به گزارش هنرآنلاین، با اعلام پایان یافتن ساخت دکور نمایش و آماده شدن گروه اجرایی برای حضور قدرتمند در اجراهای این نمایش در بخش بخش بین الملل سی و یکمین جشنواره بین المللی تئاتر فجر در یادداشتی این نمایش را بازگشتی سهمگین و زیبا در روشهای از پیش آزموده نمایش‌های قبلی خود دانست. متن یادداشت محمودرضا رحیمی به این شرح است:

" نمایش مرکب خوانی ارکستر مردگان ادامه مسیر 15 سال گذشته گروه نیوشا با نمایش‌هایی همچون نمایش نامربوط ، تقاطع 2002، چند کاپریس برای ویولون و ... تا مقتل است، با اقدامی که سرتا پایش باید جامه ای ایرانی بر تن داشته باشد و حتا از آن نیز گذشته و به مفهوم ایرانی دست پیدا کند. آنچه مدام باید در کسوت اجرا خود نمایی کند اتودهایی با گونه های نمایشی ایرانی از آن دست است که در حوصله ی تماشاگر نیز جای گیرد. در این راستا با همت گروه، جهد و جد فراوانی صورت می‌پذیرد.

پس از به کار بستن مونولوگ و تصویر در تقاطع 2002 (1378-1379) و تعدد داستانی در چند کاپریس برای ویولن (1381- 1382) و بدنبال آن که در نمایش مقتل (1387-1389) گونه ی تعزیه و نسخه خوانی آزموده شد و چند و چون گنجایش شبیه خوانی و تصویر به محک آزمون نشست ، حالا باید از طریقی دیگر بر آزمون و خطای صورتهای متنوع و متعدد نمایش ایرانی دق الباب کرد، شکلی خاص از ایجاد حرکت در فضاهای بینا متنی.

وقتی این نگره ها ، درست یا همراه با خطا به نویسنده ی توانای این اجرا منتقل شد، وی با توجه به تعقیب مجدانه ی اجراهای پیشین گروه نیوشا دغدغه هایی از خود را نیز همراه با خواسته ی من در خامه ی متنی که شاید نیت آن از پیش نیز در ایشان بود و فقط طاقتی به قدر تأمل میخواست تا شکل پیدا کند، به کار بست.

حمیدرضا نعیمی من را به بازگشتی سهمگین و البته زیبا در روشهای از پیش آزموده وادار کرد. بازگشتی به اجراهایی آلبومی و متکی بر مونولوگ. نازنین گودرزیان نیز با اتکا به همه ی آن چیزی که قریب به اتفاق اجراهایم را در این دو دهه به صحنه رسانده تلنگرهایی به جا از تغییر تراژدی به کمدی برایم پدید آورد و در طراحی های خود نیز گنجانید، چه در گلستان که مجموع طراحی ها را یک تنه انجام داد و چه در تهران که لباس را پدید آورد. به هر روی کائنات بر طبایع متضاد آفریده شده و کثرت سلایق. نمایش من هنوز هم بر سادگی متکی است و ارجاعاتش از دل مردم یافت و اعمال شده است. کاری با پنج اپیزود. از ایرج آغاز کردیم تا به حسنک وزیر رسیدیم ، وزیر قجر ، شاعر معاصر و در نهایت ... .

پس از چندین سال این اولین تجربه ی جشنواره ای من است و هرچند که سرنوشت این است که باید نمایش را برای مهم ترین اتفاق فرهنگی- هنری کشور آماده کنیم .از آنجا که هنوز نحوه ی اجرا برایم اهم موضوعات است، اکنون منتظرم تا بازخورد تماشاگرم را ببینم تا همه ی رویدادها از استان گلستان تا تهران و آن همه تعویض و تغییر و تردید بازیگر برایم شکل های متعددی از اجرا را به همراه بیاورد که خود نیز باید چون تماشاگر آن را دنبال کنم که البته این نیز سرنوشت تمام کارگردانان تئاتر است.

جای دارد در انتهای این کوتاه سخن امتنان عمیق خود را تقدیم تمام کسانی کنم که بدون دقت و لطفشان این نمایش به اجرا نمی رسید: تمامی عزیزان دبیرخانه تئاتر فجر و اداره برنامه های تئاتر حرفه ای و مجموعه ی فرهنگی هنری تئاتر شهر تهران و دست آخر نیز گروه بسیار خوبم. "

انتهای پیام/54/53