گروه مد و لباس هنر آنلاین؛ آب و هوا، کار و پیشه و جنگ و تحولات اجتماعی از عوامل موثر در لباس بوده است. به غیر از این عناصر، نقش مراسم سنتی و فرهنگی نظیر مناسک مذهبی، جشنها و سوگواریها در نوع و شکل و حتی رنگ پوشاک نیز، بیتاثیر نبودهاست.
بشر در زندگی اجتماعی خود، به منظور ایجاد ارتباط و رساندن پیام دلخواه از " نشانه " هایی استفاده میکند. یکی از مشهودترین این نشانهها پوشاک است که زبان خاص خود را دارد و از ابزارهای کارآمد و موثر در پیشبرد هر گونه هویتسازی و هویتپردازی است.
هر فرد با توجه به نوع بینش و تفکر خود، پوشش خاصی را میپسندد. به مرور زمان این امر بیشتر نمود یافت و هر صنف، گروه و طبقهای با توجه به بینش، تفکر و نیاز خود برای خود تیپ خاصی پیدا کردند و لباس نمودی از فرهنگ آنها شد. حال دیگر هدف از پوشش لباس، تنها حفاظت نیست؛ بلکه به غیر از بعد زیبایی، نشانگر شخصیت و هویت افراد نیز است.
مد و مد گرایی
مد امری پویا و نوآورانه است و معمولاً سبکهایی را از فرهنگهای گوناگون وام میگیرد در گذشته اینگونه بودهاست که طبقات متمول، مد را ایجاد میکردند و طبقات فرودست مد را تقلید مینمودند. طبقات ثروتمند برای اینکه تفکیکی از طبقات فرودست داشتهباشند، دائم در حال تغییر و تحول مد بودند."به عقیده زیمل : مد هم میل به گرد هم آمدن و اجتماع با دیگران را ارضاء میکند و هم میل به جدایی و ممتاز بودن از دیگران را " در نگاهی بدبینانه، اکنون در سطح جهان مد به گونهای درآمدهاست که طبقات متمول جای خود را به کشورهای توسعه یافته دادهاند و طبقات فرودست به کشورهای در حال توسعه. ایران هم در این میان به عنوان کشوری درحال رشد، همانگونه که در عرصههای فرهنگی از کشورهای توسعه یافته تقلید میکند، در عرصه مد هم به تقلید از این کشورها میپردازد. جهانی شدن جهانی شدن نوعی فرایند و تحول دیالکتیکی را سبب میشود. در این بین، جایگاه کشورهای مختلف متفاوت است، برخی فرهنگها به آسانی دربرابر فرهنگ جهانی با فرهنگهای دیگر مستحیل میشوند. برخی دیگر موضعی سرسختانه و ستیزآمیز نسبت به فرهنگ مهاجم اتخاذ میکنند. شماری از فرهنگها به همزیستی مسالمتآمیز تن میدهند و تعدادی هم گفتوگو و تبادل فرهنگ را گریزناپذیر میدانند.
در برخی از کشورها افراد دائماً در حال قرضگرفتن و تقلید هستند، نوع پوشش و لباس آنها را تنها شیوه غربی و به بیانی آمریکاییشدن دربرگرفتهاست و برخی با وجود همه سختیهایی که فرهنگ کهن آنها دارد، به آن چسبیده و آن را رها نمیکنند. در این بین، حالت میانهای نیز وجود دارد که ترکیبی است مثلاً مدل و نوع آن را از یک فرهنگ دیگر میگیرند و با فرهنگ خود ترکیب میکنند. مثل ابریشمبافیهای روسریهای ایتالیایی که با زربافی و نقش ترمه فرهنگ ایرانی ترکیب شده و مدل جدیدی را به وجود آورده است.
عمق و تاریخ فرهنگ کشورها در به وجود آمدن انواع موضعگیریها بیتاثیر نیست. البته تنها داشتن قدمت تاریخی و اجتماعی کافی نیست. فرهنگ هر اندازه هم که اصیل باشد اگر همراه با شناخت و خودآگاهی نباشد، اهمیتی ندارد." ارتباط اجتماعی منشاء فرهنگ است " در نتیجه، رشد ارتباط اجتماعی برای تعالی و شکوفایی فرهنگ لازم است. فرآیند جهانی شدن، از طریق یک شبکه ارتباطی جهانگستر و یک حوزه عمومی مجازی ناشی از آن، فضاها و امکانهای جدیدی برای نقد تعریف رسمی از هویت ملی و باز تعریف آن و تقویت خود آگاهی هویتی بدیل فراهم می کند. حال اگر فرد در جریان این فرآیند، از یکطرف با عناصر فرهنگی و هویت خود کمتر مواجه شود و از سوی دیگر با سیلی از تعاریف جالب و بسیط فرهنگ دیگری مواجه شود، خود آگاهیاش نسبت به فرهنگ خودی کم میشود و انتخاب دیگری، نه به دلیل مقایسه، بلکه به دلیل فزونی تعاریف است .
