به گزارش خبرنگار هنرآنلاین، چه دنیای عجیبی است دنیای رنگ‌ها و پارچه‌ها و کسی چه می‌داند در پس این بازی‌های رنگی و پارچه‌ای چه رازها که پنهان نیست. قرار نیست برای حرف زدن درباره چند تکه پارچه، آن هم با رنگ‌های شاد، یک مقدمه مرموز پلیسی بنویسیم اما این گفت‌وگو ما را وارد دنیایی از پوشاک کرد که پر از فوت و فن‌های کوزه‌گری است. از رمز و رازهای مد کردن و فروش مانتو گرفته تا بحث شیرین اقتصادی و کلی حرف‌های دیگر. همه این‌ها چیزهایی بود که در گفت‌وگو با مجید افتخاری صاحب امتیاز برند عصر جدید مطرح شد. برندی 18 ساله که در تهران و کرج شعبه‌های زیادی دارد و محصولاتش در همه شهرهای کشور توزیع می‌شود. این گفت‌وگو شما را می‌برد به بازار داغ اقتصاد آن هم در یک تولیدی مانتو.

شنیده‌ها حاکی است که تولیدی شما تعیین کننده مانتو مد سال است. بلندی، کوتاهی، نخی بودن، سنتی و مدرن بودن و هزاران فاکتور دیگر را شما تعیین می‌کنید و بازار به تبعیت از شما از این مد پیروی می‌کند. این ادعا درست است؟

من اساساً به این مسئله اعتقادی ندارم. زیرا یک شخص یک مجموعه و یک فرد نمی‌تواند مد را تعیین کند. بلکه تنها می‌تواند روی مد اثرگذار باشد. جریان مد در بازار چیزی است که وجود دارد. حال اگر شما بتوانید این جریان مد را شناسایی کنید به تبع آن می‌توانید یک سری پیش بینی‌هایی انجام دهید و در نتیجه می‌توانید یک سری تأثیرات روی این مسئله بگذارید. ولی به طور کلی اعتقاد دارم یک شخص نمی‌تواند تأثیرگذار باشد.

اما این را قبول دارید که توانسته‌اید این محور را شناسایی و به نفع خود هدایت کنید؟

ببینید تولیدکننده قوی کسی است که در ابتدا بتواند این جریان را شناسایی کند. جریان موجود در بازار هم چیزی نیست جز نیاز افراد و گرایش‌های جامعه. وقتی این نیاز را شناسایی کردید خواه نا خواه می‌توانید تأثیراتی روی آن بگذارید. بنابراین کسی می‌تواند ادعا کند که در کار مد و یا پوشاک تاثیرگذار است که بتواند این جریان را پیش‌بینی کند. وقتی توانست این کار را بکند خواه یا ناخواه تاثیر خود را روی بازار می‌گذارد.

پس در نهایت این صحبت را قبول دارید که روی مد تاثیرگذار هستید.

تا حدودی می‌شود گفت بله. البته قبول کردن این ماجرا حمل بر خودستایی است و ما به هیچ عنوان قصد چنین کاری را نداریم. این را هم بگویم که شما در دنیا هیچ برندی را پیدا نمی‌کنید که مدعی تایین کننده مد باشد. برندها سه سیاست کلی دارند. یا بازار را رهبری می‌کنند و یا اصلا با بازار کاری ندارند و یک قدم جلوتر حرکت می‌کنند و درصدد متمایزسازی برمی‌آیند و یا از دیگران پیروی می‌کنند. حالا با توجه به این مسئله می‌توانم بگویم برند من برندی است که رهبری و یا متمایز سازی کرده و ما اساسا دنبال پیروی کردن از کسی نبوده است.

حالا با قبول همه این شرایط اگر عنوان سوالم را تغییر دهم و بپذیرم که کسی مد را شکل نمی‌دهد و تولیدکنندگان نیرومند تنها روی مد اثرگذار هستند، شما هم این را می‌پذیرید که جزو معدود تولیدکنندگانی هستید که این تاثر را روی بازار دارید؟ با قبول این صحبت‌ها به نظر شما آیا این یک سیستم مافیایی است؟

