سرویس مد و لباس هنرآنلاین، صدیقه پاک بین، رئیس انجمن طراحان پارچه و لباس ایران است. او که بالغ بر 4 دهه در عرصه مد ولباس کشور فعال بوده، حرف‌های زیادی درباره این حوزه دارد. از تاریخچه مدی که تا امروز هرگز به تحریر درنیامده تا شروع تحولات در سال‌های اخیر در زمره خاطرات این فعال عرصه پوشاک است. او مولف کتاب‌های مرجعی همچون: سایز بندی پوشاک بانوان، اصول طراحی لباس، طراحی اندام و خود اتکایی پوشاک ایرانی است. پاک بین سال‌های زیادی به عنوان مدرس و طراح لباس در عرصه‌های مختلف پوشاک کشور تلاش کرده اما معتقد است که سال‌های اخیر درخشان ترین زمان برای این گروه از هنرمندان به شمار می‌رود. او که برای گسترش عرصه طراحی تلاش‌های فراوان کرده معتقد است امروز جای نقد نیست و باید به طراحان فرصت بدهیم تا سبک و خط فکری خود را بیابند اما گسترش بخش هنری نیازمند زایش خلاقیت است. آنچه می‌خوانید گپ و گفت دوستانه هنرآنلاین با این طراح پیشکسوت و پژوهشگر عرصه مد و لباس کشور است.

ورود شما به عرصه طراحی لباس چطور اتفاق افتاد و از چه فراز و نشیب‌هایی برای رسیدن به امروز گذشتید؟

ورود به عرصه طراحی لباس نتیجه علاقه شخصی من بود بر همین اساس نیز سال 52 در رشته طراحی لباس وارد دانشگاه الزهرا شدم. البته قبل از آن نیز به کار نقاشی علاقمند بودم و رنگ ها را خوب می شناختم. زیرا دریک خانواده هنرمند زندگی می‌کردیم. در سال دوم دانشجویی 2 کارخانه "تیسو" و "جامه" درخواست جذب طراح منتشر کردند. من نیز به عنوان طراح در آزمون تیسو پذیرفته شدم و در بخش لباس کودک و نوجوان شروع به فعالیت کردم. من علاقه زیادی به کارهای ترکیبی و کنار هم قرار دادن پارچه ها داشتم، به همین خاطر کارهایم مورد استقبال قرار گرفت. این تشویق باعث افزایش انگیزه من شد. بعدها در برند جامه شروع به کار کردم و در آنجا برای نخستین بار توانستم کار مولاژ را اجرا کنم. در دانشگاه ما یک استاد آلمانی این کار را آموزش داد تا روی مانکن الگو سازی انجام شود. من از همین شیوه استفاده کردم زیرا راحت تر بود و خلاقیت در این روش بیشتر نشان داده می‌شد. بعد از انقلاب مجله "شاهد بانوان" شروع به کار کرد. من به عنوان طراح این نشریه فعالیتم را آغاز کردم و الگوها را مانند نمونه‌های بوردایی تنظیم می‌کردم. پس از آن احساس کردم که به کار الگو در مطبوعات علاقمند هستم. من به دانشگاه الزهرا پیشنهاد دادم که یک مجله مد ایجاد شود. بعد از پذیرش مسئولان مجله "جلوه هنر" آغاز به کار کرد و من مسئول بخش طراحی لباس شدم البته این مجله همچنان به صورت مجموعه مقالات چاپ می‌شود. اما در آن زمان مجله را به صورت یک بوردا کار کردیم که کاملا نقشه‌های دستی داشت. آن زمان روی مانکن زنده لباس پوشاندیم اما به دلیل اینکه اجازه عکس و تصویر داده نمی‌شد از آنها نقاشی کردیم که بسیار هم زیبا و جالب درآمد. سراسر ایران کار پخش شد اما در دور دوم با برخورد سلیقه‌ای رو به رو شدیم. برخی از مسئولان دانشگاه جلوی دور دوم کار را گرفتند و اجازه چاپ به آن داده نشد. انگیزه من اینجا از بین رفت و اشتیاقم کاهش یافت. تدریس در دانشگاه هم داشتم اما کارهای تحقیقاتی را شروع کردم و به عنوان پژوهشگر برجسته دانشگاه الزهرا و دانشکده هنر انتخاب شدم. پس از آن کار طراحی لباس مشاغل را در سازمان‌ها و ارگان‌های مختلف دنبال کردم.

