امسال پنجمین دوره جشنواره بین المللی تجسمی‌فجر را برگزار می‌کنیم و به نظر می‌رسد دیگر این جشنواره قوام لازم را یافته تا از شما بپرسیم که جشنواره تجسمی‌فجر چه جایگاهی در عرصه هنرهای تجسمی‌کشورمان دارد؟

البته پاسخ این سوال را باید اصحاب رسانه و منتقدان بدهند و آن را از دل فضای تجسمی‌کشور استخراج کنند اما ما به عنوان متولیان حوزه فرهنگ و هنر استنباطی که داریم را باید با تحقیق محیطی ارزیابی کنیم. فکر می‌کنم در وهله اول نام فجر به این جشنواره بسیار کمک کرد . جایگاه جشنواره‌های فجر به عنوان یک فرصت برای شناسایی جایگاه یک رشته هنری در طراز ملی از همان ابتدا به کمک این جشنواره آمد.ما در حال حاضر 4 دوره این جشنواره را برگزار کردیم و پنجمین دوره را کلید زدیم اما از ابتدا سنگ بنای این جشنواره به گونه ای گذاشته شد که فاصله اش را با جشنواره سی و یکم تئاتر فجر به طور مثال هر سال کمتر کند . یعنی وقتی مد یک عقبه فجر را با خود آورد و سطح توقعات را از اغاز جهانی دید. من از دور دوم و در واقع از دور سوم به طور کامل همراه این جشنواره بودم احساسم این بود که در کنار این فضا یک شبکه استانی هم به کمک فجر آمد و پشتوانه و جایگاه حضور هنرمندان و فستیوال‌های ما در جهان و بخش بین الملل هم کمک کرد و البته کثرت هنرمندان و جامعه هنرهای تجسمی‌هم به خدمت گرفته شد و در نهایت تلاش شد هیچ حوزه ای در عرصه تجسمی‌را فروگذار نکنیم. به گمانم برای هنرمندان و اینکه موقعیت هنری خود را با همطازانشان در هر عرصه ای در کشور بسنجند هیچ جایی بهتر از جشنواره فجر نیست.

به نظر می‌رسد امسال این طراز را سختگیرانه تر گرفته اید و یکدفعه بین 1500 اثر رسیده به جشنواره مثلا تنا 60 اثر پذیرفته شده است؟

برای اینکه از آغاز سطح این جشنواره تعیین شده است. ما در فجر امسال یک بحصی را مطرح کردیم و آن اینکه استاندارد جشنواره فجر را شبیه آزمون دکترا در نظر گرفتیم. به این معنا که در دوره کارشناسی شما یک ظرفیتی در نظر می‌گیرید و حالا از بین بالاترین نمرات شروع به گرفتن و پر کردن این ظرفیت می‌کنید اما در دکترا مهم این نیست که ظرفیت تکمیل شود هر کس در این آزمون پذیرفته می‌شود در ابتدا باید 50 نمره کتبی را بیاورد و تازه بعد از آن رقابت آغاز می‌شود. ما فجر را با این دید نگاه کردیم و گفتیم یک سطح اعتباری این جشنواره دارد که در آن کسرت اهمیت ندارد و مهم این است که جهت گیری درست دیده شود.

حرف این بود که ما باید برسیم به جایی که حداقل کشورهای همسایه تقویم سفرهایشان به ایران را بر اساس تقویم جشنواره فجر تنظیم کنند یعنی جشنواره بازدید کننده خارجی داشته باشد. ما این هدف را در نظر گرفتیم و در راه رسیدن به این هدف چاره ای نداریم جز اینکه برای این جشنواره تخصص و تکنیک را در نظر بگیریم و به کثرت کاری نداشته باشیم.خب پیشکسوتان و صاحبان نام هم به ما کمک کردند و امروز احساس نمی‌کنیم در مقایسه با جشنواره سی و یکم تئاتر فجر جشنواره تجسمی‌در پله پنجم ایستاده است.

