به گزارش هنرآنلاین، این مجموعه به کوشش مارتین کولبل گردآوری و توسط نشر شتیدل انتشار یافته است. کولبل پیش از این در گردآوری "مجموعه یادداشت‌های برتولت برشت" همکاری کرده و کتاب "یک کتاب، یک اعتراف؛ بحث درباره «هنگام کندن پوست پیاز» گونتر گراس" را نیز به بازار فرستاده بود. توضیحات و تعلیقات، عکس‌ها و پانوشت‌های فراوان او جذابیت کتاب را دوچندان می‌کند.

هربرت کارل ارنست فرام که بعدها در تبعید، نام ویلی برانت را برای خود برگزید، در دسامبر ۱۹۱۳ میلادی در شهر لوبک آلمان به دنیا آمد و با به قدرت رسیدن فاشیست‌ها ناچار به ترک آلمان و رهسپار تبعید به نروژ شد. برانت پس از سیزده سال زندگی و مبارزه در تبعید و با پایان یافتن جنگ جهانی دوم، به آلمان بازگشت و به فعالیت سیاسی خود در حزب سوسیال دموکرات ادامه داد. ویلی برانت در چهل و یک سالگی شهردار برلین و در ۵۶ سالگی صدراعظم جمهوری فدرال آلمان شد.

در حالیکه اغلب سیاستمداران آلمان پس از جنگ سابقه همکاری با رژیم پیشین را داشتند، ویلی برانت سیاستمداری بود که سال‌ها مبارزه بی‌امانی را علیه آن رژیم پیش برده بود. گراس که مشهور است به نویسنده "علیه فرمواشی"، دلبسته سیاستمداری شد که یک تبعیدی به میهن بازگشته بود، سیاستمداری که دیگرمدار بود، به هنرمندان علاقه داشت و با آن‌ها دیدار و گفتگو می‌کرد. او در یکی از نامه‌هایش به برانت می‌نویسد: "من نه تنها هوادار و در عین حال منتقد سیاست‌های واقع‌بینانه شما هستم، بلکه مثل یک پدر تحسین‌تان می‌کنم." به نوشته بی.بی.سی، گراس ۱۴ سال کوچک‌تر از برانت بود. او در سال ۲۰۰۶ در کتابش، هنگام کندن پوست پیاز، اقرار می‌کند که اواخر سال ۱۹۴۴ در شانزده سالگی عضو اِس اِس بوده و «از فرط شرم رو به تزاید»، شصت سال نه می‌خواسته و نه می‌توانسته در این مورد حرف بزند.

آغاز و انجام یک دوستی

رابطه گراس و برانت که در ابتدا یک رابطه کاری بود، رفته رفته به دوستی تبدیل شد، مکاتبات شکل گفتگو به خود گرفت و چندی نگذشت که همدیگر را "تو" خطاب کردند.

همکاری این دو در سپتامبر ۱۹۶۱ آغاز شد، در روزهایی که از برپاکردن دیوار برلین چند هفته بیشتر نگذشته بود. برانت شهردار برلین بود و گراس نویسنده جوان و مشهوری که دو سال پیش‌تر نخستین رمانش، طبل حلبی، انتشار یافته بود. این کتاب که یک حادثه ادبی در ادبیات آلمان محسوب می‌شد، در همان سال انتشار به چندین زبان ترجمه شد و بار دیگر نگاه‌ها را متوجه ادبیات آلمان کرد.

انتهای پیام/32/