به گزارش سرویس موسیقی هنرآنلاین؛ حامد ترکمن می‏‌گوید از پنج سالگی نواختن ضرب زورخانه‌‏ای را شروع کرده؛ وقتی که روی این ساز، می‏‌نشسته‏ و می‏‌نواخته. او علاوه بر این‏ها، این روزها در حال آماده‏‌کردن اثر جدید خود است؛ اثری که در آن هم، ضرب زورخانه‌‏ای را به شیوه‏ای دیگر استفاده کرده است. اما پیش از این، ترکمن "معشوق روحانی" را منتشر کرده است؛ آلبومی که در آن، نوازندگی، آهنگسازی و خوانندگی کرده. این نوازنده جوان را به اصرار بر شیوه سه‌‏تار نوازی جلال ذوالفنون می‌‏شناسند. این در حالی است که او تغییراتی هم در ساز سه‌‏تار انجام داده و سازی به اسم "هنگام" ساخته است. در گفت‏ وگوی "هنرآنلاین" با حامد ترکمن، سخن از همه این‏ها به میان آمده است.

در همکاری با حسین تهذیبی و میرجلال‏‌الدین کزازی، پس از سال‏‌ها دوباره به ضرب زورخانه‏‌ای بازگشته‏‌اید. از آلبوم "آرش کمانگیر" و این‏که چه ویژگی‏‌هایی دارد بگویید؟

"آرش کمانگیر" آلبومی است در ادای دین به شاهنامه فردوسی. این اثر به فراخور کاری که فردوسی کرده، اثری روایی محسوب می‌‏شود و از آن‏جا که میرجلال‏‌الدین کزازی سال‏‌ها بر این اثر جاودانه متمرکز بوده و درباره آن پژوهش کرده، این روایت، روایت اصیلی است. استاد تهذیبی هم نیازی به تعریف ندارد و تجربه ایشان باعث شده که این روایت موسیقی‏ای در تناسب با متن پیش برود.

نسبت سازی را که شما در این اثر دست گرفته‌‏اید به عنوان سازی باستانی، با شاهنامه که میراث باستانی ایرانیان است، چگونه می‌‏توان تبیین کرد؟

خب بدیهی است که این هر دو، شمایلی باستانی دارند. فرهنگ‏ پهلوانی و زورخانه وام‌دار شاهنامه است. شاید مدتی است شاهنامه‏‌خوانی در زورخانه‌‏ها افول کرده، اما می‏‌دانیم که زورخانه و ضرب زورخانه‌‏ای یا باستانی به شاهنامه زنده بوده و جز شاهنامه متن دیگری در زورخانه‌‏ها خوانده نمی‏شده.

شما گویا نوازندگی را خیلی زود شروع کردید، اولین سازی که به دست گرفتید چه سازی بود؟

من نوازندگی را از سن پنج سالگی با تنبک شروع کردم، خانواده مادری‏‌ام اغلب نوازنده تنبک بودند، یکی از دایی‏‌هایم مرشد زورخانه بود و از همان سن و سال پای من هم به زورخانه باز شد. در آن‏جا من با ضرب زورخانه‌‏ای آشنا شدم. شاید به این خاطر که این ساز، مانند تنبک ریتمیک بود. اما همیشه جذابیت خاصی برای من داشت.

پس چطور به سه‌‏تار روی آوردید؟

من تا ده سالگی با تنبک و ضرب زورخانه‌‏ای کار کردم. بعد از آن مادرم اصرار داشت به سراغ سازهای ملودیک بروم، در مدرسه معلمی داشتیم که موسیقی هم تدریس می‌کرد، یک روز به معلمم گفتم آقا من می‏‌خوام تار یاد بگیرم. معلمم گفت: ما اینجا تار نداریم اما گوشه اتاق یک سه‌‏تار هست، اگه می‌خوای برو بردار. وقتی سه‏‌تار را دیدم یک ارتباطی بین ما برقرار شد و از همان‏جا شیفته‌‏اش شدم. اصول اولیه نواختن را خیلی کوتاه پیش همان معلم یاد گرفتم و تا چهار سال به‏‌صورت خودآموز سه‌‏تار می‌‏زدم. سال 76 بود که خدمت استاد حسین یارا رفتم و از سال 80 در محضر استاد ذوالفنون بودم.

