به گزارش هنرآنلاین ؛ هیئت مدیره انستیتو گوته، در بیانیه خود دلیل اهدای مدال گوته به محمود حسینیزاد را، از جمله معرفی نسل جوان نویسندگان آلمانیزبان به خوانندگان ایرانی عنوان کرده است.
این مترجم پرکار تاکنون، مجموعه داستان "این سوی رودخانه اُدر" و رمان "آلیس" را از یودیت هرمان، کتاب "مثلا برادرم" از اووه تیم و داستان عاشقانه "اگنس" از پتر اشتام نویسنده سویسی، به فارسی برگردانده است. کتاب "آسمان خیس"، مجموعه داستانهای کوتاه از یودیت هرمان، اینگو شولتسه و سه نویسنده دیگر نیز از جمله کارهای اوست.
حسینیزاد، پیشتر "تک پردهایها"، "بعل"، "صدای طبل در شب" و "در جنگل شهر" را از برتولت برشت ترجمه کرده بود. برگردان کتابهای "قاضی و جلاد"، "قول" و "سوءظن" از فریدریش دورنمات نیز به قلم اوست.
نگاه متفاوت نسل جوان نویسندگان آلمان
مدال گوته در شهر وایمار به محمود حسینی راد اعطا شد. برنده مدال گوته در مورد علاقهی خود به ترجمه آثار نویسندگان نسل جدید آلمانیزبان به دویچهوله گفته: "نویسندگان نسل جدید از گذشته (آلمان) قطع شدهاند و اگر هم نگاهی به گذشته دارند، آن نگاه، نگاه متفاوتی است؛ نگاه پر از گناه و توجیهگر نیست. در ضمن نویسندگان نسل جدید آلمان همانطور که خودشان هم میگویند، تا حدودی تحت تاثیر نویسندگان جدید آمریکایی هستند و زبان بسیار سادهای را برای بیان ایدههایشان انتخاب کردهاند. این زبان هم برای من بسیار جذاب است. علاوه بر این، نویسندگان نسل جدید در پرداختن به داستانها از مرزهای آلمان فراتر میروند و شخصیتهایی از فرهنگهای مختلف را در آثار آنها میتوان یافت که این نکته هم برای من حائز اهمیت بود." مدال گوته، در شهر وایمار آلمان به برندگان اهدا میشود. مدال گوته، در شهر وایمار آلمان به برندگان اهدا میشود.
مرگ، جنگ، عشق؛ دستمایه کارهای نویسندگان
کتاب "این سوی رودخانه اُدر"، از یودیت هرمان که نشر افق در سال ۱۳۸۶ منتشر کرده، مجموعه پنج داستان کوتاه است که حسینیزاد از کتابهای "خانهی ییلاقی، بعدا" و "هیچ، جز ارواح" این نویسنده برگزیده است.
رمانگونه "آلیس" نیز، از پنج داستان کوتاه با یک شخصیت واحد تشکیل شده است و پنج برش از زندگی روزمره "آلیس" را در رویارویی با مرگ دوستان و آشنایانش بازگو میکند؛ میشا، دوست پسر پیشین آلیس، ریشاد و کنراد که در ایتالیا زندگی میکند، نیز عموی راوی و سرانجام همسر او، رایموند، از جمله این درگذشتگان هستند.
"مثلا، برادرم"، رمانی از اووه تیم، هم از مرگ خبر میدهد. این نویسندهی هامبورگی، طرح رمانش را بر اساس یادداشتهای کوتاه به جامانده از برادر خود "کارل" نگاشته است؛ جوانی ۱۸ ساله که در جنگ جهانی دوم، داوطلبانه به عضویت گروه نازیهای اس.اس درآمد. کارل خاطرات خود را از چهاردهم فوریه تا ششم اوت سال ۱۹۴۳، یعنی شش هفته پیش از زخمی شدن و ده هفته قبل از مرگش در بیمارستان صحرایی، در این دفتر خاطرات یادداشت کرده است.
راوی داستان "مثلا، برادرم"، میکوشد پس از شصت سال، با خواندن این دستنوشتهها شخصیت برادر خود، روح زمانه و معنای زندگی را بشناسد و درک کند تا برای این پرسش که "چرا تاریخ آلمان، میبایست چنین تجربهی هولناکی را از سر بگذراند؟" پاسخی بیابد.
در رمان "اگنس" پتر اشتام، از مرگ و جنگ خبری نیست. او داستان عشق را بازگو میکند؛ عشقی شورانگیز میان راوی داستان و اگنس که پیش از نگارش داستان، "دار فانی را وداع میگوید."
راوی رمان "اگنس"، نویسندهای است که در حال پژوهش درباره واگنهای لوکس راهآهن آمریکا، بهطور تصادفی با اگنس در کتابخانه عمومی شهر شیکاگو آشنا میشود. این نویسنده کنجکاو، به تدریج احساس میکند که با "عشق بزرگ زندگیاش" روبرو شده است. پتر اشتام که ۵۰ سال دارد، فعالیتهای ادبی خود را ابتدا با نوشتن نمایشنامههای رادیویی آغاز کرده و نخستین داستانش را در سال ۱۹۹۵ منتشر کرده است.
محمود حسینیزاد؛ مترجم نویسنده
محمود حسینیزاد، تحصیلات خود را در رشته علوم سیاسی و جامعهشناسی، اوایل دههی ۱۹۷۰ در دانشگاه مونیخ آلمان به پایان رسانده است و در ایران، در کنار تدریس زبان آلمانی در دانشگاهها و موسسهی زبان آلمانی تهران، دو مجموعه داستان با عنوانهای "سیاهی چسبناک شب" و "این برف کی اومده" منتشر کرده است.
این مترجم و نویسنده ایرانی، به همراه پتروس مارکاریس، نویسنده یونانی و نوین کیشوره، ناشر هندی، بهطور مشترک مدال گوته را از آن خود ساخته است.
مدال گوته از سال ۱۹۵۴ از سوی هیئت مدیره انستیتو گوته به شخصیتهایی که در پیشبرد روابط فرهنگی آلمان با دیگر کشورها نقش داشتهاند، اهدا میشود.
انتهای پیام/32/