امسال هم این قاعده برقرار است ، به ویژه با توجه به فهرست عریض و طویل چهره های نامداری که در روزگار نو و پس از پایان دوره مدیریت شمقدری ، با آثار تازه خود راهی جشنواره شده اند . اما سئوال اساسی که سال هاست بی پاسخ مانده این است که برپایی جشنواره فجر به سینمای ایران چه کمکی می کند . این بازی ده روزه که هرسال راه می افتد و سینماهای تهران - و چند سالی است شهرستان ها - را به خود اختصاص می دهد ، کدام درد را از سینمای نحیف و نیمه جان درمان کرده است ؟ جشنواره فجر که عملا ترکیبی است از جشنواره هایی مانند کن و مراسم اسکار و هم نمایش فیلم دارد و هم برگزیده هایی در تمام رشته ها ، سال هاست به شکلی باری به هر جهت و بی هویت برگزار می شود ، صرفا برای آن که تقویم سالیانه از یک رویداد بزرگ سینمایی خالی نباشد . جشنواره پرسر و صدایی که پسوند بی مسمای بین المللی را هم یدک می کشد ولی هرگز فیلم مطرح خارجی را ندیده ایم که نمایشی جدی در این جشنواره - در بخش رقابتی و نه بخش های حاشیه ای - داشته باشد . جشنواره ای لبریز از هیاهو و شلوغ کاری رسانه ای ، بدون دستاوردی مهم ، بدون کمترین تاثیر در برنامه ریزی سالیانه تولید برای سینمای ایران ، بدون تاثیرگذاری در تربیت مخاطب حرفه ای و ... جشنواره بین المللی فیلم فجر که امسال قرار است سی و دومین دوره اش برپا شود ، معمولا در سال اول مدیرانی که مسئولیت سینما را عهده دار می شوند ، رونق بیشتری دارد . همانطور که مثلا جواد شمقدری در سال اول حضورش در معاونت سینمای وقت با برطرف کردن مشکلات چند فیلم - از جمله به رنگ ارغوان و صد سال به این سال ها - سعی کرد جشنواره ای حداکثری راه بیندازد و موفق هم شد ، امسال هم جشنواره پر است از اسمهای بزرگ و محترم . حجت الله ایوبی که از روز اول حضورش در سمت رییس سازمان سینمایی با اتهام آشنا نبودن با فضای سینما روبرو بوده ، به اتفاق همکارانش سعی کرده اند جشنواره امسال جشنوار ه ای استاندارد و متفاوت باشد . هوشمندی ایوبی در انتخاب جمعی از مدیران باسابقه سینمایی به عنوان تیم برگزارکننده جشنواره ، آغاز زودهنگام فعالیت های اجرایی و انتخاب هیات انتخابی رنگارنگ که سلیقه های مختلف سینمایی در آن حضور دارند ، نشانه هایی است که خبر از عزم جزم اهالی سازمان سینمایی برای برگزار کردن جشنواره ای کیفی و سطح بالا می دهد . حضور چهره هایی مانند مسعود کیمیایی ، رخشان بنی اعتماد ، احمدرضا درویش ، کمال تبریزی ، بهرام توکلی ، بهروز افخمی ، کیومرث پوراحمد ، سیدرضا میرکریمی ، محمدمهدی عسگرپور ، ابراهیم حاتمی کیا در کنار جوان تر هایی مانند رضا درمیشیان ، امیرحسین ثقفی ، منوچهر هادی ، مصطفی کیایی و ... خبر از حضور تقریبا تمام سرمایه های سینمای ایران می دهد . جشنواره ای که احتمالا می تواند نقطه عطفی باشد برای اکران ، و مشارکت حجم بزرگی از فیلمسازان کاربلد سینمای ما در اکران سال بعد شاید سینمای تکیده و نحیف ایران را رونقی دوباره بدهد . حضور اکثریت مطلق بازیگران نامدار و محبوب سینمای کشور هم می تواند در این آشتی بزرگ نقشی مهم داشته باشد . فهرست فیلم های امسال نشان از بروز امیدی دوباره در دل سینماگران ایرانی دارد ، سینماگرانی که سال های سختی را پشت سر گذاشته اند . جشنواره فجر اما برای تاثیرگذار شدن باید از این بیهودگی مفرط رها شود . گمانه زنی هایی که درباره تغییرات بنیادین در روند برگزاری این جشنواره بر سر زبان هاست اگر صحت داشته باشد ، بی شک اتفاقی مبارک است . حذف بخش بین الملل ، حذف بخش اضافه و بی مخاطب مستند با توجه به برگزاری جشنواره وسیع سینماحقیقت ، کاستن از تعداد سیمرغ ها که در سال های اخیر به شکلی بی رویه اضافه شده اند و حذف حواشی متعدد و پرداختن به اساس و بنیه سینما و تلاش برای تعالی سطح کیفی فیلم های ایرانی ، می تواند دوره مدیریت ایوبی را دوره طلایی سینمای ایران کند . جشنواره فجر در شکل کنونی صرفا آیینی بی معنا و بی سرانجام است که تنها کارکردش دیدار سالانه رفقای اهل سینما با یکدیگر است ! جشنواره فجر با هدف گذاری صحیح ، برنامه ریزی دقیق و کاستن از بار اضافه خود ، باید به جایگاهی درخور شان و اعتبار یک جشنواره سی و دو ساله دست پیدا کند . سینمای امروز ایران ، به جای حاشیه پردازی و بحث های تئوریک بی نتیجه ، نیاز به یک جراحی فوری دارد ، وگرنه این بیمار محتضر ساکن بخش مراقبت های ویژه ، بخت زیادی برای برگشتن به زندگی عادی ندارد !

پایان پیام/

حمید سلیمی/