در شیوه‏ نوازندگی شما کاملا رد پای استاد ذوالفنون شنیده می‏‌شود، چرا مکتب ذوالفنون را انتخاب کردید؟

به نظر من، ذوالفنون چکیده‌‏ای از آموزه‌‏های استادانی چون داریوش صفوت، استاد هرمزی و استاد درگاهی است. ایشان از استادانی بودند که به یک معنا هویت مستقل به این سه‌تار دادند.

به تدریس هم مشغول هستید؟

بله من یک روز در هفته تدریس می‏‌کنم، اما بیشتر اگر قرار باشد وقت بگذارم برای من مساوی با مرگ است. من هیچ‏وقت دوست ندارم در موسیقی دچار رکود بشوم و از آن‏جایی که پا به عرصه‏‌ی حرفه‌ای گذاشته‌‏ام و دو آلبوم تا الان بیرون داده‌‏ام بیشتر وقت خودم را صرف نواختن و آهنگسازی می‌‏کنم.

آلبوم "معشوق روحانی" نخستین اثر شما محسوب می‌‏شود، در این آلبوم نوآوری‏‌هایی در چیدمان قطعات شنیده می‏‌شود، مثلا کمتر آلبومی در موسیقی وجود دارد که ساز و آواز نداشته باشد، هدف از این کاری که کردید چیست؟

شنونده‏ عام موسیقی سنتی با تصنیف خیلی راحت‌‏تر ارتباط برقرار می‏‌کند، مردم ما هنوز "آتش در نیستان" و "گل صد برگ" را به یاد دارند. ما باید با محیط پیرامون خود هماهنگ باشیم. خیلی از دوستانم به من می‏‌گفتند که شما باید در آلبومت بعد از اینکه پیش‏ درآمد را نواختی به سراغ درآمد بروی و بعد ساز و آواز. اما من به جای ساز و آواز فقط تک‌نوازی سه‏‌تار اجرا کردم و با استقبال مردم روبه‏‌رو شدم. برادر کوچک من یک روز در شرکت خودشان استاد شجریان را می‏‌بیند، آلبوم من را به استاد می‏‌دهد، استاد شجریان بار بعد که برادرم را می‏‌بیند به او می‏‌گوید: "از آلبوم لذت بردم و چقدر خوب بود که در این کار ساز و آواز نبود". این نشان‏‌دهنده این است که استاد شجریان نیز قائل به سلیقه امروز جامعه موسیقی سنتی هستند. مردم ما با تک‌نوازی بیشتر از ساز و آواز ارتباط برقرار می‏‌کنند. در قدیم تکنوازی و تصنیف خیلی بیشتر بود تا الان.

شما در این آلبوم از ساز "هنگام" هم استفاده کردید که گویا خود شما این ساز را ساخته‏‌اید، یک مقدار از ویژگی‏‌های این ساز برای ما بگویید و چه نیازی دیدید که تغییراتی در فیزیک سه‏‌تار بدهید و این ساز را بسازید؟

سه‌‏تار ابتدایی سه سیم داشت، و وجه تسمیه‏‌اش هم همین بود. سه‏‌تار در گذشته به شیوه‏ای خاص نواخته‏ می‏‌شد. می‏‌گویند استاد عبادی خیلی ناخن خشک می‌نواختند. همچنین در گذشته این ساز را به دلیل حجم کم صدایش در ارکسترها نمی‌پذیرفتند. اما در پاسخ به این‏که چه شد تغییراتی در سه‏‌تار ایجاد کردم، باید بگویم از آن‏جا که ما سه نوع کوک بالا، پایین، و متوسط برای سه‏‌تار داریم، این نیاز احساس می‏‌شد. طول دسته "هنگام" از شیطانک تا سیم‌گیر 75 سانتی‏متر است. این ساز کوک‏‌اش پایین است. مسلما سازهای ایرانی دچار نواقصی هستند ولی قابلیت‏‌های خودشان را دارند. مثلا ما با گیتار نمی‏‌توانیم کنده‏‌کاری کنیم اما با سه‏‌تار این کار به خوبی جواب می‏‌دهد. از سوی دیگر، برخی ابداعات، نسنجیده به نظر می‏‌رسد؛ ما نمی‏‌توانیم سه‏‌تار باس داشته باشیم، بعضی‏‌ها سیم عود را روی سه‏‌تار می‏‌بندند و اسمش را سه‏‌تار باس می‏‌گذارند. خب چه لزومی دارد؟ می‏توان از همان عود استفاده کرد. این در واقع ابداع نیست.

انتهای پیام/

علیرضا سردشتی