دو - "چ "بی تردید یکی از بهترین نمونه های کارگردانی تاریخ سینمای ایران است . توانایی حاتمی کیا در ساخت صحنه های جنگی بی اغراق فراتر از استانداردهای سینمای ایران است . او در دکوپاژ و میزانسن رقیبی ندارد . هوشمندی وافر حاتمی کیا در استفاده از نماهای باز در لحظات پرشماری از فیلم و نترسیدن او از نزدیک شدن به بازیگران نقش های فرعی به ویژه در لحظات پرتنش ، بیننده را مرعوب می کند و او را به راستی به میانه میدان نبرد می کشاند . اما برای ساختن یک فیلم خوب آن هم در روزگاری که سرعت درک مخاطب معمولا از سرعت اطلاع رسانی آثار هنری بیشتر است ، کارگردانی خوب دیگر به تنهایی کافی نیست . این واقعیتی است که ابراهیم حاتمی کیا نخواسته - یا نتوانسته - باور کند و به آن تن بدهد . کارگردان خوب فیلم "چ "، در خوشبینانه ترین حالت فیلمنامه نویسی متوسط است که در طراحی یک درام نفسگیر به شدت کم آورده است ، صرف نظر از ایرادات تاریخی فاحش .

سه - بدترین بلایی که یک فیلمساز می تواند بر سر آثار خود بیاورد ، وصله کردن خود به آنها و گرفتن فرصت دیده شدن و مورد قضاوت منصفانه قرار گرفتن است . وقتی حاتمی کیا جنجال بزرگی اطراف فیلم "آژانس شیشه ای" راه انداخت و تندترین مصاحبه ها را علیه مسئولین فرهنگی وقت کرد ، همه از هوشمندی او گفتند و از این که به بهترین شیوه توجهات را به سمت فیلم دیدنی خود جذب کرده و ضمنا توجه منتقدین را به جای متن فیلم به سمت حاشیه های آن سوق داده است . این روند اما درباره فیلم "چ "به شکلی معکوس و نادرست اتفاق افتاد . رفتارهای حاشیه ای تند حاتمی کیا در دل جشنواره ، حرف های عجیب او در نشست مطبوعاتی فیلم ، تاختن به هیات انتخاب جشنواره در دفاع از فیلم به شدت متوسطی مانند "شیار 143" و ... بسیاری را حیرت زده کرد ، چرا که "چ" فیلم شایسته ای است که به خودی خود توجهات را جلب می کند و کسی معنا و چرایی رفتارهای تازه آقای فیلمساز را نمی فهمد . اما ابراهیم خان ترجیح داد تجمع اهالی رسانه در دل جشنواره را بدل به فرصتی برای تاخت و تاز خود کند ! و این وسط طبعا بیشترین لطمه متوجه فیلم "چ "شد ، فیلمی که از همان ابتدای تولید پیچیدگی های مختلفی را تجربه کرده و انگار تا آخرین روزهای اکران هم رنگ آرامش را نخواهد دید !

چهار - وقتی"گزارش یک جشن "حاتمی کیا در جشنواره 29 به نمایش درآمد ، تنوع طیف نظرات درباره فیلم حیرت انگیز بود ! بسیاری آن را ستایش نامه ای نامیدند و برخی هم آن را طعنه نامه ای علیه معترضین . سکوت طولانی حاتمی کیا درباره آن فیلم و توقیف ناگفته اما علنی "گزارش یک جشن" ، راه را بر گمانه زنی های مختلف گشود . سکوت حاتمی کیا اما ادامه یافت و حتی خبر حیرت انگیز خریداری شدن آن فیلم توسط سازمان سینمایی که به معنای توقیف همیشگی آن و آرشیوی شدن رسمیش بود باز هم آقای" ح "را به واکنشی وادار نکرد . چنان که اتفاقات ریز و درشت روند تولید "چ "از تغییر تهیه کننده گرفته تا فیلمبرداری فینال فیلم بدون حضور بازیگر اصلی هم باعث نشد ابراهیم حرفی بزند . اما این روزها انگار سکوت برای این کارگردان نامدار پدیده ای تعریف نشده است .

پنج - "چ "فیلم مهمی برای سینمای ایران است ، با دستاورهایی تازه در بسیاری از زمینه های فنی . طراحی صحنه و لباس فوق العاده و تدوین هوشمندانه و فیلمبرداری و حتی جلوه های رایانه ای فیلم در سینمای ما نمونه هایی انگشت نما هستند و "چ"یکی از برترین آثار تولیدشده در حیطه سینمای دفاع مقدس است . اما ابراهیم حاتمی کیا آنقدر بی محابا تاخت که نگذاشت توجه به سمت فیلمش سرازیر شود و این ظلم بزرگی بود که کارگردان در حق فیلمش کرد . حالا شاید حاتمی کیا آرام تر شده باشد و بتواند به این فکر کند زیر سئوال بردن جشنواره ای که بارها و بارها از آن جایزه گرفته ، تاختن به بسیاری از همکاران و سخنرانی های طولانی و دشمن شادکن علیه سینما و سینماگر چه دستاوردی برای او داشته است . شاید حال این روزهای حاتمی کیا شبیه حال مامور دلباخته فیلم به رنگ ارغوان در پایان آن درگیری طولانی آخر فیلم باشد ، خسته و مستاصل و شکست خورده اما امیدوار به فرصت های جبران .