ناصر قاسم زاد روانشناس، وجود حروف لاتین روی البسه را آسیب شناسی کرد و درباره علت گرایش جوانان به این لباسها به خبرنگار هنرآنلاین گفت: این یک بحث گسترده است. در جامعه ما تعداد زیادی جوان وجود دارد و این جامعه جوان دارای یک سری نیازهای هویتی و عاطفی و شخصیتی است. متأسفانه به دلیل ضعف برنامهریزیهایی که تاکنون در این زمینه انجام شده بحث جوانان در شعار متن بوده اما در عمل حاشیه بوده است.
وی ادامه داد: شما ببینید کدام یک از این نیازها خوب شناسایی شده و خوب به آن پاسخ داده شده است. برای مثال یک جوان میخواهد ازدواج کند یا اینکه به دنبال شغلی مناسب میگردد. برای رسیدن به اینها چقدر مشکلات را باید یشت سر بگذارد؟ در این شرایط خیلی از جوانها عطا را به لقا میبخشند و از ازدواج منصرف میشوند. امام نیازهای عاطفی و روانی آنها چه میشود؟ در اینجا چیزی به نام خلع به سراغ آدمها میآید. جوان به دورو برش نگاه میکند و میبیند که عدهای در اقلیت هستند و همه امکانات را دارند. در شرایطی که پول تعیین کننده همه چیز است او از داشتنش محروم است و این خلأ با توجه به پس زمینه قبلی هرکس میتواند آسیب خاصی به او وارد کند. یکی را معتاد میکند، دیگری را الکلی، یکی را فراری از خانه و هرکس را به نوعی تحت تأثیر قرار میدهد.
وی افزود: در بخشی از جوانان ما شاهد رشد هویتی هستیم. در جوانی مرحلهای وجود دارد به نام الگوپذیری از الگوهای رایج جامعه. او میخواهد بالاخره در جایی نشان بدهد که جوان است. مدل مو، لباس و هزاران امکانات دیگر. اینها میل طبیعی یک جوان است و او کار اشتباهی نمیکند. کار اشتباه را ما کردهایم که هنوز نتوانستهایم الگوی مناسبی برای جوانانمان ایجاد کنیم. از طرفی تولیدکنندگان ما رغبت نمیکنند که گرد هم جمع شوند و مد سالمی برای جوان طراحی کنند. از طرفی دیگر ماهوارهها مرتب جدیدترین مدلها را به جوانان نشان میدهند و انواع و اقسام مدلها از کشورهای همسایه به کشور ما وارد میشود. ما چیزی برای جوانمان در نظر نگرفتهایم و وقتی این لباسها میپوشد به او ایراد میگیریم.
قاسمزاد در پایان تصریح کرد: این مترقی بودن و به روز بودن هست الگو نداشتن هم به آن اضافه میشود. ولی اینکه حروف لاتینی میآید و بازار از آن تبعیت میکند بخشی از آن طبیعی است. جوان میخواهد عواطف و احساساتش را با این قضیه نشان بدهد و بگوید که من جوان هستم. اما بزرگ شدن بیش از حد آن در قالب القاب و صفتهای خلاف عرف از نبود الگو در جامعه خودمان است. غربیها با توجه به شرایط جامعهشان و فرهنگی که در آن جامعه استوار است تعداد زیادی الگو دارند که مورد قبولشان است. اما در اجتماع ایرانی اسلامی ما چنین چیزی خلاف عرف و اخلاق است. بنابراین خلا به وجود میآید و اینگونه میشود که ماهوارهها با ما الگو میدهند. ما باید روی بحث الگوسازیهایمان کار کنیم و یک الگوی کارآمد به جوانها معرفی کنیم. به دنبال پاک کردن صورت مسئله نباشیم.
انتهای پیام/31