به گزارش سرویس تجسمی هنرآنلاین/ در هر جای دنیا وقتی از مردم سوال میشود چی توسرتون میگذره؟ چه آرزویی دارید؟ یا هزاران سوال شبیه به این، جوابهای متفاوت از هم از هر کدام از آنها میشنوید، هر آدمی یک فکر، یک آرزو و یک خواسته دارد که با دیگری متفاوت است اما وقتی این سوال را از مردم ایران بپرسی، تقریبا جوابهای مشابهی از اقشار مختلف جامعه دریافت میکنید، آنها اکثرا به یک خانه بزرگ، یک ویلای کنار دریا، چندین هزار دلار، سه هزار میلیارد تومان، یک ماشین مدل بالا و ... فکر میکنند.
آنها اگر مستقیم به پول هم اشاره نکنند با خواستههایی که بیان میکنند مشخص میشود که آرزویشان و آنچه هر روز در ذهن و سرشون میگذره پولدار شدن است. البته شاید این روزها فکرهایی از این قبیل، خواستههای نامعقولی هم نباشد اما ای کاش کمی به مسائل دیگری هم در زندگی فکر کنیم و به جای پشت کردن به خودمان به خویشتن خویش بنگریم.
نمایشگاه ویدئوچیدمان "چى توسرت مىگذره " در گالرى آریانا این روزها در حال برگزاری است. در این نمایشگاه آثار رضا کیانیان، امیر اثباتى، سمیرا علیخانزاده، گلزار حسن زاده، آبتین مظفرى، حسام الدین نورانى و حامد صفایى به تماشا گذاشته شده است. برای آنکه بدانید این روزها هنرمندان حاضر در این نمایشگاه چی تو سرشون میگذره به این نمایشگاه سری بزنید. این نمایشگاه با نمایشگاه گردانی گلزار حسن زاده و طراحى محیط امیر اثباتى شکل گرفته است.
گلزار حسن زاده نمایشگاه گردان این رویداد در بروشور نمایشگاه "چی تو سرت می گذره؟" آورده است: نمایشگاه ویدئو/ چیدمان پیش رو دومین نمایشگاه از مجموعه دژاوو (آشناپنداری) است. که با عنوان "چی تو سرت میگذره" به همراهی صدا، موسیقی و تصویر ارائه میشود. تجربه قبلی گروه در سال 1391 با موضوع دژاوو در گالری "آن" شروعی برای نگاهی جدیتر به مفهوم ویدئو آرت و نمایش آن در گالری بود. از آنجا که ارائه ویدئو در فضای گالری با در نظر گرفتن اهمیت این مدیوم و چگونگی اجرا و منحصر به فرد بودنش در شکل بیانی، در بسیاری از موارد برای به نمایش درآمدن با کمبودهایی روبرو بوده، مجموعه آثار خلق شده به بهانه نمایشگاه "دژاوو" سعی در اجرایی هماهنگ با محیط گالری، موضوع، استفاده صحیح از موسیقی/نور و ... و به خصوص چیدمان داشته و همچنین تلاشی برای بیان صحیح مفهوم ویدئوآرت و دست یابی به شیوهای از اجرا بوده که بتواند از دلیل لزوم انتخاب این مدیا برای بیان موضوعات، دفاع کند و از باری به هر جهت بودن بپرهیزد.
"?What is on your mind " یا همان "چی تو سرت می گذره"، جمله آشنا در فرهنگ واژههای شبکههای اجتماعی است که از کاربر میخواهد تا احساس، دغدغه و حتی موضوع یا خبری که در لحظه ذهنش را مشغول کرده با سایرین در میان بگذارد. این جمله، من را به فکر انداخت تا این سوال را در دنیای حقیقی نیز از خود بپرسم و تلاش کنم تا جواب آن را با توجه به موضوعاتی که ذهنم را مشغول کرده بیابم. این پرسش، انگیزه اصلی برای آغاز پروژه این نمایشگاه گروهی بوده است.
