به گزارش خبرگزاری هنر ایران، آیت الله دکتر سید محمد حسینی بهشتی در دوم آبان سال 1307 در محله لومبان اصفهان به دنیا آمد. وی تحصیلات خود را تا پایان سال دوم دبیرستان در آن شهر گذراند، سپس به خاطر علاقه شدیدی که به علوم اسلامی داشت به حوزه علمیه اصفهان وارد شد. دروس علمی را تا اواخر سطوح عالیه در همان حوزه خواند و در سال 1325 راهی حوزه علمیه قم گردید. ایشان پس از طی یک سلسله آموزش ها و کسب فیض از محضر اساتید و مراجع، به خصوص امام خمینی (ره) با عده ای از فضلای حوزه، درس اصول و فقه آیة الله داماد را که مورد علاقه طلاب جوان بود بنیانگذاری کرد. همچنین به همراه دوستان دیگر چون آیة الله شهید مطهری و فقهای دیگر در درس خارج امام خمینی ( ره) حاضر شدند. در اینجا به معرفی برخی از کتاب های ایشان خواهیم پرداخت.

نماز چیست؟ "نماز چیست؟" یکی از کتاب‌های ارزشمند شهید مظلوم آیت الله بهشتی می‌باشد که تاکنون حدود چهل مرتبه تجدید چاپ شده است. این کتاب را دفتر نشر فرهنگ اسلامی در 52 صفحه چاپ کرده است. در یکی از صفحات کتاب مذکور چنین می‌خوانیم:

(نماز) سرودی که همه مسلمانان باید روزی پنج بار بخوانند تا یاد خدا و ملکات عالی انسانی همواره در آنان زنده بماند و از انحراف از راه راست خدا، از آلودگی به شرک، از خودباختگی در برابر زیبایی‌ها، یا مرعوب شدن در برابر قدرت‌های خودکامه، از ناسازگاری با بندگان نیکوکار خدا و از مفاسد دیگر روحی مصون بمانند. درست مثل سرودی که سربازان صبح و شام می‌خوانند تا روح سلحشوری در آنان زنده بماند، یا سرودی که پیشاهنگان می‌خوانند تا روح نیکوکاری در آنان تقویت شود. این است نماز اسلام که باید آن را سرود توحید و یکتاپرستی، سرود حفظ شخصیت انسان، سرود پاکی و فضیلت، سرود صلح و صفا با همه بندگان نیکوکار خدا نامید. سرودی که همه مسلمانان باید روزی پنج بار بخوانند تا یاد خدا و ملکات عالی انسانی همواره در آنان زنده بماند و از انحراف از راه راست خدا، از آلودگی به شرک، از خودباختگی در برابر زیبایی‌ها، یا مرعوب شدن در برابر قدرت‌های خودکامه، از ناسازگاری با بندگان نیکوکار خدا و از مفاسد دیگر روحی مصون بمانند. درست مثل سرودی که سربازان صبح و شام می‌خوانند تا روح سلحشوری در آنان زنده بماند، یا سرودی که پیشاهنگان می‌خوانند تا روح نیکوکاری در آنان تقویت شود.

ربا در اسلام کتاب "ربا در اسلام" مجموعه گفتارهای تفسیری شهید مظلوم آیت الله بهشتی است که شامل تفسیر آیات 275 تا 281 سوره بقره می‌باشد. این کتاب در 216 صفحه توسط دفتر نشر فرهنگ اسلامی چاپ شده است . در فهرست کتاب "ربا در اسلام" عناوین زیر مشاهده می‌شود: آیات ربا، اقتصاد ربوی در محیط حجاز و جامعه ما، نقش واقعی سرمایه، انسان اسلام و بهره‌مندی‌های زندگی، نقش و ماهیت پول، پول و بانک، بانک در اقتصاد کنونی، بانک بدون ربا، انواع ربا و مساله برخورد بعضی علما با آن، حل مشکل سرمایه گذاری‌های بزرگ و عناوین متعدد دیگر. "برادر من و خواهر من، اگر این فریاد الهی را، این عزت خداداد را، این سرفرازی دنیا و آخرت را بخواهیم حفظ کنیم باید برای پرداختن بهای سنگین آن هم همه ی ما آماده باشیم که بهشت را به بها بدهند و به بهانه ندهند. بهشت سعادت، بهشت عزت، بهشت حاکمیت اسلام را به بهای سنگین پرداخت می‌کند." شهید مظلوم آیت الله بهشتی در این کتاب، نگاه نقادانه و هوشمندانه به موضوع آزادی فردی و اقتصادی و سیاسی و... در فرهنگ غرب دارد، و در صفحاتی می‌گوید: پس آزادی فردی و شخصی، آزادی اقتصادی و آزادی سیاسی، و به دنبالش بهشت موعود، همانجایی که آزاری نباشد ـ کسی را با کسی کاری نباشد. چون آزادی شخصی که داریم، آزادی اقتصادی هم که داریم در مسئله سیاست و حکومت هم که دیگر چاره‌ای جز این که سر و ته آن را اینطور به هم بیاوریم نبود و بالاخره آزادی‌های سیاسی‌اش را هم حفظ کردیم تا بتواند حرفش را بزند، عقیده‌اش را بگوید، اقلیت حق داشته باشد عقیده‌اش را بر ملا بکند. در اینجا تکلیف دین و مذهب چه می‌شود دین و مذهب آن قسمتش که مربوط به اعتقادات قلبی و وظایف فردی است ، جز همان آزادی‌های شخصی می‌باشد. کسی دلش خواست، دین داشته باشد، دلش هم نخواست، دین نداشته باشد، خواست نماز بخواند، یا نخواند، خواست مشروب بخورد یا نخورد. در آن جا هم که مربوط به جنبه‌های اقتصادی است، بالاخره آزادی اقتصادی را مقدم دانستیم، لذا دین در آنجا دخالت نکند. آن قسمت هم که مربوط به آزادی‌های سیاسی است باز دین دخالت نکند، چون با فرمول آزادی، مسئله را حل کردیم . بدین ترتیب بار دین را از روی دوش‌ها برداشتیم، بارهای دیگر را هم که برداشته بودیم پس دیگر این در واقع خود به خود بهشت است.

