به گزارش سرویس فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین ؛ چاپ دوازدهم مجموعه داستان به‌هم پیوسته‌ی "ها کردن" منتشر شد."ها کردن" اولین‌بار سال 1386 منتشر شده بود و سه سالی از انتشار چاپ یازدهم آن می‌گذشت و حالا با آغاز به کار "نشر چشمه" چاپ دوازدهم این کتاب روانه‌ی ویترین کتاب‌فروشی‌ها شده است.

"ها کردن" شامل چهار داستان است با مضمون‌های کم و بیش رایج زندگی شهری: خلاء، بحران رابطه، بیگانگی و اختلافات و دعواهای زن و شوهری به علاوه مضمون‌های طنزآمیزی که نویسنده برای این اختلاف‌ها و دعواها کوک کرده و از آنها تک مضراب‌هایی طنزآمیز ساخته است.

"هوشمندزاده" در این مجموعه از رئالیسم رایج در این گونه داستان‌ها فاصله گرفته و فرمی نامتعارف را برای روایت داستان‌های خود برگزیده است: فرمی قطعه قطعه که راوی در هر قطعه آن گوشه‌یی از موقعیت خود و تقابلش با اطرافیان را آشکار کرده است.

علاوه بر "ها کردن"، سه داستان کوتاه دیگر با نام‌های "یک بار هم شده سوسن گوش بده"، "مثلا بازی" و "سوراخ لحاف" هم در این مجموعه آمده است.

پیمان هوشمندزاده داستان "ها کردن" را چنین آغاز کرده است: "کلا سه و هفت دهم درصد زبان دارم که همین اندازه‌اش هم توی دهنم می‌ماسد. یک دهن بیشتر ندارم و یک نصفه دماغ، آن هم با ارفاق. سی و شش یا هفت تا چشم که هرکدام جداجدا به مغزم وصل‌اند و مغزم روی مزه‌ها کار می کند. خنده پسند است و وقتی گیر می‌دهد، خب آدم خنده‌اش می گیرد... گوشم ظاهرا دوتاست؛ ولی چه کاری است آدم رازش را لو بدهد. یازده میلیون و سیصد و چهل و هفت عدد مو که حقیقتا به طور منطقی تقسیم شده. دقیقا یازده میلیونش به سرم چسبیده. می ماند سی صد و خرده ای که گفتن ندارد..."

"ها کردن" با بخشی از نامه‌های چخوف به همسرش اولگا آغاز می شود؛ آنجا که گفته است: "از من پرسیده‌ای زندگی چیست. مثل اینکه بپرسی هویج چیست؟ خب هویج، هویج است و همین است که هست."

انتهای پیام/