با توجه به قالب گروهی مجموعه "دژاوو"، هنرمندان دعوت شده با در نظر گرفتن موضوع و به نمایش گذاشتن آنچه دغدغه ذهنیشان در این روزهاست، با استفاده از مدیوم ویدئو، موسیقی، نور و طراحی فضا، کار خود را ارائه دادهاند. در مجموعه نمایشگاههای "دژاوو"، اهمیت نمایش آثار در کنار یکدیگر و پیوستگی فضا در محیط گالری همیشه مد نظر بوده و سعی شده تا با همفکری تیمی و حضور و همکاری افرادی متخصص که به شکل مستقل اقدام به طراحی و فضاسازی کلیت نمایشگاه کردهاند، به این هدف نزدیک شویم. در اجرای این نمایشگاه نیز از حضور امیر اثباتی بهره گرفتهایم تا چگونگی قرار گرفتن آثار در محیط گالری، تحت نظارت ایشان انجام گیرد.
حسام الدین نورانی در این نمایشگاه ترکیب چیدمان - ویدئو - نئون با عنوان " اینجا کسى پنهان است " را به معرض تماشا گذاشته است. او ویدئویی سیاه و سفید را که تصویری از خیابانها و ماشینها را نشان میدهد بر روی تخت خواب دو نفره انداخته در واقع تخت خواب پرده نمایش او شده است.
نورانی در این اثر از خواب دیدنهاى محو و موهوم شبانه مىگوید. رشتههای نئون چارچوب این تخت را میسازد و باعث میشود که مخاطب هر چه بیشتر به تماشای این اثر جذب شود.
ویدئو چیدمان رضا کیانیان با عنوان "منم اسپارتاکوس" آنچه این روزها در سر رضاکیانیان میگذرد را بازگو میکند، جلوی درب ورودی سالنی که ویدئو "منم اسپارتاکوس" پخش میشود ماکتی از مرحوم محمد على فردین است که مخاطبان با آن به همراه رضا کیانیان عکسی یادگاری میگیرند و بعد به سالن نمایش ویدئو وارد میشوند. این ویدئو یک سکانس معروف از فیلم " گنج قارون " را نشان مىدهد که به ابتکار کیانیان ، چهره بسیارى از اهالى برجسته سینما روى صورت فردین مونتاژ مىشود. این ویدئو با موسیقی بسیار خوب و تاثیرگذار " على کیانیان " همراه است. اثر رضا کیانیان در واقع سوالی مهم را بیان میکند که آیا " شادى سینماى ایران را فراموش کرده یا سینماى ایران شادى را ؟! ".
از جالبترین ویدئو چیدمانهای این نمایشگاه میتوان به اثر سمیرا علیخانزاده اشاره داشت. او در قسمتی از گالری در اتاقی با اضلاع مختلف که بر روی هر ضلع بیرونی آن یک آیینه نصب شده است مخاطب را دعوت میکند که به درون این اتاقک سری بزند. ظرفیت این اتاق یک نفر است، وقتی مخاطب از دالان آینهاى مىگذرد و روى صندلى مىنشیند، انتظار دارد در اتاقی که کاملا با آیینههای مختلف پوشش داده شده خود را ببیند اما پشت سر خود را در آینه پیش رویش مىبیند. این اثر حتی مخاطب را وادار میکند تکانی بخورد ، بالا و پایین را نگاه کند تا شاید خود را ببیند اما فقط تصویری از پشت خود را در آیینه میبیند. علیخانزاده در توضیح این اثر میگوید: این اثر با نگاهی به اثر رنه مارگریت خلق شده است. "چی تو سرت میگذره؟" این عبارت پرسشی ساده است که میتواند پاسخی ساده و مختصر یا پیچیده و مفصل به دنبال داشته باشد. این پرسش اما فارغ از بیهودگی پاسخهای دم دست و بیاهمیت و شاید بیاهمیت بودن پاسخهای به ظاهر عمیق و حتی واقعا عمیق! میتواند اشاره کند به موقعیتی بغرنج و برزخی؛ وضعیتی هولناک که در آن اساسا پاسخگویی در کار نباشد و همه پرسش باشد و پرسشگر در مقابل تکرار سوالات و پرسشگرها بیهیچ پاسخی یا پاسخی که به این سادگی ها بدست نمیآید."بدون پاسخ" دعوت به تجربهای است شخصی تا به اصل پرسش بیندیشیم.