فکر و ایده تشکیل انجمن طراحان پارچه و لباس چگونه شکل گرفت و کار را از کجا شروع کردید؟

از سال 77 به فکر این بودم که یک کانون برای طراحان و فعالان این عرصه ایجاد کنیم زیرا همه اصناف جایی برای دفاع از حقوق خود داشتند اما این بخش در پوشاک خالی بود. این امر با جلسات جسته و گریخته شروع شد اما شکل نگرفت. سرانجام تصمیم گرفتم که ابتدا کار را به ثبت برسانم و سپس جلسات را تشکیل بدهم لذا به سراغ وزارت کار رفتم. آنها از حضور من به عنوان یک مدرس دانشگاه و طراح استقبال کردند و انجمن را به ثبت رساندند. نخستین جلسه انجمن طراحان با چنان استقبالی رو به رو شد که حتی بازرسان وزارت کار از این حضور طراحان تعجب کردند. بعد از رای گیری انتخاب هیات مدیره انجام شد و من به عنوان دبیر جلسات و سومبات هاکوپیان به عنوان رئیس هیات مدیره انتخاب شدیم. در سال 83 انجمن به صورت عملی و قانونی تاسیس شد تا جایی که امروز بالغ بر بیش از هزار نفر عضو در سراسر کشور داریم. در تمام طول این مدت هیچکس از ما حمایت نکرد در صورتیکه شکل حرفه‌ای طراحی لباس را این انجمن آغاز کرد.

در سال‌های اخیر بحث‌های مختلفی پیرامون مساله طراحی لباس مطرح شده، تا جایی که برخی این بخش را یک ضرورت اجتماعی می‌دانند که باید بر پایه اصول فرهنگی داخل کشور حرکت کند اما برخی دیگر طراحی لباس را یک هنر آزاد می‌دانند که جایگاهی کاملا آزاد دارد و می‌تواند کاربردی نباشد. به نظر شما طراحی لباس کدامیک از این ابعاد را داراست؟

طراحی لباس یک حرکت است که می‌تواند هر دو این بخش‌ها را به صورت مکمل داشته باشد. طراحی لباس یعنی هنر اگر غیر از این باشد، نمی‌توانیم کار کنیم. اما باید طراحی هنری از بخش اجتماعی آن تفکیک شود. درست است که طراحی لباس یک هنر است اما در عین حال اجتماع ما این ضرورت را ایجاب می‌کند که بهای بیشتری به طراحی بدهیم و برای طراحان ارزش قائل شویم تا طرح‌ها را به مرحله تولید برسانند. یعنی طراح اثر خود را در بازار ببیند و مردم تعیین کنند که این کار ارزش بودن در اجتماع را دارد یا نه؟ وقتی رشته‌ای در دانشگاه، فنی حرفه‌ای و ... ایجاد می‌شود نیاز و ضرورت جامعه است لذا طراحان باید خوب جامعه را بشناسند. اینگونه نیست که هرچه طراحی شود الزاما باید وارد بازار شود. باید لباس هنری از نیاز جامعه جدا شود. برای یک مسابقه و همایش می‌توان هرگونه طرحی را تحت عنوان خلاقیت ارائه داد. در تمام دنیا نیز اینگونه است اما طراحی که برای لباس جامعه فعالیت می‌کند، باید بداند چه می‌کند زیرا هر چیزی را نمی‌توان طراحی کرد و به جامعه داد. طراحی لباس کار بسیار خاصی است که فکر بسیاری به همراه تحقیقات می‌طلبد. در دانشگاه قبل از ورود دانشجو به بخش طراحی لباس، فضای بروز خلاقیت به او داده می‌شود یعنی گاهی با یک لیوان بستنی لباس طراحی می‌شود اما قطعا این لباس قابلیت ورود به جامعه را ندارد بلکه برای دیدن میزان خلاقیت و ایده دانشجویان است. در این راستا نیازمند همکاری گالری‌ها برای بروز خلاقیت طراحان هستیم. یعنی جایگاه هنری این عرصه می‌تواند باعث ایده پردازی طراحان شود. چرا نباید از این عرصه استفاده کنیم. خلق کردن یک لباس فلزی یا به کار بردن آن در طرح یک ایده تازه و زیباست اما قطعا قابلیت کاربردی در جامعه ندارد. مگر اینکه برای فضای خاصی در تئاتر یا سینما استفاده شود. گاهی لباس‌های خلاقانه خاصی برای فضاهای خاص یا حتی همین گالری‌ها طراحی می‌شود که دیدن آن باعث زایش طرح‌های تازه در هنرمندان می‌شود. بنابراین باید هر دو فضا را به موازات یکدیگر اما در فضاهایی متفاوت دنبال کنیم.