نوسان در حوزه پوشاک بسیار زیاد است. مثلا فلان برند اسپانیایی در یک سال گذشته بیشترین تاثر را در حوزه مد داشته است ولی مقداری که جلوتر می‌رویم و به این نواسانات نگاه می‌کنیم می‌بینیم که در سال بعد برند دیگری گوی سبقت را می‌رباید و از برند قبلی جلو می‌زند. من برای خودم یک حد متوسط رو به بالایی را تایین می‌کنم. اگر سقف را 20 درنظر بگیریم به نظر من تولیدکننده‌ای که از 15 بالاتر باشد می‌تواند ادعا کند حرفی برای گفتن دارد. حالا ممکن است در این نمودار ارزیابی، یک فصل روی 15 قرار بگیرم و فصلی دیگر روی 18 و گاهی هم 19و 20. کسانی هم که در این حوزه سرمایه‌گذاری کرده‌اند هدفشان رهبری و یا متمایزسازی بوده و همه حرفی برای گفتن داشته‌اند و نمی‌شود گفت این یک پدیده مافیایی است.

پس اینکه تولیدکننده از هرچیزی استفاده می‌کند تا سود بیشتری داشته باشد مافیا نام ندارد؟

ببینید یک تولید کننده بیش از آن که به دنبال تاثیر گذاشتن بر فرهنگ یک جامعه باشد به دنبال منافع و سود است و سودش هم در همان جریان بازار تامین می‌شود. یک تولیدی بنگاه خیریه نیست که در پی مقاصد فرهنگی برود. او به دنبال سود خود است و اگر دنباله‌روی این جریان باشد لطمه می‌خورد. این طبیعت بازار برای تولیدکنندگان است و این موضوع مافیای بودن را قبول ندارم. کسانی که کار مافیایی می‌کنند شروع به یک فرهنگ‌سازی می‌کنند برای منافع شخصی خود. در قسمت تولید پوشاک من هیچ زمانی به این باور نرسیده‌ام.

وقتی که تصمیم می‌گیرید طرحی را ارائه بدهید که مد شود فقط به منفعت اقتصادی آن و فروش بیشتر فکر می‌کنید یا چیزهای دیگری هم برایتان مهم است.

ما داریم در کشور ایران زندگی می‌کنیم.ایرانی‌ها یک باورهای مذهبی و فرهنگی ملیتی را همواره با خود یدک می‌کشند. شما هرگاه بخواهید یکی از این دو مقوله را حذف کنید خواه ناخواه متهم به شکست هستید. من نمی‌توانم صد درصد تمرکز روی سود داشته باشم. از طرفی هم نمی‌توانم منکر این باشم که مجموعه من دارد برای سوددهی کار می‌کند. وقتی دارم در ایران کار می‌کنیم مردم با توجه به باورهای مذهبی و فرهنگیشان یک چهارچوب کاری برایم مشخص می‌کنند.

شما در شرکت خود یعنی عصر جدید از متخصصان حوزه طراحی و دوخت و فارغ‌التحصیلان دانشگاهی استفاده می‌کنید و یا طرح‌هایتان را بازاری دوزی می‌کنید؟

بین 6 تا 9 طراح در مجموعه من در حال انجام کار هستند که همگی فارغ‌التحصیلان دانشگاهی هستند. اما آن‌ها به دانشگاه اکتفا نکرده‌اند. آن‌ها آموزش دیده‌اند و نیازهای بازار را دقیقاً لمس کرده‌اند. مضاف بر اینکه این طراحان ارتباط مستقیم با فروش ما دارند و نیازهای بازار را لحظه به لحظه پیگیری می‌کنند و طبق آن آموزشی که دیده‌اند روی طرح‌ها پیاده می‌کنند. تقریبا می‌توانم بگویم که آن‌ها طراحان صنعتی شده‌اند و طراحان صرفاً آکادمیک نیستند و نیازهای بازار را می‌دانند.

قبل از اینکه بخواهید کارهایتان را به تولید انبوه برسانید و به بازارهای تهران و شهرستان‌ها تزریق کنید از طرف نیروی انتظامی، اداره اماکن و کلیه سازمان‌های مربوطه نظارتی روی آثار انجام می‌شود؟

خیر! همان‌طور که گفته شد ما یک چهارچوب کاری داریم. برای من یک حوزه‌ای از قبل تعریف شده و این حوزه شاید مکتوب نباشد. اما من می‌دانم که تنها در این حوزه می‌توانم فعالیت کنم و اگر بخواهم از این چهارچوب خارج شوم دچار مشکل می‌شوم. اما اساساً نظارت بر حوزه پوشاک وجود ندارد. زیرا ویژگی پوشاک فصلی بودن آن است و در این مقوله زمان بسیار پدیده مهمی است. اگر قرار باشد این پروسه نظارت روی لباس انجام شود سرعت کار را می‌گیرد و تولید را مختل می‌کند. در حال حاضر طرح‌های زمستانه از سه ماه پیش وارد چرخه تولید شده‌اند و اگر قرار باشد نظارت هم وارد بازی شود پروسه تولید کند می‌شود. اما اگر صریحاً بخواهم به سؤال شما پاسخ بدهم باید بگویم خیر در این زمینه نظارتی وجود ندارد و زمانی این اتفاق می‌افتد که کار در سطح فروشگاه‌ها است.