امیر اثباتی طراح صحنه صاحب سبک سینما در این نمایشگاه یک شهرفرنگ بسیار بزرگ را به نمایش گذاشته است. شهر فرنگی که در زمان قدیم مقابل عدسی آن قرار میگرفتیم و چند تصویر پی در پی را میدیدیم و به دنیای خیال پرواز میکردیم. کنار شهر فرنگ او علامت "لایک " نشانه معروف دنیاى مجازى به چشم میخورد. شهر فرنگ او شامل سه عدسی میشود که دو عدسی در حال پخش کردن فیلمها و تصاویر هستند اما عدسی سوم مانند یک دوربین عمل می کند و چهره مخاطب را نشان می دهد . او در بخش هایی از توضیح درباره این اثر آورده است : حالا دیگر "شهر فرنگیها" از شهرها و روستاها برچیده شدهاند؛ اما در این روزگار نو میشود هر کجا مقابل صفحه جادویی نشست و پا به سرزمینی گذاشت که در آن انسانها هر روز بیش از صد میلیون بار به دیدن فیلمهایی سرگرم میشوند که هر یک صدها میلیون بار انسان را از انسان خود شرمنده میکنند. جوانان و نوجوانان و حتی کودکان ما هم این تصاویر را میبینند، گاهی به اشتراک میگذارند و لابد "لایک" میزنند. این "شهر فرنگ"شهر غریب و دهشتناکی است و چارهای هم انگار نیست این شهر است.
حامد صفایی با ارائه ویدئوآرت تصاویر گرافیکی "موهات رو کوتاه کردى " همه را به سالن سینما دعوت مىکند ؛ او سر در سینما را با نقاشی از آفرین ساجدی همراه کرده است و معتقد است: این تابلو با آنکه بخشی از بدنه سینمای اوست اما هویتی مستقل دارد. آنچه اتفاق افتاده همنشینی دو اثر مستقل در کنار هم به بهانه بدنهای به اسم سالن سینما است.
آبتین مظفرى در اتاقی کنار سالن گالری آریانا اثری با عنوان " خانهاى که در تاریکى ساختهایم" را با برنامهنویسی تعاملی آرش صالحی، ارائه داده است، این اثر تلویزیونی را نشان میدهد که تا مخاطب آن را مىبیند خاموش مىشود. شاید او با ارائه این اثر به افکار به هم ریخته و در هم اکثر مردم در این روزها اشاره دارد. آنقدر افکار و تصاویر در ذهنمان پراکنده و زیادند که قدرت فکر کردن به یکی از آنها را نداریم.
گلزار حسنزاده نیز با ویدئوچیدمان مفصلى که سه بخش پیاپى دارد و شامل ویدئوى زن سیهپوش، تصاویر تیغ و حمام ًو دالانى سیاه به مثابه تابوت میشود به نوعی زنان مورد ظلم قرار گرفته و قربانی خشونت را به تصویر کشیده است. او مخاطبانش را با چیدمان عکسهایی بیصورت بر روی طاقچه، پخش شدن صدای زنی بیدفاع که در حقش ظلم شده و عبور از تونلی سیاه و تنگ تا اندازه زیادی تحت تاثیر قرار می دهد.
نمایشگاه ویدئو چیدمان "چى تو سرت مى گذره؟ " در گالرى آریانا در خیابان فرشته پلاک ٩ دایر است.
انتهای پیام/
آرزو جعفریان