امیر معبد درباره اجرای پرفورمنس تکرار در گالری طراحان آزاد درگفت وگو با هنرآنلاین گفت: متاسفانه ما ایرانی ها حافظه تاریخی نداریم و همین موضوع موجب شده که خیلی زود همه چیز را به فراموشی بسپاریم و حتی به دلیل فراموشی بسیاری از مطالبات تاریخی مان را از یادببریم و تلاشی هم برای بدست آوردن آنها نکنیم.

وی افزود: براساس همین شناختی که از حافظه تاریخی مردم ایران دارم؛ تصمیم گرفتم بخشی از تاریخ ایران را در این اجرا بازنمایی کنم و در این اجرا به مسائل اجتماعی و سیاسی ایران توجه داشته ام. اما این موضوع اشاره به دوره خاصی ندارد و کلی است.

به گفته معبد پرفورمنس تکرار برخلاف پرفورمنس پیشین او اختیار؛ اینتراکتیو نیست و مدت این اجرا پنج ساعت است که مخاطب تا زمانی که خودش بخواهد می تواند این اجرا را دنبال کند.

امیرمعبد یکی ازهنرمندان مجسمه ساز است که درسال های گذشته بخش عمده کارش را روی اجرا و چیدمان گذاشته است. او درچند سال گذشته چندین اجرا و چیدمان درگالری محسن و طراحان آزاد برپا کرده که با استقبال خوبی روبرو شده است.

امیر معبد که چهره شناخته شده ای در عرصه مجسمه سازی و چیدمان است در سال های اخیر تمام تمرکزش را روی پرفورمنس گذاشته است او درباره گرایش اش به این گونه هنربیانی گفت: من در سال های اخیربه این نتیجه رسیده ام که ایده های من با هیچ متریالی درنمی آید وتنها بدن ام می تواند ایده های من را به بیان کند.

آخرین پرفورمنس امیر معبد آذرماه سال گذشته با عنوان اختیار در گالری طراحان آزاد برگزار شد که با استقبال قریب به هزار نفر روبرو شد.

این اجرای امیرمعبد برخلاف اجراهای پیشین او؛ تنها با حضور او و یکی ازمخاطبان اجرا می شد.

شیوه اجرای پرفورمنس اختیاربه گونه ای بود که وسط گالری طراحان آزاد یک اتاقک سفید در طراحی وساخته شده بود و شرکت کنندگان در این پرفورمنس پس ازانتظارطولانی که حداقل دو ساعت انتظارمی کشیدند؛ تک تک وارد این اتاقک می شدند و با ورود هرفرد به داخل اتاقک که داخل آن تاریک تاریک بود، درپشت سراو بسته می شد و شرکت کنندگان دراین پرفورمنس به اختیار وارد این فضا می شدند و درمواجهه با امیرمعبد که تنها با یک نورلحظه ای حضورش را با مخاطب سهیم می شدند.

این پرفورمنس با نوع برخورد مخاطب با حضور امیرمعبد وقرار گرفتن درتاریکی شکل می گرفت. مدت زمانی که معبد برای حضور هر فرد در این اجرا طراحی کرده بود یک دقیقه بود و پس ازحضورفرد درفضای تاریکی و مواجهه با امیرمعبد به مدت پنج ثانیه زنگ به صدا درمی آمد و اگر مخاطب می خواست همچنان در این اجرا می مانند و گرنه با صدای بلند اعلام می کرد که قصد دارد که از این فضا خارج شود و از سوی دیگر اتاقک دری گشوده می شد و فرد می توانست خارج شود.

نوع اجرای این پرفورمنس به گونه ای بود که هراجرا با اجرای قبلی متفاوت بود و هرفرد به اختیار تجربه ای متفاوت از این اجرا را تجربه کرد. البته طولانی بودن انتظارهرفرد برای رسیدن نوبت اش و پیش فرضی که از اجرا های پیشین معبد داشت موجب ایجاد ترس و دلهره مخاطب می شد.

به گونه ای مخاطب با شرکت در این پرفورمنس در مکان و زمانی ناخواسته و نادانسته وارد می شد و درشرایطی قرار می گرفت که به دلیل عدم آگاهی هیچ تسلطی برآن نداشت و براساس پیش فرضی که هر فردی از قرارگرفتن هر فردی در محیط بسیار تاریک با مردی که در کمتر از ثانیه حضورش مشاهده می شد و با صدای نفس های او می توان در لحظه حضور او را حس کند.

بر اساس همین شناخت و به اصطلاح شعور اجتماعی، با قرار گرفتن درموقعیت‌های متفاوت واکنش‌های متفاوتی از خود بروز می‌دهیم. البته اغلب مناسبات، قواعد و هنجارهای اجتماعی چنان در تقابل با ذهنیت و خواست فردی ما قرار می‌گیرد که شاید نفهمیم و ندانیم چه چیزی ـ از شخصی‌ترین تا کلی‌ترین امور ـ درست است. در شرایط کنونی که انواع بحران های شخصی و اجتماعی ما را احاطه کرده، دچار سوء برداشت‌ها و کج فهمی‌های بسیار می‌شویم.

در چنین وضعیتی که واقعیت موجود پنهان و در واقع دروغین است، ممکن است برخی از ما آگاهانه یا نا آگاهانه دچار فرافکنی‌هایی، بر اساس همان شناخت نه چندان درست، شویم. شاید هیچ کدام از ما ندانیم که چه باید کرد و در لحظه تصمیمی بگیریم که درست نباشد و در نهایت این تصمیم که براساس ناآگاهی ما شکل گرفته ما را به این سمت سوق بدهد که دچار جبر شده‌ایم و اصلا اختیاری از خود نداشته‌ایم .

انتهای پیام/

32/مریم آموسا