مد در تمام دنیا وجود دارد حتی اگر دیده نشود. قطعا کشور ما نیز از این مقوله جدا نیست. گر چه طی این چند دهه نام مد و فعالیت در آن مطرح نشده است، اما همچنان افرادی چون شما در این عرصه فعالیت می‌کرده‌اند. با توجه به اینکه از سال 54 تا امروز در طراحی لباس هستید، فکر می‌کنید درخشان ترین دوران مد ایران چه دورانی بوده است؟

پاسخ به این سوال کمی دشوار است زیرا ما تقریبا بعد از یک رکود طولانی، به تازگی دوباره وارد عرصه شده‌ایم. تا قبل از این به طراح بها داده نمی‌شد البته تولیدکنندگان کار می‌کردند اما نام مد و ارزش طراحی لباس به تازگی بر سر زبان ها افتاده است. طراحی مساله مهمی برای جامعه ایرانی شده و بهتر از این نیز خواهد شد. فکر می‌کنم در این چند سال اخیر روزهای روشن فرا رسیده است. به همین خاطر طراحان دیده می‌شوند. فعالیت‌هایی انجام شده اما هنوز ایده‌آل نیست باید فضا فراگیر شود و امکان نقد و رشد بیش از این ایجاد شود.

همانطور که اشاره کردید در تمام دنیا مساله طراحی لباس به دو شکل هنری و اجتماعی در حال پیش رفتن است. در بخش‌های روزمره و اجتماعی منتقدانی حضور دارند که آثار ارائه شده در نمایش زنده را بازبینی و نقد و بررسی می‌کنند. در بخش هنری نیز وضع به همین منوال است. فکر می‌کنید چه کسانی باید این بخش نقد و بررسی را در کشور ما پر کنند؟ و چقدر زمان می‌برد تا ما بتوانیم شاهد چنین فضایی باشیم تا بر اساس آن طراحان و هنرمندان شاخص را ببینیم؟

واقعیت این است که طراح باید بار علمی و هنری فراتر از دیگران داشته باشد. یعنی وقتی که یک طراح چند کار ملی انجام می‌دهد، یعنی دائم فعال است و از فکر و ایده خود طراحی می‌کند. این امر نیز نیاز به مطالعه و به روز بودن دارد تا علاوه بر نقد آثار خود به بررسی کارهای دیگران نیز بپردازد. اما این عرصه هنوز جای کار دارد و جایگاهی برای آن پیدا نشده است. باید صبر کنیم تا میزان فعالیت طراحان افزایش یابد و خط فکری هر برند و طراحی مشخص شود. زمانی که یک طراح بر اساس عقاید و خط فکری خود حرکت کند، می‌توان برای او یک سبک قائل شد. در تمام دنیا وقتی لباسی روی صحنه می‌آید، بدون بردن نام او همه کار را می‌شناسند و به نوعی اثر امضاء دار است.اما ما هنوز به این مرحله نرسیده‌ایم و زمان زیادی نیز برای آن لازم داریم. وقتی به آن جا برسیم طراحان برجسته می‌توانند کار نقد را برعهده بگیرند البته افراد غیر طراح اما کارشناس و علاقمند نیز می‌توانند این بخش را پوشش دهند اما الان وقت نقد نیست. باید اجازه دهیم همه بیایند و حضور پیدا کنند اما آنها که ماندگارتر و بهتر هستند در عرصه بمانند.

گفتید یک طراح باید بار علمی و هنری بالاتری داشته باشد، با این شرایط یک طراح خوب و برجسته باید چه ویژگی‌هایی داشته باشد؟

