شما از تهیه کنندگان با سابقه و خوش نام سینمای ایران هستید که تقریبا در یک دهه اخیر با آثار بزرگانی همچون مجید مجیدی ، رضا میر کریمی ، حسن فتحی و... در جشنواره فیلم فجر حضور داشتید و همیشه آثار تولید شده در دفتر شما در ردیف آثار مطرح و بحث بر انگیز جشنواره بوده اند.به راستی چه چیزی سبب شد که جواد نوروز بیگی در دوره قبل جشنواره غایب باشد و فیلمی را تولید نکند؟

ما در سه چهار سال اخیر هیچ حمایتی از دولت دریافت نکردیم و عموما فیلم هایی را ساختیم که با سرمایه من و آقای پرویز پرستویی بوده و در برگشت سرمایه هم دچار مشکل شدیم . مثلا فیلم سینمایی "خرس" به کارگردانی خسرو معصومی که توقیف شد و اکرانش تا به امروز در هاله ای از ابهام است. یا فیلم "من و زیبا" ساخته فریدون حسن پور در یک شرایط بسیار بد اکران شد ویا فیلم "یکی می خواد باهات حرف بزنه" ساخته منوچهرهادی هم اکران مناسبی نداشت . این گونه دستمان خالی شد و در مقابل هم دولت هیچ حمایتی از ما نکرد . من می توانستم در جشنواره سال قبل حضور داشته باشم اما متاسفانه پروانه نمایش فیلم سینمایی "سوگ" به کارگردانی مرتضی فرشباف در آن زمان صادر نشد و این عدم صدور پروانه ساخت تا همین دولت نیز ادامه پیدا کرده ، جالب است به شما بگویم که این فیلم در خیلی جشنواره های معتبر جهان اکران شده و توانسته جوایز بسیار خوبی را دریافت کند . اما در مجموع با حرف شما موافقم که سال چندان پر کاری را نگذارندم و زیاد فعال نبودم . سال 91 بیشتر به سریال سازی برای تلویزیون پرداختم و توانستم دو سریال تلویزیونی را برای صدا و سیما تولید کنم . اما در همان ایام جشنواره قبل بود که من پایه ریزی دو الی سه فیلم سینمایی را انجام دادم که به ترتیب ملبورن ( نیما جاویدی) ، طبقه حساس ( کمال تبریزی) و بهمن ( مرتضی فرشباف) بود . در نهایت توانستم فیلم های آقای تبریزی و جاویدی را به همراه یک مستند برای جشنواره فیلم فجر آماده نمایش کنم اما فیلم آقای فرشباف به دلیل از دست رفتن فصل به ماه آینده موکول شد.

پروانه نمایش فیلم "خرس" همچنان در ابهام است؟

هیچ کس نمی داند مشکل این فیلم دقیقا چیست! تیم جدید سازمان سینمایی وقتی روی کار آمدند این فیلم را دیدند و گفتند مشکلی ندارد. من هم گفتم اگر مشکلی ندارد پروانه نمایش را صادر کنید تا مقدمات اکرانش را فراهم کنیم اما در پاسخ می گویند بگذارید ببینیم چه می شود! من واقعا نمی دانم چه سرنوشتی در انتظار این فیلم است و چرا این فیلم مشکل دارد؟

جشنواره فیلم فجر سی و دو سال پیش با این نیت که قرار است ویترین یک ساله سینمای ایران باشد تاسیس شد ، یکی از اهداف تاسیس این جشنواره بین المللی ارتقای سطح کیفی سینمای ایران و تشویق فیلمسازان به ساخت آثار استاندارد و مطلوب بود. آقای نوروزبیگی به نظر شما جشنواره فیلم فجر توانسته پس از سی و دو سال به آن اهداف و چشم اندازهای اولیه خود دست پیدا کند؟

