یه گزارش خبرنگار هنرآنلاین، محمدعلی کشاورز آنقدر شهرت دارد که نیازی به معرفی نداشته باشد. او بیش از دو سال است که به دلیل شکستگی لگن خانه‌نشین شده و از حضور در فیلم‌ها، سریال‌ها و تئاترها محروم است.

یکی از رسم‌های نوروز، رفتن به دیدن بزرگان است. تغییر سال و رسیدن بهار هم این فرصت را فراهم می‌کند تا به دیدن کسانی برویم که شاید در طول سال کمتر امکان دیدنشان ایجاد می‌شود. این بار در نوروز 1393 به خانهٔ محمدعلی کشاورز، بازیگر کهنه‌کار تئا‌تر، تلویزیون و سینما رفتیم و همراه با عید دیدنی، گپی هم با او زدیم که در پی می‌خوانید:

این روز‌ها را چطور می‌گذرانید؟

الان من فقط کتاب می‌خوانم.

وضعیت جسمانی شما چطور است؟

خوب نیست. هنوز نمی‌توانم راه بروم و از آقای عزیزی بسیار ممنونم که به شکل شایسته‌ای از من پرستاری می‌کند.

در سال نو شما می‌توانید به عنوان یکی از بزرگان هنر ایران توصیه‌ای به جامعه هنر داشته باشید.

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی جوان است و امیدوارم که دیگران در کنار او باشند و با هم برای پیشرفت این مملکت تلاش کنند. فراموش نکنیم که موضوع مهم مملکت و مردم کشور ما هستند و همه باید در سال نو کار و تلاش را با هم و در کنار هم آغاز کنند. من فرا رسیدن سال نو را به همهٔ مردم ایران تبریک می‌گویم و امیدوارم که در سایهٔ خداوند، روز به روز شاهد موفقیت بیشتر کشور باشیم. جوانان و به ویژه جوانان تئا‌تر ما باید هنر خود را نشان دهند و با کشورهای دیگر ارتباط برقرار کنند و با تئاتری‌های کشورهای دیگر به بحث و گفت‌وگو بنشینند و مهم‌تر از همه اینکه برای هم نزنند. این مسئله‌ای است که در حال حاضر و در کشور ما رخنه کرده و این رفتار نه خداپسندانه و نه مردم‌پسندانه است. ما اگر کشور و مردم مملکت‌مان را دوست داریم باید دست به دست هم داده و برای پیشرفت کشور تلاش کنیم. همچنین همیشه به یاد داشته باشیم که کشورهای استعمارگر برای استعمار یک کشور، به سراغ جوانان آن کشور رفته و آن‌ها را به انواع آلودگی و از جمله اعتیاد دعوت می‌کنند. بچه‌هایی که به ویژه در تئا‌تر یا تلویزیون یا سینما کار می‌کنند باید خالص و صادق باشند تا مملکت پیشرفت کند. جوانان نقش بسیار مهمی در آبادانی سرزمین و فرهنگ غنی ما دارند. بار‌ها گفته‌ام و باز هم تکرار می‌کنم که جوانان! به دنبال کارهای بد و ناشایست که هیچ‌گاه با فرهنگ ما سازگار نبوده است نروید. آلودگی‌هایی همچون اعتیاد را فراموش کنید که همین اعتیاد در درجهٔ نخست خانوادهٔ خودتان و سپس مملکت ما را از بین می‌برد. شما که کار تئا‌تر یا سینما یا تلویزیون می‌کنید، به دنبال فرهنگ درست این سرزمین باشید. ادبیات این مملکت را بشناسید و ببینید در سراسر این مملکت چه جواهرهایی پیدا می‌شوند.

یعنی جوانان با مطالعه و شناخت بیشتری به سوی هنر گام بردارند.

