به گزارش هنرآنلاین، عباس ابافت با اشاره به این که حاضر است تجربه سال ها نی نوازی را به علاقمندان این ساز بادی بیاموزد، صحبت های خود را با خاطره ای تلخ که پیامدی تلخ تر را برای او رقم زده است، شروع کرد: هفت سالم بود که سردردی مزمن به سراغم آمد، در آن زمان در جزیره هرمز نه از پزشک خبری بود و نه از دارو، در نتیجه، درد وحشتناک سرم به چشمانم اثر گذاشت و بینایی ام رفته رفته از دستم رفت و یادم نمی رود که دوسال آزگار، سرم را روی دو زانویم می گذاشتم و در دنیای سراسر تاریکم، بر سیاهی بختم می گریستم.

درباره آشنایی اش با نی نوازی، این نی نواز نابینا از استادش، "بابا قاسم" یاد کرد و گفت: "بابا قاسم" همسایه مان بود و در مراسم عروسی نی نوازی می کرد، او قبل از رفتن به عروسی در خانه اش تمرین می کرد و من پشت دیوار این خانه می نشستم و ساعت های طولانی به نوای نی او گوش می دادم و این گونه شد که به نی نوازی علاقه پیدا کردم.

"ابافت" تا 15سالگی نی نوازی را در نزد استادش به خوبی آموخت و همان طور که به شغل ملوانی به عنوان تنها ممر معاش اشتغال داشت، با 'بابا قاسم' به عروسی ها هم می رفت و از راه نی نوازی اندک درآمدی نیز کسب می کرد.

این نی نواز که به عنوان یک جفتی زن منحصر به فرد در استان هرمزگان از او نام برده می شود، از سال 1382به طور رسمی به عنوان یک هنرمند اصیل بومی در برنامه های مختلف هنری و جشنواره های موسیقی در جزایر هرمز و قشم و جشنواره های موسیقی نواحی در تهران شرکت کرد و مورد توجه اهالی و اصحاب موسیقی کشور قرار گرفت.

کسب مقام برتر در دوّمین جشنواره ضامن آهو در بندرعباس و کسب تقدیر نامه از معاون وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی از جمله افتخارات این هنرمند هرمزی به شمار می رود.

عباس ابافت امروز در شصت سالگی تنها دل خوشی اش نی نوازی است که دم غروب در کنار ساحل، نوای نی اش بر آب های نیلگون خلیج همیشه فارس طنین انداز می شود.

این آخرین بازمانده از نی نوازان خطه جنوب کشور، شمعی کم سو در محفل معدود یاران موسیقی نواحی این خطه است که می سوزد و روز به روز کم سو تر و کم سو تر می شود، قبل از این که این شمع تا آخر بسوزد، به کمکش بشتابیم، با تاباندن نوری هرچند اندک به دنیای تاریک این نی نواز روشندل، روشنی بخش مسیری باشیم که 'عباس ابافت' ها نه با چشم بینا که با دل روشن خود، ادامه دهنده آن بوده اند.

انتهای پیام/38