شیفته خدمت کتاب "شیفته خدمت" را که نگاهی به زندگی شهید مظلوم آیت الله بهشتی می‌باشد، مهناز میزبانی نوشته و مرکز اسناد انقلاب اسلامی آن را در 144 صفحه به چاپ رسانده است . کتاب مذکور هفت فصل دارد و عناوین برخی فصل‌ها و مطالب آن چنین است: بشارت نور، نبوغ درخشان، خروش عدالت خواهانه، عطش معرفت، جویای حکمت، پویا و ممتاز، بهشتی و فرهنگ، تحول در نظام آموزشی، تاسیس مدرسه حقانی، مکتب توحید، کانون توحید، سازماندهی جوانان مبارز، عبرتی از تاریخ، هدایت تشکل‌های سیاسی، سازماندهی انقلاب، منادی بیداری، آزادی در سایه اسلام، شورای انقلاب، در مصاف با لیبرالیسم، اندیشه و آرا، عطر خلق محمدی، رشته‌ی مودت و روح خدمت، تندیس مظلومیت، پیرایه‌ها و شرح مظلومیت و عناوین متعدد دیگر. نمونه‌هایی از مطالب کتاب مذکور چنین است: رادیو بی بی سی انگلیس، او را چنین توصیف کرده است: " آیت الله دکتر سیدمحمد حسینی بهشتی، مردی خوش لباس، با چهره‌ای گیرا و پر ابهت بود، گرچه او با دیدی نو، به مسائل زمان می‌نگریست، اما در عمل سیاستگری را پیشه ساخته، و هرگز کلمه‌ای بی جا بر زبان نمی‌آورد و در میان روحانیت ایران، او از معدود کسانی بود، که به نظم و سازمان اعتقاد داشت. سیدمحمد 16 ساله بود که نقش رهبری گروهی ظلم ستیز را برعهده گرفت. این اولین تجربه‌ی وی در رهبری مبارزات مردمی بود که در طول نهضت و پس از آن ادامه یافت و در نهایت به ثمر نشست او خود این خاطره را چنین بیان می‌کند: یک بار در سن 16 سالگی به روستایی رفتم؛ آنجا در دهه‌ی محرم و صفر، منبر می‌رفتم و دو سه بار در آن روستا رفتم . در یکی از سفرها از ظلم کدخدا صحبت شد؛ که هم کدخدا بود و هم ارباب، به جوان‌های روستا گفتم: که چرا باید این بر شما حکومت کند و زور بگوید گفتند سرنیزه ژاندارم از او حمایت می‌کند؛ گفتم : این کدخدا را باید برداریم، حالا اگر او را برداریم کدخدای خوب دارید گفتند بله، آقا سیدجعفرآدم خوبی است و ما همه او را قبول داریم . ما دست به کار شدیم تا کدخدا و ارباب را از ده بتازانیم؛ ولی مگر دست تنها می‌شد جوانان روستا را بر ضد او بسیج کردیم، ولی کافی نبود. پشت او در شهر به فرمانداری محکم بود. در شهر تلاش کردیم یک وسیله‌ای پیدا کنیم که فرماندار از کدخدا حمایت نکند آن وقت کدخدا را جاکن کردیم و سیدجعفر را کدخدا نمودیم؛ خوب این کار را به تنهایی نمی‌شد بکنیم؛ باید با جماعت می‌کردیم آن هم با یک پشتوانه‌ای در شهر، که فرمانداری از او حمایت نکند. پس حرکت داشتیم اما در همین حدود، همه نیز می‌دانستند که ام الفساد کیست ام الفساد شاه بود، تازه شاه هم نبود آمریکا بود. آن موقع‌ها بیشتر انگلیس پشت شاه بود. ام الفساد انگلستان بود.

پایان پیام/