به گزارش هنرآنلاین ؛ مراسم بزرگداشت کامران شیردل در یازدهمین جشنواره فیلم دانشجویی نهال، فرصت تازه ای بود که از بازگشت یکی از مطرح ترین چهره های سینمای مستند ایران خبر می داد. شیردل که که آخرین اثر سینمایی خود را به نام دوربین به دلیل مشکلات فراوان و فشارهای مستقیم و غیرمستقیم، در سال 1354 ناتمام رها کرد در این گفت و گو از بازگشت خود به سینمای ایران سخن گفت. او که دانش آموخته دانشکده سینمایی رم است اولین فیلم خود را به نام آیینه ها در سال 1342 ساخت و بعدها با فیلم های مستندی چون "ندامتگاه"، "تهران پایتخت ایران است"، "قلعه" و "اون شب که بارون اومد" به شهرت رسید اما حالا سال هاست که دیگر نه فیلم می سازد و نه فیلم می بیند. او در این گفت و گو از مواجهه خود با دنیای جوان ها و سینمای آن ها سخن گفت:

بعد از سال ها شاهد بازگشت شما به فضای سینما هستیم آن هم در قالب یک جشنواره دانشجویی. ارزیابی شما از فیلم های دانشجویی حال حاضر سینمای ایران چیست؟

واقعیت این است که من اصلا فیلم نمی بینم؛ شاید در واقع سی،سی و پنج سال است که دیگر با سینما رابطه ای ندارم؛ نه فقط سینمای ایران بلکه حتی سینمای دنیا. فقط گه گاهی که به سراغ فیلم می روم؛ همان فیلم های کلاسیک دوره ما، یعنی سینمای دهه 60 اروپاست. خیلی به ندرت پیش می آید که میلی برای فیلم دیدن داشته باشم، فاصله بدی گرفته ام و خودم به خوبی آن را حس می کنم اما فعلا راه گریزی از آن نیست.

اما حضور شما در این جشنواره این فرصت را در اختیار شما و متقابلا جوانان قرار داد با سینمای آن ها آشنا شوید، این سینما را چطور ارزیابی می کنید؟

با سینمای نسل جدید چندان غریبه نیستم و ضایعه اصلی این سینما، همان طور که در مراسم اختتامیه جشنواره نهال هم گفته شد همین ابزار آسان دیجیتالی است که می توانست یک معجزه تلقی شود اما متاسفانه این طور نشد. شاهدیم که جشنواره گرایی و عشق ساختن فیلم برای جشنواره همچنان به فضا غلبه دارد. مسابقه ماراتنی آغاز شده که همه در آن در حال دویدن هستند اما معلوم نیست که برنده واقعی این مسابقه چه کسی و یا چه چیزی خواهد بود. شاید یکی از دلایلی که فیلم نمی بینم، اعتراض به همین وضع است.

یعنی فیلم های جشنواره نهال را هم ندیدید؟

نه متاسفانه. فیلم های این جشنواره را هم ندیده ام و نمی توانم نظری درباره آن ها بدهم. در ایام جشنواره در سفر بودم اما از دوستان خواهش کرده ام در صورت امکان، فیلم های جشنواره را در اختیارم قرار دهند تا آنها را ببینم.

چطور؟ شما که سال هاست با سینما رابطه ندارید؟

اتفاقا از نسل جوان انرژی می گیرم. جشنواره ای که برگزار کردند خیلی خوب بود. من سعی کرده ام همیشه رابطه ام را با جوان ها حفظ کنم و در این زمینه شهره ام. از نسل جوان انرژی می گیرم و مثل بچه های خودم دوست شان دارم. وقتی هم که قرار شد در این جشنواره حضور داشته باشم اصلا انتظار چنین جمعی، چنین احساساتی و چنین گرمایی را نداشتم.

فکر نمی کنید، زمان آن رسیده باشد که به سینما برگردید؟ اصولا فکر می کنید وقتش رسیده که دوباره فیلم بسازید؟

می شود، چرا که نه؟ دارم فکر می کنم که شاید بشود در این زمینه کاری کرد، منظورم ساخت فیلم است.

ایده ای هم دارید؟

بله، همیشه ایده هست اما به خاطر محدود بودن امکانات اجرا، ممکن است با مشکلاتی همراه شود.

اگر ایده نهایی شده، آیا این امکان وجود دارد که آن را مطرح کنید؟

الان نه. چون واقعا صد در صد نشده. چند ایده وجود دارد که احتمالا یکی از آنها انتخاب خواهد شد اما هنوز وقت گفتنش نشده.

حضور شما در سینمای ایران دوگانه است؛ از یک سو شما را به عنوان یکی از بهترین مستندسازان ایران می شناسند و از سوی دیگر شما می گویید رابطه تان را با سینما قطع کرده اید، این دوگانگی را چطور تحلیل می کنید؟

فکر نمی کنم چیزی را باید تحلیل کرد. من وطیفه خودم را انجام داده ام. آقای نادری می گویند که من شانس نیاورده ام فیلم بسازم. این یک واقعیت است، مشکلاتی بوده اما راهی که انتخاب کردم هنوز برایم بهترین راه است. اغلب به جوان ترها پیشنهاد می کنم که نترسند و با جرات از طریق سینما به مسائل روز بپردازند، خصوصا در سینمای مستند که همیشه، در همه موارد و در تمام سیستم ها با مشکلات زیادی مواجه بوده است.

گزارش تصویری مرتبط 1

گزارش تصویری مرتبط 2

انتهای پیام/

سعید برآبادی