به گزارش خبرنگار هنرآنلاین ؛ در این دیدار صمیمانه که که به واسطه حضور عباس جوانمرد در تهران ممکن شده بود و بیش از دو ساعت در منزل شخصی او به طول انجامید عظیمی با تشریح فعالیتهای موسسه در یک سال گذشته خواستار حمایتهای معنوی استاد جوانمرد از این موسسه شد.
عظیمی در ادامه با بیان اینکه؛ فرصت خدمتگزاری به پیشکسوتان هنر فرصتی است که باید غنیمت داسنت، افزود: حضور و اعتماد اساتیدی چون شما سرمایه معنوی بزرگی برای موسسه هنرمندان پیشکسوت است و در این مدت موسسه علیرغم پشت سر گذاشتن بسیاری از ناهمواریها، بیش از پیش نیازمند حمایتهای معنوی هنرمندان شاخص و باسابقه کشور هست.
عباس جوانمرد هم ضمن ابزار خوشحالی از آشنایی با موسسه حمایت از هنرمندان پیشکسوت، گفت: با اینکه من به همراه فخری خوروش، علی نصیریان و عزتالله انتظامی جزو نخستین اولین نفراتی بودم که حکم درجه یک هنری گرفتم اما شما طی این سالها من را بعنوان هنرمندان درجه یک نشناختید و این برای من همیشه سوال بود که چرا باید اینگونه برخورد شود.
جوانمرد ادامه داد: البته امروز علت این مسئله را متوجه شدم چراکه ابلاغ مدرک درجه یک هنری ما را بزرگانی مثل دکتر هشترودی، دکتر فروغ و... تایید کردند و مثل امروز نبود که به راحتی این امیتازها را به کسی بدهند. در واقع به اینجا که رسیدم قانع شدم چون دیدم افرادی مثل دکتر هشترودی و دکتر فروغ بیخود من را بعنوان هنرمند درجه یک شناختند. بنابراین از آن موقع شما تمام امتیازها را به من بدهکار هستید و پیش از هر دلجویی آنها را به من برگردانید.
این کارگردان پیشکسوت تئاتر با اشاره به اینکه؛ او اولین بوده که به ارزیابیهای هنری اعتراض داشته و مخالف گرفتن پستهای دولتی توسط هنرمندان بوده، گفت: مطمئنم اگر کسی یک روز به حسین تهرانی میگفت که تو مدیرکل فلان اداره شدی حتما یک سیلی به او میزد.
او ادامه داد: همان موقع من به نماینده وزارت کار اینها را گفتم و در نتیجه من بعنوان نماینده وزارت فرهنگ و هنر برای بررسی به آن کمیسون رفتم و این درجهبندیها پیشنهادات من بوده است. من الان به شما ابلاغیههایی را نشان میدهم که به من گفتند شما علاوه بر اینکه نماینده ما هستید بعد از تصویب آن مسئول قسمت دوم آن نیز هستید. حالا اینجا چه جوری شده که که خود صاحب عله افتاده تو چاه؟!
کارگردان نمایش "بلبل سرگشته" با اشاره به اینکه؛ من ابتدای سال 1358 با مدرک درجه یک هنری از وزارت ارشاد خودم را بازنشسته کردم، گفت: امروز حقوق یک کارگر ساختمانی روزمزد 25 تا 30 هزار تومان است ولی حقوق من 600 هزار تومان است.
سرپرست و کارگردان و بازیگر گروه هنر ملی با بیان اینکه؛ بعد از کودتای 28 مرداد تا حدود سال 35 یک خلا عجیبی در تئاتر ما پیش آمد، تصریح کرد: بنیان مجموعه کارهای تئاتری این مملکت را من انجام دادم که از جمله مهمترین آنها که واقعا به آن افتخار میکنم اجرای تئاتر زنده به صورت هفتگی در تلویزیون حبیب ثابت بود. بعد از آن نمایشها که نتیجهاش تربیت نویسندههایی مثل بیضایی، رادی و ساعدی بود و تازه بزرگان قوم متوجه شدند که تئاتر تماشاگر دارد. همان موقع شهرداری میخواست پارک شهر را بسازد و یکسری خانههای آن منطقه را که برای پارک خراب کرده بودند، در واقع این تئاتر 25 شهریور یا سنگلج تکه زمینی جدا افتاده از از نقشه پارک بود. جالبتر اینکه همان زمان فردی به نام مهندس بابائیان مشغول ساختن سالن اُپرای رودکی یا همان تالار وحدت بود اما پروژه بخاطر مشکلات مالی متوقف شده بود تا اینکه از وزارت فرهنگ و هنر آن زمان به او گفتند اگر تو در این یک تکه زمین یک سالن نمایش بسازی ما مشکلات مالی پروژه رودکی را برطرف میکنیم، در نتیجه تئاتر سنگلج باج سبیل تالار وحدت است.
کارگردان نمایش "پهلوان اکبر میمیرد" در ادامه حرفهایش خطاب به مدیرعامل موسسه حمایت از هنرمندان پیشکسوت گفت: توصیه میکنم که حتما به سراغ حسن نوشیروانی، نصرت کریمی و فخری خوروش بروید چون آنها خدمات زیادی به هنر این مملکت به خصوص تئاتر کردند. حقوق نصرت کریمی را قطع کردند، او مجسمه ساخت و فروخت وقتیاجازه ندادند مجسمه بفروشد او کاکتوس پرورش داد و فروخت. یا حسن شیروانی که به عقیده من آتشپاره هنرهای دراماتیک ایران است افرادی چون اقلیم و ثمین باغچهبان و بیژن مفید از شاگردان و هستند. کارگردان نمایش "غروب در دریای غریب" خاطر نشان کرد: این را هنرمند اگر اخلاق آرتیستی نداشته باشد بهتر است خود را هنرمند نداند. ما صدها نفر داشتیم که از جهان پهلوان تختی مدالهای بیشتری گرفتند اما کسی که تا ابد نامش به نیکی برده میشود غلامرضا تختی است.
این پیشکسوت تئاتر کشور در پایان حرفهایش آزادی را رمز پیشرفت تئاتر در کشور دانست و تاکید کرد: اگر آزادی عمل و اندیشه نباشد تئاتر مانند پیکرهای میشود که خون در بدن ندارد و بد به حال دولتی که جلوی رادارها و چشمهای بینای جامعه یعنی هنرمندان را بگیرد. من تئاترهای زیادی را در این چند وقت دیدهام که با قاطعیت میگویم کار جوانهای امروزی در عرصه نمایش و به ویژه خانمها از بسیاری از تئاترهای آوانگارد دنیا بهتر است.