مصطفی چوبتراش هنرمند نقاش که این روزها نمایشگاهش در گالری اعتماد در معرض تماشای عموم قرار دارد درباره عنوان نمایشگاهش به خبرنگار تجسمی هنرآنلاین گفت: معمولا عنوان نمایشگاهها در حد یک واژه یا یک عبارت کوتاه است؛ اما عنوان نمایشگاه من بخشی از داستان کوتاهم است. عنوان نمایشگاهم این است: پس دستور دادم که دندان نیش جیرجیرکها را بکشند و از آنان اعتراف گرفتم که چند بار مشاهیر کشور را لیس زده اند ؟ دستم به پایم نمیرسد مگر اینکه احساس کنم گوجه فرنگی هستم و در اتاق نشیمن ضحاک از من قول گرفت که گیاه خوار شوم . و با 16 ملخی که به زمینهای زراعی جنوب حمله کردند قطع نامه صلح امضاء کردم تا با ریتم طرح توسعه اقتصادی همگی دریک خط حرکت کنند، درست در مسیر لولههای نفت.
او درباره محتوای آثارش اظهار کرد: فضای کارها بازگشتی به گذشته است. اما دراین بازگشت از المانهای امروزی استفاده کرده ام. در این تصاویر شوخ طبعی را آورده ام. به طور مثال در جدال افرادی که متعلق به دوران هخامنشی هستند اسلحه به دست جنگجویان داده ام. چراکه اساسا معتقدم تاریخ در تکرار است و فقط المانها تغییر میکند به همین دلیل از این طریق خواستم به مخاطبان تلنگری بزنم.
سنگتراش همچنین گفت: در این نمایشگاه 10 اثر 150 در 150 و 2در 2 را به نمایش گذاشته ام. سبک این کارها که از یک سال پیش رویشان کار کرده ام متناسب با تفکری است که پشت این آثار و تکنیک هم آکرلیک روی بوم است.
وحید شریفیان در مقدمه نمایشگاه چوبتراش اینگونه نوشته است: شمایلهای تاریخی را بر ساختن و همزمان به بازی گرفتن؛ کاری که چوبتراش میکند را میتوان در نگاه اول چنین توصیف کرد. اما او میسازد و به همان زیبایی تخریب میکند.این تخریب در ساحت نقاشیاش نوعی تکامل است.مثل واکسن که تن را میشکند تا آزموده شود ،نقاشیهای چوبتراش هم همینگونه قوّت میگیرند در برابر آکادمی،تاریخ و خاطره.گوئی که خاطرهای را با اشک کامل کنیم. چهره در هم میرود ولی آنچه در صورت گریان میبینیم یک تجربهٔ کامل است از یادآوری.یا حتا میتوان گفت انرژی فراموشی که ناگاه آزاد میشود. انگار گـُلی که یخ را میشکند و سردی را بازیچه میگیرد ؛ ما را به همان اندازه هشیار میکند که بازی کودکان در کوچه وقتی که خوابیم.نمیخواهم بگویم که به نظرم دارد نقدی میکند بر آنچه وآنکه از دست رفته است. آنچه از دست رفته و تنها تصویری از آن داریم به همان اندازه اهمیت مییابد که بازیچه قرار دادن آن.هردو در یک سطح اند. گاهی خانهای مجلل با یک رعد و برق زیباتر میشود. این همان تصویر است،هم در لحظه ی برق و نور هم وقتی سکوت آن را فرا میگیرد و صبحِ غم انگیز و زیبائی را برجای میگذرد. نمیخواهم از زیبئیی مصیبت وقتی کاری از ما ساخته نیست حرف بزنم. میخواهم از لازمههای تصویر زیبا بگویم که گاهی تخریب آن را کامل میکند.همانگونه که "چَپمن"ها بر نقاشیهای هیتلر کار کردند همانگونه که حتا "راشنبرگ" با پاک کن اثری از" دکونینگ" را پاک میکند و کاری تازه خلق میشود.دردی حس نمیشود،آب از آب تکان نمیخورد تنها اثری تازه و تصویری مانده گار برجای میماند.به عبارتی روشن تر نمیخواهم کارهای چوبتراش را به قضیهٔ تخریب آثار باستانی و نقدی ازین قبیل ربط دهم و با این جنس مقولات به حاشیهی هنر بکشانم.میخواهم این اثر را پیش و بیش از هرچیز نقاشی ببینم.و فکر میکنم هنرمند هم بیش از هرچیز نقاش است اگر نه با دقت و مهارت تصویری را نمیساخت که خودش آزادانه با چند لکه رنگ تخریبش کند و یک نقاشی خلق کند و البته این را فراموش هم نمیتوان کرد که این اثر با هر خوانشی به هر مخاطبی میتواند جوابگو باشد؛ چه سیاسی باشد، چه نقاش باشد و چه مثل من شاعر.
علیرضا معصومیهنرمند مجسمه ساز هم که آثارش در این گالری در حال نمایش است در این باره گفت: در این نمایشگاه با عنوان ایستگاه آزادی 11 مجسمه را به نمایش گذاشته ام. این مجسمهها از جنس فایبرگلاس است و برخی از اجزا هم از اشیای آماده مانند در اتوبوس است.
او در ادامه افزود: این مجسمهها را از یک سال و نیم پیش اتود زدم و رویشان کار کردو از 2 ماه پیش ساختشان را شروع کردم.
حسین ماهر در معرفی نمایشگاه معصومیآورده است: امروزه در برخی از فرهنگهای اجتماعی و مدنی مشابه ما پرسشها جای خود را بع عادات داده است و شیوههای منشی بر ارزشهای اجتماعی غالب گشته و به یک اپیدمیتبدیل شده است، به گونه ای که زمان مفهوم واقعی و نیاز به دقتش را از داده است چرا که قرار نیست طرح مطرح شود...
نمایشگاه نقاشی مصطفی چوبتراش و مجسمههای علیرضا معصومیاز 29 دی ماه افتتاح شده و تا 10 بهمن ماه ادامه دارد. علاقه مندان برای حضور در این نمایشگاهها میتوانند همه روزه به گالری اعتماد واقع در خیابان باهنر(نیاوران)، خیابان صادقی قمی، خیابان بوکان(دوراهی سمت راست)، شماره 4 حضور پیدا کنند.
انتهای پیام/31/34