بله. در طول تاریخ، فرهنگ ما غنی و قوی بوده است. در کجای دنیا کسی همچون فردوسی، مولوی، سعدی و حافظ و دیگران یافت می‌شود؟ حتی بچه‌های معاصر ما همچون محمد حقوقی خیلی زحمت کشید برای ادبیات کشور. این جوانان باید مورد حمایت دولت قرار بگیرند و خودشان هم به جای اینکه برای هم بزنند باید دست به دست هم داده و بیشتر تلاش کنند. آنچه مهم است سرزمین و مردم ما هستند. در این سرزمین، ترک، کرد، عرب، فارس، بلوچ، ترکمن و دیگران در کنار هم زندگی می‌کنند و هرکدام فرهنگ خاص خود را دارند. جوانانی که کار می‌کنند باید این فرهنگ را آموخته و راجع به آن مطالعه کنند و آن را به دیگران انتقال دهند و در این زمینه هیچ چیز بهتر از تئا‌تر کاربردی نیست. در همه جای دنیا هنرمندانی که از تئا‌تر به سینما وارد شده‌اند، در سینما هم تحول ایجاد کرده‌اند. اما متاسفانه یکی از مسائلی که به تئا‌تر ما لطمهٔ بزرگی وارد می‌کند کلاس‌های آزاد بازیگری است. ما دانشکده داریم. این هنرجویان می‌توانند به دانشکده وارد شده و در آن‌جا تئا‌تر را بیاموزند. کار تئا‌تر بسیار مهم است و یک تئاتری باید همهٔ فرهنگ‌های گوناگون سرزمین خود را بداند و ادبیات کشورش را به خوبی بشناسد. از سوی دیگر جای خوشحالی است که در روزنامه می‌خوانم که خانم‌ها هم شروع به نوشتن کرده‌اند. به نظر من هیچ فرقی بین زن و مرد نیست و خانم‌ها هم باید اگر نمایشنامه یا مقاله یه هرچیزی می‌نویسند، آن را چاپ کنند.

در سال‌های پیش شما کارهایی را برای نوروز آماده می‌کردید. کمی از آن برنامه‌ها بگویید.

کارهایی که در نوروز پخش می‌شد معمولا پیش از نوروز ساخته و آماده می‌شد. در دوران‌های گذشته کارگردان‌ها و نویسندگان باسواد و باشعور زیاد بودند. بچه‌ها برای هم نمی‌زدند و به جای آن سعی می‌کردند که در مجموع کاری زیبا و خوب برای سال جدید بسازند.

یکی از استادانی که در تئا‌تر این کشور بسیار زحمت کشید زنده‌یاد استاد حمید سمندریان بود. راجع به استاد سمندریان و خاطراتی که با هم داشته‌اید هم بگویید.

استاد حمید سمندریان از نوادری بود که در این مملکت زیست و بیشتر کارهای تئاتری من با استاد زنده‌یاد حمید سمندریان بود و الان جای او خالی است. یکی از مهم‌ترین پایه‌های تئا‌تر و سینما و تلویزیون نجابت است و حمید یکی از نجیب‌ترین کسانی بود که تاکنون با او کار کرده‌ام. استاد بسیار فهمیده و باشعور بود و باید بیش از این از او تجلیل می‌شد. همچنین استاد علی نصیریان هم که امیدوارم خداوند طول عمر به او بدهد از نویسندگان چیره‌دست و بازیگران ماهر و کارگردانان توانای تئا‌تر کشور ماست. نخستین تئا‌تر ایرانی که به شانزلیزه و تئا‌تر فرانسه راه یافت نمایشنامه‌ای به نویسندگی و کارگردانی نصیریان بود. همسر استاد سمندریان، خانم هما روستا هم بازیگر بسیار خوبی است. در دورانی که زنده‌یاد دکتر فروغ رییس اداره تئا‌تر بود و برای نخستین بار در ایران دانشکدهٔ هنرهای دراماتیک توسط بچه‌های اداره تئا‌تر شکل گرفت و نخستین تئاتری هم که ساخته شد تئا‌تر ۲۵ شهریور سابق یا‌‌ همان تالار سنگلج است. نویسندگانی که در آن‌جا تربیت شدند بسیار چیره‌دست بودند و از آن میان می‌توان به علی نصیریان، اکبر رادی، دکتر غلامحسین ساعدی و دیگران نام برد. تئا‌تر دیگری هم در روبه‌روی پارک ملت به نام تئا‌تر کوچک تهران بود که خود من یکی از نوشته‌های عباس زاهدی را با نام "نیویورک نیویورک" در آنجا اجرا کردم.

سخن آخر؟

هنرمندان و نویسندگان و روزنامه‌نگاران باید برای حفظ و رشد فرهنگ و انتقال آن به نسل‌های آینده تلاش کنند و این رسالت ماست. امیدوارم همهٔ مردم جامعه غنی و شاد و مهم‌تر از همه سالم باشند، چه از نظر روحی و چه از نظر جسمی.