جشنواره بین المللی فیلم فجر به نظر من تا دهه اول برگزاری با اهداف اولیه اش جلو رفت ولی کم کم یک فضای دیگری را به خود گرفت و فضای سیاسی بعد از ایام جنگ بر آن غالب شد و به نظرم سیاست مداران ما در آن نفوذ کردند و کمی هم نفوذهای جانبی سینما بر آن غالب شد و جشنواره از حالت رقابت واقعی خارج شد .جشنواره امروز تبدیل به ویترینی شده از آدم ها که مسئولین بگویند ما چه کسانی را در این دوره جشنواره داریم و برایشان خیلی مهم است که فلان آقا و خانم فیلمساز حتما در جشنواره حضور داشته باشند و به نظرم در چند سال اخیر مبنای برگزاری این رویداد سینمایی ،آدم های مطرح و نام آور است و نه فیلم های خوب سینمای ایران . البته این نظر شخصی بنده است چون هم با کارگردانی مطرح و شناخته شده همکاری کردم و هم با بچه های فیلم اولی و این را خیلی خوب حس می کنم که مبنای نگاه جشنواره در چند سال اخیر چگونه تغییر کرده. چون من ارتباط بسیار تنگاتنگی با جشنواره فیلم فجر و برگزار کنندگان آن دارم . شما یک فیلم بسیار بد با یک کارگردان بسیار مطرح داشته باش و از طرفی هم یک فیلم اولی خیلی خوب با کارگردان شناخته نشده ، اما شما به عنوان یک فیلم اولی حتی اگر فیلم بسیار خوبی هم ساخته باشید خیلی مراحل دشواری را باید طی کنید تا به بخش مسابقه جشنواره راه پیدا کنید.

به یاد دارم فیلمنامه "طبقه حساس" ساخته آقای کمال تبریزی همراه با فیلمنامه عصبانی نیستم ( رضا درمیشیان) و خط ویژه ( مصطفی کیایی) حدود یک سالی در وزارت ارشاد دولت دهم ماند و پروانه ساختش صادر نمی شد، علت این امر چه بود؟

اول بگویم فیلمنامه ما حدود یک سال در ارشاد نماند بلکه نزدیک به سه سال مراحل صدور پروانه ساخت طول کشید. به هر حال فیلمنامه این کار به بخش هایی از باورهای ما اشاره می کند که به نظرم در دولت قبلی متوجه نبودند که این نقل قول ها و اشاره ها اتفاقا به نفع نظام جمهوری اسلامی است و در نهایت هم در هفته های آخر دولت دهم پروانه ساخت این فیلم را صادر کردند . ما جلسات متعددی در ارشاد داشتیم و بازنویسی های فراوانی روی فیلمنامه انجام شد تا بتواند پروانه ساخت بگیرد. جالب است به شما بگویم که بازنویسی های ما بیشتر در حد دیالوگ بود اما ماهیت قصه همان چیزی بود که از اول ارائه دادیم . احساس من در آن زمان این بود که وزارت ارشاد دولت قبل کمی روی نام کمال تبریزی و جواد نوروزبیگی و ترکیب این دو نفر حساسیت ویژه ای دارند و تصور می کنند که اگر پروانه ساخت این فیلمنامه را صادر کنند ما می رویم و فیلم دیگری را می سازیم! چون چیز بدی از خود فیلمنامه برداشت نمی شد و مرتب در آن جلسات به ما می گفتند فلان دیالوگ را عوض کن چون چنین معنی می دهد و ما بدون هیچ گونه حساسیتی می رفتیم و عوض می کردیم . این فیلمنامه سه سال پیش باید ساخته می شد و نمی دانم دوستان وزارت ارشاد دولت دهم چرا انقدر ما را اذیت کردند.

با همه این تفاسیر چه میزان ممیزی روی فیلمنامه وارد شد؟ آیا این فیلمنامه همان فیلم نوشت اولیه است؟

تکرار می کنم که من ممیزی آنچنانی در این فیلمنامه ندیدم و همه این اعمال نظرها روی دیالوگ ها بود و تغییراتی که روی دیالوگ ها انجام می دادیم که به نظر این را نمی شود اسمش را گذاشت ممیزی. شاید ما در زمان فیلمبرداری هم برخی از این دیالوگ ها را حذف می کردیم و همچنان بر این باور هستیم که فیلمنامه طبقه حساس اصلا چیز عجیب و غریبی نبود که سه سال آن را در ارشاد نگه داشتند و پروانه ساختش را صادر نمی کردند.