یک طراح برای راضی نگه داشتن مخاطب خود باید در مرحله نخست یک جامعه شناس خوب باشد و بداند برای چه قشری کار می‌کند. یک طراح باید خط فکری خوبی را با پشتکار به نمایش بگذارد. یعنی گروه سنی مشخصی را جامعه هدف خود بداند. به این معنا که اگر قرار است جامعه نوجوان را پوشش دهد باید تنها بر این عرصه تمرکز کند. البته در کنار آن می‌توان کارهای متفرقه انجام دهد اما تمرکز باید بر یک گروه سنی و مخاطب خاص باشد. طراح باید رنگ و پارچه را به خوبی بشناسد. یعنی نوع پارچه، جنس و ویژگی‌های آن را بداند زیرا طراحی نقاشی نیست. یعنی صرفا کشیدن یک طرح کافی نیست زیرا یک طراح لباس خوب می‌داند که طرح را با چه پارچه‌ای و چطور باید برش دهد. طراح باید نوع الگو سازی و ملحقات لباس را به خوبی بشناسد. بیشترین خطای طراحان ما در شناخت پارچه است..زیرا برای کارآموزی به کارخانجات نرفته‌اند. کلاس‌های کارآموزی برای همه طراحان تجربی و آکادمیک نیاز است زیرا باید پارچه و ماشین آلات این عرصه را بشناسند. ضمن اینکه یک طراح خوب باید الگوسازی را به صورت کامل بشناسد یعنی قابلیت پیاده کردن طرح را روی الگو داشته باشد و بداند که آیا این کار تناسب خوبی روی اندام دارد یا نه؟ کیفیت دوخت مهم ترین چیزی است که در طراحی به چشم می‌خورد اما ما در این بخش بسیار مشکل داریم. زیبایی لباس به دوخت خوب است و اگر نباشد بهترین طرح نیز به چشم نمی‌آید. به نظر من در عرصه مد باید روزانه کار کرد زیرا ویترین‌ها در دنیای امروز تغییرات سریعی دارند و طرح‌ها با سرعت زیادی وارد بازار می‌شوند به همین خاطر باید با سرعت عمل کرد.

آیا کارخانجات این فضا را به طراحان می‌دهند تا بتوانند در دوره کارآموزی ماشین‌آلات و پارچه را به خوبی بشناسند؟

بله اغلب کارخانجات برای کارآموزی چنین اجازه‌ای را می‌دهند و حتی در برخی موارد این واحدها درخواست نیرو از دانشگاه‌ها و انجمن طراحان پارچه و لباس دارند. اما افراد به ندرت به این بخش‌ها مراجعه می‌کنند. به همین خاطر برخی طراحان نمی‌دانند چه پارچه‌هایی در بازار موجود است؟ به همین خاطر طراح نمی‌داند پارچه را در کجای طرحش قرار بدهد.

چقدر از ویژگی‌هایی که در مورد طراح خوب مطرح کردید، در دانشگاه و توسط دروس ارائه شده، تامین می‌شود؟

همیشه دانشگاه یک پایه را به دانشجو می‌دهد اما فرد علاقمند و پویا باید به دنبال آن برود و در کنار تحصیل کار را جستجو کند. در کشورهای دیگر نیز وضع به همین منوال است. یعنی دانشجو باید دوره کارآموزی و گزارش‌های خیابانی را دنبال کنند تا بازار مصرف را بشناسد. البته واحد پارچه شناسی، الگو، دوخت و ... در دانشگاه وجود دارد اما قطعا به تنهایی کافی نیست.

یعنی سرفصل دروس دانشگاهی رشته طراحی لباس نیازی به تغییر ندارند؟

چرا دارند. سرفصل‌های دانشگاهی قانونا باید هر 2 تا 4 سال تغییر کند. یعنی بر اساس نظر دانشجو و اساتید به روز شود لذا نمی‌توان به خوب بودن صرف آن اکتفا کرد یعنی نیاز به بررسی مجدد دارد. ضمن اینکه بخش صنعت نیز باید در این قسمت باشد زیرا ما نیاز به ارتباط بین دانشگاه و صنعت داریم اتفاقی که هنوز به صورت کامل رخ نداده است یعنی رابطه کمرنگ است. وقتی دانشجویی را به صنعت معرفی می‌کنیم باید یک باز آموزی شود. یعنی بتوانیم ترس از بازار و ورود به این عرصه را از دانشجو بگیریم. این امر باعث باز شدن ذهن فرد شده و انگیزه طراح را افزایش می‌دهد.

