین نکته در این مورد این است که چرا ما باید روز مرگ مرحوم مهدی آذریزدی را مبنا قرار دهیم؟ چرا نباید به واسطه روز تولد آذریزدی این روز را روز ادبیات کودک و نوجوان نامگذاری کنیم؟
او ادامه داد: این برآمده از روح غمآلود مجریان نامگذاری این روز است و انگار این روحیه غمانگیز، مشکل فراگیر جامعه ماست. من به شخصه ترجیح میدادم در روز تولد آذریزدی چنین روزی نامگذاری شود و در سالمرگ او برای روز ادبیات کودک و نوجوان شاد نباشیم.
رحماندوست درباره پشتیبانی دولتها از این ژانر ادبی گفت: ما نباید دنبال پشتیبانی دولتها باشیم، آنها به اندازه کافی گرفتار مسائل دیگر هستند تا به این موضوع توجهی نکنند. موضوع مورد بحث خانوادههاست. اینکه خانوادهها تا چه میزان اهمیت ادبیات کودک را درک میکنند.
مصطفی رحماندوست وضعیت امروز مطالعه ادبیات کودک و نوجوان را نسبت به 7-8 سال پیش بهتر ارزیابی میکند و میگوید: الآن وضعیت به نسبت چند سالی که گذشته است بهتر شده اما اگر بخواهیم بسامد مطالعه امروز را با 30 سال قبل و اوایل انقلاب قیاس کنیم، باید بگویم آن روزها مردم بیشتر مطالعه داشتند.
او ادامه داد: تیراژ کتابهای امروز ما در این حوزه قریب به 2000 شمارگان است، در حالی که سالهایی ابتدایی انقلاب کتابهای ما در حدود 40 و حتی 50 هزار نسخه تیراژ داشته است.
رحماندوست اظهار داشت: حتی اگر بخواهیم معیار "تنوع" را هم در آمار مطالعه وارد کنیم، باز هم این آمار مطالعه در 30 سال پیش است که به آمار امروزمان میچربد.
رحماندوست گفت: ما اگر نسبت فاصله زمانی و رشد جمعیتی را در این دوره بسنجیم به این نتیجه میرسیم که زمان را باختهایم متاسفانه.
او گفت: مهم نیست دولتها در این میان چه میکنند و چه آمارهایی ارائه میدهند چرا که به آمارهای دولتی نمیتوان اعتماد کرد. خانوادهها هستند که باید متوجه اهمیت این موضوع باشند. آنها هستند که باید برای مطالعه کودکان و نوجوانانشان وقت بگذارند.
رحماندوست در اینباره توضیح داد: ما خارج از سیر جهانی مطالعه هستیم و به همین واسطه در حرکت رو به رشد جهانی هم سهم کمتری داریم. وقتی پدر و مادر یک خانواده مطالعه نداشته باشند از فرزند آنها هم این انتظار نمیرود چرا که این رفتار اولیای خانواده است که بر فرزند تاثیر میگذارد.
رحماندوست در ادامه گفت: وقتی کودک لذت کتابخوانی را در چهره پدر و مادرش نمیبیند، این کار را تقلید نمیکند. برای نمونه وقتی میبیند که پدر و مادرش به پوشیدن لباس مارکدار توجه نشان میدهند و از این کار لذت میبرند برای کودک هم پوشیدن لباسهای برند به امری لذتبخش تبدیل میشود و اینگونه است که رفتار پدر و مادر روی فرزندشان تاثیر میگذارد.
رحماندوست در پاسخ به این سوال که پس میشود اینگونه مطرح کرد که اگر در اوایل انقلاب آمار مطالعه بالا بوده ، این پدر و مادرهای خانواده بودند که میزان مطالعهشان بالا بوده است و بر فرزندان و نوجوانان تاثیر میگذاشتهاند، گفت: جامعه ما در سالهای اوایل انقلاب دو ویژگی خاص داشت؛ اول اینکه همه کتاب میخواندند و دوم اینکه مردم شوق بسیاری برای مطالعه کتابهایی داشتند که پیش از انقلاب مجوز نشر نداشت یا مورد سانسور قرار گرفته بود و بعد از انقلاب مجوز نشر گرفت.
رحماندوست ادامه داد: آن روزها این نظریه خیلی مطرح بود که انقلاب ما به نوعی یک انقلاب فرهنگی است و ما باید بتوانیم به واسطه مطالعه و دانشمان با مخالفمان بحث کنیم و برای همین مطالعه امری کاملا فراگیر بود.
رحماندوست گفت: طبق آمارهایی که چندسال پیش اعلام شد و صحت و سقم آن را نمیدانم، "کتاب" در بیست و سومین اولویت کالاهایی بود که در سبد خانوارها قرار گرفته بود، که با احتساب درآمد امروز خانوادهها و افزایش قیمت کتاب احتمالا این آمار وضعیت بدتری نیز پیدا کرده است.
مصطفی رحماندوست در پاسخ به این سوال که شما چه پیشنهادی برای بهبود این وضعیت دارید، گفت: از آنجایی که پیشتر هم این پیشنهاد را دادهام و عملی نشده است، باید ناامیدانه و برای چندمین بار بگویم که در تمام دنیا متوجه شدهاند که برای تولید علم در کشورشان باید سطح مطالعه جامعه را افزایش بدهند و برای این کار نیز تمهیداتی اندیشیدهاند تا در برنامههای کلان بلندمدتِ چند ساله همه دستگاهها - چه رسمی و چه غیر رسمی- در این زمینه تلاش کنند تا این فرهنگ در میان خانوادهها جا بیفتد که اگر پدر و مادری برای کودکش کتاب نخواند یا فرهنگ کتابخوانی را در خانوادهاش ایجاد نکند از قافله رو به جلو جهانی عقب میافتد.
رحماندوست همچنین گفت: با اینکه در جوامع غربی به نسبت کشور ما رشد وسایل سرگرمی و رسانههای جمعی بارها بیشتر بوده است، اما سرانه مطالعه در این کشورها خیلی بیشتر از جامعه ماست. این را به این خاطر میگویم که حتی این مسئله نیز نمیتواند وضعیت اسفانگیز مطالعه در جامعه ما را توجیه کند.
انتهای پیام/