شما جزو تهیه کنندگانی هستید که برخی از آثار شما دقیقا در روزهای منتهی به برگزاری جشنواره فیلم فجر دچار ممیزی و مشکل می شدند ، آیا این اتفاق در مورد دو فیلم "ملبورن" و "طبقه حساس" هم رخ داد؟

نه مشکل خاصی به وجود نیامد و اگر بود در همان ایام انتخاب آثار به ما می گفتند. خوشبختانه تیم جدید سازمان سینما از این فیلم ها حمایت کرد و مشکلی در راه اکرانش پدید نیامد.

با کارگردان های درجه یک و شناخته شده ای همکاری کردید ، چطور شد در شرایط فعلی سینمای ایران فیلمنامه "ملبورن" را قبول کردید و شرایط ساختش را فراهم کردید؟ چون می دانم این فیلمنامه به چند دفتر دیگر نیز ارائه شده بود.

فیلمنامه "ملبورن" از فیلمنامه هایی بود که بسیار خوب نوشته شده و تهیه کنندگانی این فیلمنامه خوب را پیدا کرده بودند اما حاضر به پرداخت پولی خوبی برای آن نبودند تا این فیلمنامه به یک فیلم خوب بدل شود. بیشتر می خواستند فقط یک فیلم تولید کنند و با یک هزینه محدود آن را بسازند . من وقتی فیلمنامه این کار را خواندم متوجه شدم ارزش دارد که رویش سرمایه گذاری شود و برایش هزینه شود و اتفاقا هر چه بیشتر روی این فیلمنامه هزینه شود این فیلم بیشتر خودش را نشان می دهد و من تمام تلاشم را برای ساخت بهتر این فیلم انجام دادم و این از خود فیلم پیدا است و دیگر نیازی به توضیح اضافه من نیست.

نیما جاویدی را از قبل نمی شناختید؟

خیر ، ایشان یک روز فیلمنامه این کار را برای من آورد و من پس از مطالعه قبول کردم که این فیلم را تولید کنم . البته من در کارنامه ام با فیلم اولی های و فیلمسازان جوان بسیاری همکاری کردم مثل بهرام توکلی ، مرتضی فرشباف ، مهرداد خوشبخت ، نادره ترکمانی و....

اغلب فیلم های شما با استقبال خوب مخاطبین عام رو به رو شدند و فروش در خور توجهی داشته اند ، چه پیش بینی از فروش "ملبورن" و "طبقه حساس" دارید؟

همین الان تمام پخش کنندگان مطرح سینمای ایران خواهان پخش و اکران این دو فیلم سینمایی هستند و این برای من به عنوان تهیه کننده این آثار دارای نوید خوبی است و تصور می کنم در ایام برگزاری جشنواره فیلم فجر هم با استقبال خوبی رو به رو بشوند و مخاطب این فیلم ها را دوست داشته باشد.

و سخن آخر؟

من امیدوارم تلاشی صورت بگیرد که سطح جشنواره فیلم فجر کمی بالا برود تا بتوانیم فیلم های بهتری را جلوی دوربین ببریم و این جشنواره انرژی مضاعفی به ما تهیه کنندگان بدهد . به عنوان یک تهیه کننده دوست دارم اگر فیلمی مثل "ملبورن" را در بخش خصوصی تولید کردم ، حداقل در همان اندازه یک هیئت انتخاب قرار دهند. به نظرم هیئت انتخاب امسال بیشتر یک هیئت انتخاب با نگاه تلویزیونی بودند و این را می شد از ترکیب هیئت انتخاب متوجه شد . من به عنوان تهیه کننده توقع دارم هیئت انتخاب جشنواره فیلم فجر از بهترین های سینمای ایران باشند که ما به عنوان تولید کننده فیلم ها خیالمان راحت باشد که اینها دارند فیلمهای ما را انتخاب می کنند و فیلم شناس های درجه یکی هستند . البته این را هم بگویم که من احترام خیلی زیادی به تک تک دوستان هیئت انتخاب جشنواره امسال دارم و همه این دوستان از رفقای من هستند اما در نهایت فکر می کنم چیدمان هیئت انتخاب بیشتر تلویزیونی بود تا سینمایی.