آموزشگاه‌ها مدعی اند که عملی‌تر هستند و بیشتر جنبه‌های کاربردی را به طراحان می‌آموزند به همین خاطر طراحان بعد از فارغ التحصیلی به این بخش‌ها مراجعه می‌کنند. از طرف دیگر کسانی که در آموزشگاه آموزش دیده‌اند به دنبال ابعاد علمی به دانشگاه می‌روند. دلیل تک بعدی بودن این دو بخش چیست؟

اینگونه نیست که دانشگاه صرفا علمی باشد و بخش‌های عملی نادیده گرفته شود. در دانشگاه تمام دروس لازم به دانشجو آموزش داده می‌شود اما گاهی دانشجو انگیزه و دقت لازم را ندارد اما بعد از فارغ التحصیلی متوجه اشتباهش می‌شود و به دنبال آن می‌رود. لذا به آموزشگاه‌ها مراجعه می‌کنند تا شرایط را بهتر کنند. اگر بتوانیم در برنامه‌های دانشگاهی ساعت‌های بیشتری را به کارهای عملی اختصاص دهیم عالی است. مثلا در قدیم 12 ساعت مختص کلاس دوخت بود و دانشجو موظف به درآوردن الگو و کار کردن در کلاس بود. اگر همین حالا نیز اجازه بدهیم دانشجو کار را در حضور استاد و داخل کلاس، انجام دهد عالی است. البته در برنامه جدید میزان ساعت دروس عملی را بیشتر کرده‌ایم اما صرفا با این بخش مشکل حل نمی‌شود. کارآموزی یک نیاز مبرم برای دانشجویان رشته طراحی است که باید در کارخانه‌ها انجام شود. البته گرانی مواد اولیه یکی از عمده دلایلی است که باعث کمتر شدن بخش‌های عملی در بین طراحان می شود.

به نظر شما سطح دانش مردم ما از علم پوشش در چه حد است؟ یعنی جامعه امروز ما چقدر می‌داند چه باید بپوشد و چگونه باید بپوشد؟

برای چنین پاسخی باید یک تحقیق میدانی انجام شود اما یک سری از افراد جامعه به خصوص جوان‌ها بهتر می دانند که چه بپوشند. مثلا کسی که لباسی را می‌خواهد بپوشد در رابطه با رنگ، نقش و فرم آن هنوز اطلاع کافی ندارد. حقیقت این است که هر لباسی را در هر جایی نمی‌توان پوشید مثلا لباس دانشگاه یا اجتماع شکل خاص و رنگ مشخص خود را دارد. البته این اصول ربطی به زیبایی ندارد یعنی رعایت این مسائل دلیل بر نازیبایی نیست بلکه برعکس کاملا هارمونی لازم را رعایت می‌کند.

به رنگ اشاره داشتید. رنگ در هیچکدام از بخش‌های دین ما قبح ندارد. اما چرا برخلاف تلاش‌های انجام شده هنوز هم مردم ما به سمت رنگ‌های تیره تمایل دارند؟

البته اینگونه نیست که هنوز هم رنگ تیره غلبه داشته باشد بلکه در بین جوانان رنگ‌های روشن رواج یافته است. در واقع رنگ مشکی خاص است و وقار و سنگینی را در بر دارد و در عین حال رنگی است که افراد را لاغرتر نشان می‌دهد. برخی از رنگ‌های روشن فرد را چاق‌تر نشان می‌دهد که افراد از آن خودداری می‌کنند. رنگ منوط به نوع پارچه است یعنی اگر پارچه و طرح یک کنتراست خوب داشته باشند قطعا مخاطب جذب می‌شود. اما مشخصا رنگ مساله و مشکل نیست بلکه نوع طرح و نگاهی که به آن می‌شود مهم است.

در سال‌های اخیر بیشتر جذب دانشگاه‌ها در رشته طراحی لباس مختص خانم‌ها شده است. در حالی که حضور آقایان در این عرصه باعث شکل گیری ابعاد تازه‌تری می‌شود ضمن اینکه آنها درعرصه صنعت موثرتر عمل می‌کنند. در چنین شرایطی فکر نمی‌کنید طراحی لباس را به سمت تک بعدی شدن سوق داده‌ایم؟

دانشگاه الزهرا و دانشکده شریعتی دخترانه است به همین خاطر جنسیت زنان در تهران غلبه یافته. البته دانشگاه یزد و صنعتی امیرکبیر پذیرش دانشجوی پسر دارد. اما پذیرش دانشجوی مرد در دانشگاه‌ها کمتر شده در صورتی که کلاس‌های انجمن با استقبال بیشتر آقایان رو به رو است. باید پیشنهاد داد که این رشته را برای آقایان باز کنیم. اتفاقا حضور مردان موثرتر است زیرا خانم‌ها سخت‌تر در بخش صنعت کار می‌‎کنند. دوری کارخانجات یکی از عمده دلایلی است که طراحان خانم را از این عرصه دور می‌کند اما آقایان می‌توانند این بخش را پوشش دهند. ما در کلاس‌های انجمن دانشجوی رشته پزشکی و فنی هم داریم که به این عرصه علاقمند هستند و عجیب پشتکار دارند. لذا نیاز داریم مردم بیشتر به این رشته آشنا شوند.