به عقبه فجر و کمکی که به این جشنواره کرد اشاره کردید چقدر برگزاری دوسالانه‌ها توانست به پر بار تر برگزار شدن جشنواره تجسمی‌فجر از آغاز کمک کند؟

دوسالانه‌ها کارکرد مستقلی دارند و یک نهاد تخصصی هستند که در آنها آخرین ظرفیت‌های جهانی و داخلی هر رشته از هنرهای تجسمی‌شناسایی می‌شود و تلاش دیگرش این است که تشکل صنفی خود را در داخل به یک همبستگی برساند و گرچه مخاطبین هم هدف آن هستند اما بیشتر یک فعالیت تکنیکی و تخصصی است و با موضوع آزاد هم برگزار می‌شود.دنبال مخاطبین خاص است و سعی می‌کند سبد رشته خاص خود را در کشور افزایش دهد. شاید وجود دوسالانه‌ها بود که تا سالها نیاز به برگزاری جشنواره تجسمی‌فجر را کسی احساس نمی‌کرد.پس دوسالانه‌ها یک قدمت و پشتوانه علمی‌و همدلی صنفی خوبی برای هر حوزه هستند که قطعا پشت فجر ایستاده اند و هر رشته را ورز داده اند و اعتبارات بین المللی برای هر رشته کسب کرده اند و...

اما یک نکته ای هم در این میان وجود دارد و آن تمایز اساسی جشنواره فجر با دوسالانه‌هاست.رشته‌های تجسمی‌اگر چه از یکدیگر جدا هستند و مخاطبین هر دوسالانه شاید جدا باشد و هنرمندان هر رشته آموزش‌های جدا ببینند اما این جدایی در عین وحدت هم ذیل عنوان هنرهای تجسمی‌یک معنایی دارد و جایگاهی باید داشته باشد. در واقع مانند دستی که باید در یکجایی با هم یکپارچه شوند و این دست تقویت شود تا زور بیشتری داشته باشد.

امسال جشنواره تجسمی‌برای نحستین بار موضوعی برگزار شد. علت آن چه بود؟خصوصا اینکه موضوعی برگزار شدن جشنواره در حال حاضر موافقان و مخالفانی داردو مخالفان معتقدند دست هنرمند بسته شده و موافقان می‌گویند باید تکلیف ما با جشنواره ای چون فجر در مقایسه با دیگر جشنواره‌ها و دوسالانه‌ها مشخص شود

ببینید اولا ما در یک نگاه کلان نیاز داریم هنر انقلاب اسلامی‌را تعریف کنیم. این تعریف جدای از تعریف هنر در دوران انقلاب اسلامی‌است.

دوسالانه‌ها می‌توانند هنر در دوران انقلاب اسلامی‌را بیان کنند و اوج و فرودهایش را بر شمرند و ...اما یک موضوع مهم این است که هنر انقلاب اسلامی‌مشخص شود. یعنی ببینیم انقلاب اسلامی‌چگونه توانسته از منظر هنر خود را نشان دهد. ما اگر موضوعی این جشنواره را برگزار نمی‌کردیم اصلا برگزاری اش موضوعیت نمی‌یافت چرا که یا کارکرد فجر آسیب می‌دید یا دوسالانه‌ها. ما در سال‌های قبل هم دیدیم هر رشته ای که دوسالانه اش نزدیک جشنواره فجر برگزار می‌شد در فجر آن رشته آسیب می‌دید.چون به هر حال هر رشته ای یک ظرفیت محدودی دارد.

پس با این هدف که مفاهیمی‌که وابسته به انقلاب اسلامی‌و فجر هستند و مظهر شکوفایی فجر هستند را تقویت کنیم به سمت موضوعی شدن حرکت کردیم. طبیعی است که عده ای از گردونه حذف شوند اما ان‌ها فرصت دوسالانه‌ها را دارند. اصلا ما یکی دیگر از دلایلی که این کار را کردیم این بود که عده ای معتقد بودند فجر باید بیاید و جایگزین دوسالانه‌ها شود که از نظر ما این حرف اصلا منطق ندارد و کارکرد هر کدام جدای از یکدیگر است.

پس رفتیم به سمتی که ببینیم مثلا با زبان کاریکاتور چطور می‌شود مفاهیم انقلاب را رشد داد . مثلا مفهومی‌مثل پیروزی خون بر شمشیر یک جمله است اما برای ما تلقی معنایی از انقلابمان است که باید بیاید در قالب هنر دوباره نمود پیدا کند. در واقع در یک کلام ما برای موضوعی برگزار نکردن جشنواره فجر باید دلیل بیاوریم.

درباره بخش پیامبر اسلام در جشنواره امسال هم توضیح می‌فرمایید .