تهاجم فرهنگی و زیر پا گذاشتن هر آنچه قدیمی و مربوط به فرهنگ کهن میباشد محصول همین نداشتن خودآگاهی و شناخت است. عنصر مهم در مد، تبلیغ و همه گیر کردن آن است که رسانههای غربی در این زمینه خیلی موفق بودهاند آنچه که در این دهکده جهانی بر رشد و توسعه مد و فرگیر شدن آن در جامعه خود و یگران اثر میگذارد، ظهور تکنولوژیهای جدید ارتباطی است که به همراه شیوههای مدرن تبلیغی، نیازهای توجه به مد و مدگرایی را در جوامع مختلف تولید و کنترل مینماید. به نظر میرسد رمز توجه جوانان به مدها و طرح لباسهای غربی به چند عامل اصلی باز میگردد:
1. نحوه ی ارائه: مهمترین و اولین موضوع همان نحوه ارائه آن است. وقتی لباسی تحت عنوان لباس ملی و اجباری مطرح میشود، هر اندازه هم که منطبق با فرهنگ اصیل ایرانی باشد، نوعی موضعگیری درپیدارد.
2. تبلیغ درون گروهی: علاوه بر رسانه، دیدن و رواج یافتن دو عنصر متاثر از همدیگر هستند. مد و طرحهای لباس به طور مستقیم تبلیغ نمیشوند، بلکه با دیدن بر تن دیگران است که رواج مییابند و این اثرگذاری زمانی که لباس بر تن یک شخص مهم، ستاره و قهرمان باشد چندین برابر میشود.
3. بر چسب زنی: برای تمیز خود از دیگری، در راستای خواست خودبیانگری و کمتر در راستای خودآگاهگری و نیز در پاسخ به تعلقداشتن به یک خرده فرهنگ و یا مجموعهای از خردهفرهنگها بهکارمیرود. در اینجاست که دیگر لباسی که علامت NIKE دارد، تنها به خاطر پوشش و کفیت خریداری نمیشود، بلکه این لباس درحکم بیان و برچسب سبک زندگی، نوع تفکر و اندیشه.
4. میزان دسترسی و قیمت: وقتی در جهان امروز که اقتصاد جهانی شکلگرفتهاست، افراد خیلی راحت به مدلهای غربیایی دسترسی دارند که از کیفیت بالایی نیز برخوردار است، دلیلی ندارد که به مدلهای ایرانی که قیمتهای هنگفت و میزان دسترسی پایین نیز دارند روی بیاورند.
امروزه با به وجود آمدن شرکتهای چند ملیتی و دستیابی به تکنولوژیهای پیشرفته روز، محصولاتی تولید و در سطح جهان توزیع میشوند که دسترسی را بر همگان آسوده کردهاند، مثلاً جین یکی از این بزرگترین تولیدکنندگان است. با مطالعه تاریخ لباس در جهان به وضوح میتوان درک کرد هر کجا که تقابل فرهنگی رویداده است. در پی آن تغییراتی در لباس و پوشش نیز بهوجودآمدهاست. البته این تغییرات در کشوری که ضعیفغتر است بیشتر نمود یافته است. زمانی که اعراب مسلمان تمامی خاورمیانه و شرق اروپا و شمال افریقا را تسخیر کردن ، زمانی که روم دنیا را تسخیر کرد و یا زمانی که قدرت در دست فرانسه بود که مدلهای فرانسوی رواج زیادی یافت. پس از جنگ جهانی دوم لباسهای امریکایی و در دنیای امروز هم این روند ادامه دارد ولی نه از طریق تسخیر و جنگ و به طور مستقیم سلطه یافتن بلکه، رشد فناوریهای رسانهای موجب شدهاست امواج رسانهای مرزهای متعارف جغرافیایی و فرهنگی را درنوردند و مخاطبان سراسر جهان را همواره در معرض پیامهای فرهنگی متعارض قرار دهند. ( شاه محمدی ) در دنیای امروز که ارتباطات تا این حد گسترش یافتهاست، نمیتوان از رواج مدلهای غربی در جامعه خودداری کرد _ البته نفس این عمل یعنی خودداری کردن اشتباه است _ به شرطی که این انتخاب توام با مقایسه باشد. یعنی افراد ابتدا به سنتها و روش های خود آگاه باشند و بعد در مقام مقایسه، فرهنگ و لباسی را برتر بدانند . به عبارتی هویت و فرهنگ و آداب و رسوم خود( ایرانی ) نیز در این مدیریت فرهنگی جایگاهی داشته باشد.
پس به غیر از تبلیغ خوب و دسترسی آسان به مدلهای غربی، ندادن تعریف روشن و شفاف از فرهنگ و زیبایی طرحهای لباسهای ایرانی از یک طرف و بهروز نکردن و استفاده طرحهای سنتی در مدهای روز از سوی دیگر در انتخاب و رجحان دادن مدل های غربی موثر است.
البته این نکته را نیز نباید فراموش کرد دنیا به سمت سهل انگاری و آسودگی در حال حرکت است و چیزی باقی میماند که آسانتر و راحت تر باشد. به عبارتی دیگر یعنی بشر بهسویی سوق مییابد که از لحاظ عقلی، راحتی را در آن ببیند. در انتها میتوان نتیجه گرفت ورود مدلهای جدید به جامعه اشتباه نیست به شرطی که آگاهانه و کنترل شده باشد و از سوی دیگر موجبات فراموشی کامل فرهنگ کهن پوشش و لباس ایرانی را فراهم نکندو حتی با مدیریت صنعتی و داشتن نگاهی صنعتی به این پدیده میتواند عامل رشد و تکاپو در تولیدکنندگان داخلی نیز باشد.
بخشی از مقاله نگاهی کلان به مد
نوشته مهدی محمودی
عضو کارگروه ساماندهی مد و لباس
انتهای پیام/31