سرویس استان‌ها هنرآنلاین؛ تا کنون اسطوره ها را از زوایای مختلف نظری (مانند روانشناختی، ساختارگرایی، مردم شناختی) مطالعه کرده اند. این تحقیقات جملگی بر این باورند که اسطوره ها دارای ظرفیت نشانه شناختی و ماهیت مفهومی هستند. آنچه در این میان قابل تامل است این واقعیت است که تعبیراتی که از اسطوره ها در بافتهای اجتماعی و تاریخی مختلف می شود متفاوت است، ولی علی رغم این تفاوتها، بسیاری از عوامل بنیادین در ساختار اسطوره از فرهنگی به فرهنگ دیگر تغییر نمی کند و کاملا پابرجاست.

اساطیر مجموعه ای است از تاثیرات متقابل عوامل اجتماعی- انسانی و طبیعی که از صافی روان انسان می گذرند، با نیازهای متنوع روانی-اجتماعی او هماهنگ می شوند و همراه با آیین های مناسب خویش ظاهر می شوند، و هدف آنها پدید آوردن سازش و تعادل بین انسان و پیچیدگی های روانی او با طبیعت پیرامون خویش است. این تعریف نشان می دهد که انسان اولیه برداشت ها و باورهای خودش را، اسطوره، به معنای چیزی که واقعیت ندارد نمی دانسته، بلکه اسطوره ها روش فکر و باور او بوده اند.

اسطوره ها راهنمایی برای زندگی هستند و الگویی برای زندگی به انسان می دهند. اسطوره فعالیتهای جامعه را رقم می زند و از آنجا که مردم یک جامعه به اسطوره های خود احترام می گذارند و آنها را باور دارند، اسطوره آداب و رسوم یک فرهنگ، و پایه های مذهبی آن ، قوانین، ساختار اجتماعی، هنر و صنایع دستی، مرزها، سلسله مراتب رعایت شده در آن جامعه و مفاهیمی چون رفاه و تلاش را تعیین می کند.

"اساطیر پاسخهایی شایسته و در خور انسان هستند به پرسشهای بنیادین او درباره انسان و جهان؛ و تلاشی است گرم و پویا و صمیمی در گشودن رازهای هستی. اسطوره بیانگر شناختی است که انسان از جهان دارد و در حقیقت، جهان بینی انسان اولیه را با خود به همراه دارد، او تلاش خود برای شناخت رابطه هستی با خویشتن خویش را در قالب اسطوره بیان می کند.

در واقع اسطوره گزارش انسان است از جهان پیرامون خود، یعنی همان جایی که مهد تجربه های او و منشا مفاهیم انسانی است.

از این رهگذر می توان ادعا کرد که اسطوره ها با فرهنگها همراه هستند و تقریبا جزء لاینفک آنها محسوب می شوند. آنها در خود مجموعه ای از جهان بینی ها، ارزشها، تاریخ، و ادبیات را دارند، به موضوعات جهانی(پیش الگویی) پرداخته و در همه فرهنگها وجود دارند.