یک نکته ای که طی دو سال شخصا با آن کلنجار بسیاری رفتم و به نتیجه ای هنوز نرسیدم این است که ما چگونه می‌توانیم رشته‌های هنرهای تجسمی‌را در عین جدا بودن از یکدیگر به یک وحدت برسانیم. اینکه امکان مقایسه آنها با یکدیگر را فراهم کنیم.این نکته همیشه گوشه ذهنم بود اما در واقع بحث پیامبر اسلام از آنجا وارد جشنواره امسال شد که امسال بحث سال موضوع پیامبر است و ما که انقلابمان مقدس ترین واژه اش پیامبر است حالا که این مقدس ترین واژه مورد هجمه قرار گرفته نیاز است که پاسخی در خور به آن شنیده شود و زبان هنر هم عمیق ترین پاسخ‌هاست و در عین حال به سرعت زمان و مکان را در می‌نوردد و در قلب‌ها اثر می‌گذارد.

از سوی دیگر در تقویم هم میلاد پیامبر به جشنواره فجر نزدیک بود و این همجواری را ما به فال نیک گرفتیم تا یک یکپارچگی در بردن نام پیامبر ایجاد کنیم.

ما این بخش را دست پایین نگرفتیم و با یک مقدمه چینی درست به سمتش رفتیم و اگر سال گذشته که موضوع جنبی ما بیداری اسلامی‌بود به فراخوان اکتفا کردیم امسال به فراخوان اکتفا نکردیم به هنرمندان صاحب نام نیز کار سفارش دادیم و امیدواریم ماحصل کار مطلوب باشد.

سوال دیگر این است که چه برنامه جامعی برای جشنواره تجسمی‌فجر در نظظر گرفته شده و آیا چشم اداز سال‌های بعد آن نیز مشخص شده است؟

ما یک بسته سیاست گذاری برای کل تجسمی‌داریم که ذیل سند چشم انداز و مشخص شدن جایگاه این هنر در ایران 1404 که در در منطقه باید داشته باشیم مشخص شده و ما یک برنامه 5 ساله نوشتیم با جزئیات تمام که چه اعتبار مالی و چه برنامه ای در هر بخش پیش بینی کرده ایم. همه چیز هم مشخص شده است.مثلا ما معتقدیم هنرهای تجسمی‌هیاهوی تئاتر یا موسیقی و فیلم را ندارد و خیلی آرام مورد هجمه نگاه سکولاریسم از یک سو و نگاه‌هایی از غرب که می‌خواهد پست مدرن و اندیشه‌هایی مثل فمنیسم را حاکم کند قرار دارد و در نقاشی ایرانی حتی ما احساس خطر می‌کنیم. همه اینها و اندیشه مقابله با آن در این برنامه دیده شده است. حالا این بسته را باید به تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی برسانیم. تا پس از آن ذیل این سند بسته‌های اجرایی را کامل کنیم. چشم انداز و افقمان روشن است.

سوال زیاد است اما بگذارید درباره بخش مهم فیلم تجسمی‌هم از شما سوالی بپرسم که برنامه برای تقویت این بخش چیست و آیا در نظر هست که آرشیوی از فیلم‌های تجسمی‌ایجاد شود؟

یک نیازی که همواره در بخش تجسمی‌احساس می‌شد همین بخش بود و ما به محض اینکه دیدیم تولیدات در این عرصه در حد ولو کم وجود دارد این بخش را راه انداختیم. این بخش بر کلیت هنرهای تجسمی‌اثر خواهد گذاشت مضاف بر اینکه خود هنرهای تجسمی‌عرصه بسیار پر سوژه ای برای هنرمندان مستند ساز است.نکته دیگر این است که از طریق فیلم مردم بیشتر با عرصه تجسمی‌ارتباط می‌گیرند،بر مخاطبانش افزوده می‌شود و سواد بصری مردم هم رشد پیدا می‌کند. ما اینهمه در طول سال رویداد تجسمی‌داریم که در هر کدامش دنیای حرف عمیق برای زدن وجود دارد . ما باید از همه ظرفیت‌ها برای نشان دادن این دریای عمیق سود ببریم. امروز روزانه مردم 4 ساعت از وقت خود را صرف دیدن فیلم می‌کنند حالا اگر سهم ما در این میان 10 دقیقه هم باشد بسیار عالی است. ما در گام سوم باید به سمتی حرکت کنیم که به هنرمندان مستند ساز سفارش کار بدهیم و این بستر را با دعوت از آنها برگزاری ورک شاپ‌ها و کلاس‌ها تقویت کنیم تا کار گسترش یابد. در حال حاضر هم سینما تک با همکاری معاونت هنری فیلم‌های مستند را نمایش می‌دهد که می‌شود به سمتی رفت که جدول برنامه را دقیق کرد تا مخاطبان جدی خود را به مرور پیدا کند.

انتهای پیام/31