در دهه اخیر گرافیک به کمک طراحی لباس آمده و با کمک خط کوفی و نستعلیق و حتی طراحی توانسته لباس‌های خاصی وارد بازار کند. با توجه به موفقیت‌های این عرصه، آیا این بخش می‌تواند هویت مستقلی را در طراحی لباس ایران به دست آورد؟

بخش گرافیک با تمام جذابیت‌هایش نمی‌تواند مستقل باشد و جزئی از ملزومات بخش طراحی لباس است.موتیف‌، یراق دوزی و ... مکمل طراحی لباس هستند که به آن کمک می‌کنند. همه این بخش‌ها می‌توانند به صورت گروهی با یکدیگر کار کنند. متاسفانه در ایران افراد معمولا تک نفره کار می‌کنند. اما اگر گروه‌ها تشکیل شود شاهد خروجی‌های عالی خواهیم بود. در دنیا نیز این گونه است و کار کاملا گروهی انجام می شود یعنی نام یک طراح لباس زیرمجموعه‌ای شامل مدلیست، گرافیست و ... را در خود دارد. این تیم به صورت کاملا خاص با یکدیگر کار می‌کنند.

نمایش زنده لباس و ژورنال دو مقوله‌ای است که سال‌ها جای خالی آن در صنعت مد و طراحی لباس ایران احساس می‌شد، با وجود رفع تابوها، به نظر شما امروز جای چه چیزی در این بخش خالی است و جای کار دارد؟

درست است تابوها تا حدودی شکسته اما ما هنوز جای خالی ژورنال و نمایش لباس را پر نکرده‌ایم. این مساله حرکتی است که تازه شروع شده است. اجرای رسمی نمایش لباس در اختتامیه جشنواره مد و لباس فجر عالی بود. اما باید به مرحله‌ای برسیم که همه طراحانی که وجود دارند بتوانند کارهایشان را تولید کنند اما ما در این بخش مشکلات زیادی داریم. مشکل اساسی ما تولید لباس است. باید به جایی برسیم که در بخش تولید و توزیع طراح لباس و پارچه شناخته شود و مردم کارها را دنبال کنند. ضمن اینکه ما هنوز ژورنال تخصصی مد و طراحی لباس نداریم. با فعال شدن بخش تولید، آثار خوب از پستوها بیرون می‌آید و می ‌توان ژورنال را نیز تخصصی دنبال کرد.

آناتومی مردم کشور ما از بسیاری جهات با کشورهای اروپایی متفاوت است. با این وجود اغلب لباس‌های موجود در بازار مختص سایزهای اروپایی است و بیشتر مردم ما از این مساله شکایت دارند. چرا طراحان ایرانی فکری به حال این مساله نمی‌کنند؟

این فکر قبلا شده است. من سایز ایرانی را به صورت استاندارد ملی ارائه کرده‌ام. این کار تقریبا 4 تا 5 سال طول کشید و نزدیک به 26 جلسه گذراندم تا این مصوبه به دست آمد. نتیجه نیز در سایت استاندارد ملی قرار دارد اما می‌توانیم این اطلاعات را به شکل یک جزوه در اختیار طراحان قرار دهیم اما قطعا فعالان این عرصه باید این اطلاعات را دنبال کنند. در بخش سایز نوجوانان نیز کار را به جاهای خوبی رسانده‌ام که باید به سازمان استاندارد تحویل بدهم.

ظاهرا یک کتاب جدید در دست تالیف دارید، این کتاب در چه موردی است؟ کتاب پوشاک اقوام اثر جدیدی است که به زودی وارد بازار می‌شود. این اثر به بررسی نحوه پوشش اقوام ایرانی و تاثیر آن در دنیای امروز می‌پردازد.

و سخن آخر؟

امیدوارم با حمایت‌های دولت و همت بالای پیشکسوتان و متخصصان شاهد بالندگی صنعت پوشاک ایران باشیم و بتوانیم گوی سبقت را در دست بگیریم.

انتهای پیام/61

گفت و گو سمیه باقری