به گزارش سرویس فرهنگ ادبیات هنرآنلاین/
1.امروز زنگ آغاز به کار بیست و هفتمین نمایشگاه بینالمللی کتاب نواخته شد، نمایشگاهی که فرصتی است مغتنم برای تمام مخاطبان این کالای "بیزبان" اما پر سخن که گاه از نقاط دور و نزدیک کشور در یک مکان گرد هم میآیند. این رویداد هر ساله فرصتی برای اهالی فرهنگ در کشور است که میتوانند علاوه بر دیدن و خریدن در کنار برنامهها و نشستهای حاشیهای، دیداری با همپالکیهایشان تازه کنند و به مصاحبت و تبادل افکار بپردازند. در عین حال این نمایشگاه برای همگان جاذبه مخصوصی دارد از آن جهت که میتوانند اغلب کتابها و انتشاراتیهای موجود را به صورت یکجا در دسترس داشته باشند و نیازهای مطالعاتیشان را برطرف کنند یا حتی به این بهانه در کنار کودکانشان به یک پیکنیک فرهنگی بروند! مخصوصا که امسال شرایط اقتصادی ممکن است تعداد بازدیدکنندگان نسبت به خریداران را بیش از سالهای قبل افزایش دهد. اماآنچه در این میان حتی از بازدید و خریدن کتاب اهمیت بیشتری دارد هدف نهایی برگزاری چنین نمایشگاهی است، هدفی که در میان شلوغیهای این رخداد عظیم گاهی گم میشود.
2.انسان از زمانی که توانست راهی برای بیان دانش و احساساتش پیدا کند درصدد حفظ و انتقال آن به دیگران برآمد و اینگونه شکلهای اولیه کتاب تولید شد. پنجهزار سال پیش سومریان نخستین تمدنی بودند که به واسطه اختراع خط کتاب را رواج دادند و از آن برای نگهداری دستاوردهای علمی، فرهنگی، مفاهیم آموزشی و قانونی استفاده کردند تا نخستین رسانه بشر شکل بگیرد. علاوه بر این کهنترین ادبیات شناخته شده نیز توسط همین مردم تالیف شده است. یکی از آثار به دست آمده از این دوران "حماسه گیلگمش" است که قدمت آن به میانه هزاره سوم پیش از میلاد میرسد. حماسه منظوم "ایلیاد"، نمونه دیگری از این دست آثار است که هومر آن را نزدیک به سه هزارسال پیش به رشته تحریر درآورده. این آثار علاوه بر اینکه گواه توانایی و قدرت آفرینش هنری انسان در آن روزگاران است نشاندهنده صبغه باستانی کتابخوانی نیز هست. وجود کتاب و کتابخانه در دوران باستان در هر جامعهای بیانگر میزان توجه آن ملت به دانش، اندیشه و تمدن است و هر جا که سخن از تمدن و فرهنگ کهن در میان باشد نام ایران و ایرانیان نیز به چشم میخورد. در نوشتاری از ابنندیم آمده: "کیضحاک [ازپادشاهان ایران باستان] شهری بنا کرد و آن را جایگاه علم و علما قرار داد و دوازده کاخ به شماره برجهای آسمانی در آن ساخت و هر کاخی را به نام یکی از برجهای آسمانی نامید و برای کتابهای علمی در آنها خزینههایی بساخت و دانشمندان را در آن کاخها جای داد."از طرف دیگر برای ایرانیان از مصیبتهای بزرگ حمله مغول، در کنار تمام کشتارها و وحشیگریها، سوزاندن و از میان بردن کتابها بوده است.
3.کتاب و کتابخوانی از روزگار باستان تا به حال مسیر پر پیچ و خمی را پیموده است. در اواخر سده بیستم، تجهیزات ارتباطی مثل تلویزیون، رایانه و اینترنت، مفهوم کتاب بهعنوان مهمترین منبع اطلاعاتی را به چالش کشیدهاند اما هنوز هم این محصول در جامعه انسانی جایگاه ویژه خود را دارد. هرچند در چند سال اخیر با ورود کتابهای الکترونیک به بازار و ایجاد نسخههای صوتی، شکل قدیمی و آشنای کتابهای کاغذی دستخوش تحول شده ولی پیشرفت روزافزون علم هم نتوانسته تاثیر بسزایی در این "یار مهربان" داشته باشد و هنوز هم شکل کاغذی آن در میان مخاطبان هواداران بیشتری دارد.
4.سوال اصلی اینجاست که برای انسان امروز جامعه ما با این پیشینه تاریخی کتابخوانی و عالمپروری که مطالعه از ارزشهای اصلیاش به حساب میآمد چه اتفاقی رخ داده که امروز شوقی برای خواندن ندارد. امروز جای خالی کتاب در سبد خرید خانوار به گردن مشکلات اقتصادی است یا فقر فرهنگی؟ اگر نگاه دوبارهای به هیاهوی نمایشگاه کتاب و آمدوشدهای اغلب بیبهانه در آن بیندازیم شاید به این نتیجه برسیم که گمشده امروز ما ارزشها و فرهنگهایی است که دستخوش تغییری نابجا شدهاند. ارزشهایی که اوج و شکوه حیرتانگیز آن در یکی از متون مصر باستان چنین تبلور یافته: "انسان میمیرد و جنازه او به خاک تبدیل میشود و همه همروزگاران او چهره در نقاب خاک میکشند و این کتاب است که یاد او را از زبانی به زبان دیگر انتقال میدهد. نگارش سودمند تر از یک خانه ساخته شده یا یک صومعه در غرب یا از یک قلعه شکست ناپذیر یا یک بت در یک معبد است."
انتهای پیام/
ندا رضاحسینی