می‌شود گفت که در گذشته تیپ مانتوها تغریبا یک شکل بود و خلاقیت در آن کمتر دیده می‌‌شد. اما در این چهار پنج سال اخیر به این طرف یک سری مانتوهایی روی کار آمده که چهارچوب روتین مانتو را رعایت نکرده و به نوعی عجیب و غریب هستند. مثلاً مانتوهایی با آستین‌های کوتاه، یا مانتوهایی که برش‌های عجیب و غریب دارند. یک علت آن می‌تواند خلاقیت و نوآوری و مد کردن چیزی باشد که تا به حال نبوده. این سهم مصرف کننده. اما سهم اقتصادی تولیدی و شمای تولیدکننده کجا است؟ قطعاً سودی در این بازی با پارچه‌ها برای شما وجود دارد. این‌طور نیست ؟

اتفاقاً من می‌گویم این سهم تولیدکننده است . زیرا یک طراحی متفاوت انجام داده و سود این تفاوت را خواهد برد. این یک مقوله دو وجهی است و هم تولید کننده و هم مصرف کننده در آن نفع دارند. اما این هم هست که تولیدکننده وقتی چیزی را قیمت‌گذاری می‌کند همه چیز را آنالیز می‌کند و قیمتی که ارایه می‌دهد قیمت تمام شده این کالا است. فرقی برای ما نمی‌کند که یک کار چه میزان پارچه می‌برد ما به همان میزانی که متریال استفاده کرده‌ایم روی کار قیمت می‌گذاریم. مضاف بر اینکه در این 2 سال اخیر مد مانتو بر پایه بلندی می‌چرخد و مانتو بلند پارچه بیشتری می‌خواهد. حال اگر مد دوباره به سمت و سوی مانتوهای کوتاه برود ممکن است حرف شما مصداق پیدا کند. اما در نهایت منحنی عرضه و تقاضا تولیدکننده را مجبور می‌کند به ارایه قیمت واقعی.

در شروع کار سوددهی خوبی داشتید ؟

سابقه کار مانتو در کشور ما به سی سال و خرده‌ای می‌رسد. وقتی چیزی تازه و نو باشد طبیعتاً بازار خوبی دارد و سوددهی آن در ابتدای امر سوددهی خوبی است. زمانی که بین عرضه و تقاضا تعادل برقرار می‌شود این سوددهی از رونق می‌افتد. اما همه کسانی که در ابتدای کار وارد این عرصه شدند سود خوبی عایدشان زیرا بین عرضه کننده و متقاضی تعادل برقرار نبود. اما حالا این برابری حاصل شده و دیگر سودی که در گذشته وجود داشته وجود ندارد.تاکید می‌کنم این یک صحبت کلی است و شاید بتوانم بگویم که مجموعه ما نسبت به 5 سال گذشته در وضعیت بهتری قرار دارد.

و در نهایت اینکه درآمد خالص یک تولیدی با این مختصات البته با در نظر گرفتن مواد خام و هزینه‌های مربوط به کارگر و نیروی متخصص و سایر نیروهای انسانی به طور فصلی چقدر است؟

تا حالا پیش آمده از خود بپرسید چرا هیچ وقت سرمایه داران بزرگ وارد کار پوشاک نمی‌شوند؟ زیرا در کار تولید پوشاک هیچ تضمینی به خروجی سود نیست. یعنی یک ریسک بسیار شدیدی وجود دارد. به واسطه این که من مجبورم کالا را تولید کنم و بعد از اینکه کار به بازار وارد شد می‌شود فهمید که آیا از سوی مشتری مورد تایید قرار گرفته یا خیر. خروجی فصلی هم در کار ما معنایی ندارد. ممکن است من در فصل تابستان سود بسیار خوبی داشته باشم اما در زمستان به قدری ضرر کنم که اگر چند فصل هم مثل تابستان کار کنم آن ضرر جبران نشود. بنابراین خروجی فصلی یک تولیدی به هیچ عنوان مشخص نیست.

گفت‌و‌گو از مائده ملاآقایی

انتهای پیام/31